لفظ بسائی آمدہ در شعر اقبال
من خوانم ایں شعر ِ اقبال لاھوری و در مصرعہ اول لفظ: بسائی می نہ دانم از چہ مصدر ایں ساخت شد و این چہ واژه و چہ معنی دارد
عالم آب و خاک را بر محک دلم بسای
روشن و تار خویش را گیر عیار این چنین
معنی لفظ
واژہ
شعر
لفظ
١ پاسخ
این بیت از شعر "زبور عجم" اثر علامه اقبال لاهوری است.
بسای از بسودن به معنی
۱. بساویدن، سودن، لمس کردن، مالیدن
۲. آزمودن، امتحان کردن، آزمایش کردن
در این بیت، شاعر میگوید:
"عالم آب و خاک را بر محک دلم بسای. روشن و تار خویش را گیر عیار این چنین."
به این معنا که: "جهان آب و خاک را با معیار دل من بسنج. روشنی و تاریکی خود را با این معیار بسنج."
همانطور که سنگ محک که نوعی سنگِ نرم و لطیف است و برای سنجش آلیاژهای فلزات گرانبها استفاده میشود. دل و عواطف شاعر نیز محک جهان مادی است. این بیت به نوعی بیانگر این است که ارزشها و معیارهای واقعی باید با دل و احساسات انسان سنجیده شوند، نه با معیارهای ظاهری و مادی.