پیشنهادهای تقی قیصری (٦٧٣)
[حقوق] به موجبِ؛ مثال: Subject to law of labour . . . به موجب قانون کار . . .
[عمران] برچیدن؛ قلع وقمع در مدیریت پروژه، خراب کردن ( قلع وقمع ) و برچیدنِ مستحدثات ( عموماً ) موقت کارگاه ساخت مانی پیش از تحویل و تحول پروژه
کتمان کردن؛ از قلم انداختن
[حقوق] به اجرا گذاشتن؛ استفاده از؛ مثال: Call on performance bond به اجرا گذاشتن ضمانت نامه ی حسن انجام کار
[حقوق] حقوق جای گزینی طرف قرارداد؛ حقوقی که به طرفی تعلق می گیرد تا به جای پیمانکار یا طرف خلع ید شده وارد قراردادی در حال اجرا شود.
ماهیتاً، به طور ماهوی
کمک پیک؛ نیروگاه هایی که در زمان پیک به مدار شبکه آورده می شوند peaker; peaking power plant
[برق، قدرت]محدودگر؛ تثبیت کننده ی ولتاژ؛ مداری در ژنراتورهای برق برای کنترل تغییرات خروجی [الکترونیک] محدودگر؛ مداری که اجازه ی ورود سیگنالی با دامنه ...
انبارش؛ دِپو کردن
[مهندسی صنایع] ناب؛ lean manufacturing = تولید ناب، تولید به روش ناب؛ روش شناسی تولید مبتنی بر کاهش ضایعات و افزایش بهره وری
[مهندسی مکانیک] برجهنده گی؛ جهمندی؛ کش سانی؛ الاستیسیته؛ ویژه گی فنریت و قابلیت بازگشت به شرایط اولیه ی ماده ناشی از چقرمگی آن پس از اعمال و برداشتن ...
[بسته بندی] واریخته؛ پخش و پلا؛ غیرمنسجم؛ واریزه؛ عموماً به مواد پودری جامد که به صورت کلوخ نیستند و هنگام ریختن روی سطح کُپه می شوند اطلاق می شود.
آینده نگر؛ [مثال: forward planning به معنی برنامه ریزی آینده نگرانه]
[شیمی][فعل to condition] آماده سازی، آماده کردن قرار دادن نمونه ی آزمون در شرایط محیطی معین از نظر دما، فشار یا تنش، پ هاش، و مانند آن قبل از اعمال ب ...
[اندازه شناسی] مستقیم بودن؛ راست بوده گی؛ پارامتر ی در اندازه شناسی ( مهندسی مکانیک، طراحی صنعتی، وغیره ) در �اندازه گذاری و تولرانس گذاری هندسی� ( g ...
[شیمی] پیش تیمار ( pretreatment ) ؛ آماده سازی؛ آماده کردن قرار دادن نمونه ی آزمون در شرایط محیطی معین از نظر دما، فشار یا تنش، پ هاش، و مانند آن قبل ...
تیغ تیز؛ تیغ کاتر؛ شابْر؛ میکروتوم؛ تیغ لایه بر دقیق
[مهندسی مکانیک] اضافات؛ پلیسه هایی که بر اثر تراش دقیق از سطح مواد جدا می شود [پزشکی] بافت اضافی؛ بافت مرده؛ بافتی که پس از آسیب ( عموماً با اشیای تی ...
به مراتب ( مثلا: even better = به مراتب بهتر ) در حد اعلا، بی نهایت ( مثلا: an even more interesting problem = مسأله ای بی نهایت جالب )
استادشاگردی؛ روشی آموزشی که در آن نسل جدید ضمن کار به صورت عملی زیر دست یک استاد کار می کند و به تدریج مهارت های لازم را از او فرامی گیرد.
[امنیت اطلاعات] پاییدن؛ جمع آوری اطلاعات عینی از طریق پایش مداوم و دقیق
[متالورژی]هسته؛ اینسرت؛ فلز جامدی که برای مقاصد مختلف مانند تغییرات موضعی انبساط طولی عنصر تقویتی در یک قطعه ی ریخته گی قرار داده می شود. مانند اینسر ...
در ادبیات سیاسی عموماً به معنی منفی آن به کار می رود: - لفاظی؛ بازی با کلمات؛ ظاهرفریبی؛ رتوریک؛ سوءاستفاده از ظاهر کلمات برای القای معنی باطنی یا ن ...
[علوم اقتصادی] انقباضی؛ سیاست های انقباضی؛ سیاست های مبتنی بر حذف یا کاهش حمایت های اجتماعی ازجمله بازنشسته گی، بیمه های تأمین اجتماعی و حمایت اجتماع ...
۱ - بایسته؛ روا: ۲ - مرتبط؛ ۳ - مهم؛ معنی دار.
[علوم اقتصادی] ادواری؛ راجعه recurrent recession: رکود ادواری؛ رکود ادواری و ذاتی نظام سرمایه داری که به دلیل کاهش قدرت خرید تدریجی مصرف کننده ها و و ...
جامعه گی، جامعه گانی، جامعوی صفت �اجتماعی� ( social ) به رابطه ی بین اعضای جامعه اشاره می کند، اما صفت �جامعه گی� ( societal ) به رابطه ی اعضا با ساخ ...
[علوم اجتماعی] مدل؛ معیارهای کلی سنجش
[صفت] راکد؛ کاهش یابنده؛ هرز مانده؛ بی حرکت
[موسیقی] فاصله ی نامطبوع؛ در موسیقی و علم هارمونی ( تلفیق چند نت هم زمان برای ایجاد جلوه ای خاص در ملودی ) معادل فارسی رایج و مصوب ( و نه الزاماً درس ...
بازرس؛ شخصی که در شرکت ها نقش نظارت بر اجرای قانون و مصوبات مجمع عمومی سهام داران یا شرکا را به عهده دارد و معمولاً از طریق انتخابات رسمی توسط مجمع ع ...
برگه ی تشخیص مالیاتی قطعی
[حساب داری] دیون
در معادل هایی که آقای سید محراب میرکریمی داده اند چند اشتباه وجود دارد: ۱ - صفحه ی نشانگر آمپرها: آمپر واحد جریان الکتریکی است و مثلاً �آمپر سوخت� اص ...
راه اندازی خزشی؛ مدار یا مکانیزمی برای ایجاد حرکت های کوچک در الکتروموتور یا مکانیزم متصل به آن ( مثلاً هنگام آماده سازی پرس و تنظیم آن که مستلزم حرک ...
[مهندسی مکانیک] خاموشی؛ از کار انداختن موقت سیستم ایمنی در ماشین ها ( مانند پرس ) حین تعمیر یا تنظیم
[مهندسی ساخت و تولید] برنامه ریزی شده، عمدی، خودخواسته، مورد نظر ( به عکس سهوی، غیرعمدی ) در فرآیندهای مختلف، بخشی از خروجی فرآیند intended product ...
تولیصرف کننده [واژه ای ساخته گی ترکیبی از اول واژه ی PROducer و آخر واژه ی conSUMER]: شخصیت حقیقی یا حقوقی که هم تولید کننده است و هم مصرف کننده. در ...
جناب آقای میثم نبی پور سلام، ۱ - درباره ی تلفظ واژه ی �psychology� با شما موافق نیستم. �پسیکولوژی� مثل واژه هایی مانند �تله ویزیون� و �رادیو� نخست ...
ماندگاری رنگ؛ قابلیت حفظ فام و جلوه ی رنگ اشیا در مقابل عوامل محیطی
[حقوق] مهر رسمی؛ مهر برجسته؛ نوعی مهر فلزی که به صورت فشاری در پای اسناد زده می شود و علامتی برجسته ایجاد می کند که نشانگر رسمی ترین تأیید سازمان مرج ...
حفاظت؛ محافظت؛ حراست؛ ایجاد نوعی مانع در برابر مخاطرات احتمالی مانند حفاظت کاتدی سازه های فولادی با استفاده از تزریق برق جریان مستقیم یا آند قربانی، ...
۱ - مقام رسمی؛ مقام مختار؛ ۲ - اختیار؛ اذن؛ قدرت اعمال نظر
تجارت پذیر؛ کالا یا خدمتی که بتوان آن را در مکانی �دور� از محل تولید یا تهیه ی آن فروخت. تأکید بر �دور� بودن از محل تهیه یا تولید در تعریف این واژه ا ...
آگهیِ روزنامه ی رسمی؛ نشر آگهی در روزنامه ی رسمی
[adj. ] engulfing; enveloping; enclosing; wrapping
آقای محمدرضا علم طلب: ظاهراً شما این جمله را از جایی ترجمه کرده اید و احتمالاً واژه ی �secure� را �ایمن� ترجمه کرده اید درحالی که در این بافتار به مف ...
علاوه بر معانی که دوستان داده اند: [صفت] بی هم تا؛ یکه؛ یگانه؛ مقایسه ناپذیر؛ peerless
زمین بایر؛ زمین واقع در محدوده ی شهری یا روستایی ( مسکونی، تجاری، یا صنعتی ) که فعالیت ساخت و احداث ( development ) بر آن انجام نشده است.
زمین دست خورد؛ زمین دایر؛ زمینی که قبلاً ساخت وساز مسکونی یا تجاری یا صنعتی در آن انجام شده و زمانی �بایر� ( greenfield ) بوده است. [قابل توجه دوستا ...