کلمه ی "جان" در این بیت در کدام نقش دستوری نیامده است ؟ "تن ز جان و جان زتن مستور نیست/لیک کس را دید جان دستور نیست "
ازصدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که دراین گنبد دوار بماند آرایه های ادبی بیت را نام ببرید .
در کدام مصراع از حرف "را" معنی "سوگند و قسم" دریافت میشود ؟
علم چندان که بیشتر خوانی ،چون عمل درتونیست ،نادانی .
به کوشش از متصور شود وصال رخ تو / به دوستی که پشیمان شود کسی که نکوشد کنون بی گمان باز باید شدن / ندانم کزین پس چه شاید بدن بریده سر شاه ار جاسپ را / جهاندار و خون ریز لهراسب را افرین کردن و دشنام شنیدن سهل است /چه از آن به که بود با تو مرا گفت و شنید
در همه ی گزینه ها به جز ......... نقش دستوری مسند و مفعول وجود دارد .
در جمله «گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل» نوع قیدهای "گه" و "گُل" در اینجا چیست و چه نقشی در بیان دارند؟
در عبارت «ای مهر تو در دلها، وی مهر تو بر لبها» چه نوع تکرار یا همنوایی در شعر وجود دارد و چگونه به زیبایی متن کمک میکند؟
در عبارت «گویند «مگو سعدی! چندین سخن از عشقش» چه نوع کنایهای در این جمله وجود دارد و این کنایه چه پیامی را منتقل میکند؟
نکات دستوری ادب دارید