زبان فارسی شعر و ادب
آنچه یافت می نشود آنم آرزوست ،
منظور شاعر از آنچه یا فت می نشود ولی ارزویش را میشه کرد یعنی شیءای که قبلا تجربه کردیم ؟ وگرنه چطور میشه چیزی که یافته نمیشده ، یافت نمیشه و یافت نخواهد شد آرزو کرد ؟
٣ پاسخ
با سلام
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود جُستهایم ما
گفت آن که یافت مینشود، آنم آرزوست
منظور شاعر انسان کامل است. انسان کامل بودن از ناممکنات نیست که بگوییم هرگز نبوده و نخواهد بود. در ثانی، بشر بر هر چیزی که در ذهنش قابل تصوّر است امید تحقّق میبندد و آرزو یا اشتیاق شدید داشتن هم برای رسیدن به مطلوب صعب الوصول دور از ذهن نیست.
گاه افراد در مورد خواسته هایی که به نظرشان دستنیافتنی میرسد، میگویند: برام آرزو شده.
بههرجهت، حال و هوای این غزل گویای دلتنگی مولانا برای شمس تبریزی است و اطرافیان برایش غیرقابل تحمّل مینمایند.
فکر میکنم منظور چیزیه که در زمانه شاعر و یا هر زمانه ای نایاب که نه ولی بسیار کم یابه مثل صداقت، پاکدستی، شجاعت، عدالت، ... شایددر نگاه اول به نظر برسه که اینها خیلی هم هستن ولی چون نیک بنگری همه تزویر میکنن ... مثلا پاش که بیفته و نیاز به گواهیِ صادقانه (شاهدِ صادق) باشه کمتر پیش میاد کسی راست بگه (اگه فیلم ابلق رو دیده باشید متوجه می شین چی میگم)، ...موارد اینچنینی خیلی زیاده.
ترویج فرهنگ پوچ و دنبال نخود سیا فرستادن . شعر، درس اخلاق و کتاب خوانی ( کتابهای ترجمه شده چپولها ) دلایل اصلیه عقب ماندگی جهان سومیهاست.