پیشنهاد‌های تقی قیصری (٥٩٥)

احتوا، در بر گرفتن The cup constrains the coffee.

پادتنی؛ ویژگی میکروب ها از قبیل پروتوزوها، باکتری ها، یا ویروس هایی که در سطح شان دارای موادی هستند که سیستم ایمنی بدن را تحریک به پادتن سازی می کنند

[برق، قدرت]محدودگر؛ تثبیت کننده ی ولتاژ؛ مداری در ژنراتورهای برق برای کنترل تغییرات خروجی [الکترونیک] محدودگر؛ مداری که اجازه ی ورود سیگنالی با دامنه ...

آًقای محمد مهدی فولادی: بلوک �به معنای چهار راه� نیست بل که همان طور که در شرح واژه نوشته اید، مجموعه ی ساخت مان های محصور در بین چهار ( four هم به ا ...

نشریه ی فکاهی

[حقوق] اصطلاحات عربی در متون حقوقی در ایران بسیار است و استفاده از اِعراب درست، برای خواندن و درست فهمیدن �رأی� یا �حکم� یا �دادنامه� ضروری است. بناب ...

[مهندسی مکانیک] هرز شدن پیچ به دلیل کنده شدن رزوه ها بر اثر وارد کردن گشتاور پیچشی ( و بار محوری ) بیش از حد remove the thread of screws

[روان شناسی] خلاف قاعده؛ سوءرفتار؛ کژرفتاری

۱ - واقعی؛ ملموس؛ موجود؛ مادی ۲ - مشهور ۳ - اصیل ۴ - بسیار، بی اندازه، خیلی، عالی، محشر، به طور چشم گیر، به طور قابل توجه، به طور باشکوه ۵ - دقیق، طا ...

کاربر Roxana لطفاً بر اساس معادلی که برای �open fire� داده اید ( و از معادل پیش نهادی من تعجب کرده اید و کاربرانی را که لایک کرده اند بر سر این کار ع ...

۱ - به معنی میخ پرچ نیست ۲ - رول پلاگ هم نیست در فارسی هم �داول پین� رایج است. نوعی پین ( عموماً فولادی ) سخت کاری شده، سنگ زده و پولیش خورده با قطر ...

[ریاضیات] هموارسازی؛ حذف دندانه ها یا نوسانات شدید منحنی با استفاده از تابع یا تکنیک معین [داده پردازی] هموارسازی؛ نوعی تکنیک داده پردازی برای حذف نو ...

آشغال ریزی؛ محصول جنبی ناخواسته ی فرآیندی که علاوه بر خروجی اصلی ( محصول اصلی ) محصول به دردنخور ( آشغال ) به جا بگذارد

تجارت پذیر؛ کالا یا خدمتی که بتوان آن را در مکانی �دور� از محل تولید یا تهیه ی آن فروخت. تأکید بر �دور� بودن از محل تهیه یا تولید در تعریف این واژه ا ...

توان یاری، کمکی؛ وسیله یا فردی که، به ویژه برای معلولان، جنبه ی کمکی و جبران کم توانی دارد مانند صندلی چرخ دار، واکر

قیمت شکنی

Diesel fuel: نوعی سوخت ئیدروکربنی حاصل از پالایش نفت خام یا سنتز شده از موادی مانند گاز طبیعی، بیوگاز، زغال سنگ، وغیره بر پایه ی �ستان� با مشخصات زیر ...

نکته ی مربوط به افتراق �باز� و �قلیا�: طبق تعریف ( لویس ) هر ترکیب، یون، یا عنصری که بتوان یک جفت الکترون به انواع دیگر بدهد �باز� است مانند CuO و Z ...

۱ - تن دادن ( به کاری با وجود اطلاع از ریسک ) ۲ - سوار شدن ( به کشتی یا هواپیما و مانند آنها ) ۳ - آغاز به کار ( تأسیس بنگاه اقتصادی و مانند آن )

[مهندسی] صحه گذاری؛ بررسی و تأیید عمل کرد ( های ) نمونه، پیش نمونه، ویا طراحی مدل سازی یا شبیه سازی شده با معیارهای �عمل کردیِ� طراحی. مرحله ای که مع ...

تعیین صفت؛ تعیین مشخصه؛ توصیف یا ارائه ی معیارهای تحقق

[بهداشت] پرتماس، نقاطی که مکرراً لمس می شوند مانند دست گیره ی در، ماوس کامپیوتر، آب سردکن، دگمه ی آسانسور و مستلزم ضدعفونی مکرر هستند

[خطاب تحبیبی به هم سر] دخترجان؛ خانم جان؛ بانو

تصویر زیر مربوط به شرح معنی های واژه ی Scale است که در پست قبلی بارگذاری نشده بود

[روان شناسی تربیتی] مددکاهی؛ یکی از ابزارها یا شیوه های آموزش به ویژه در مراجعان طیف اُتیسم، کاستن از دفعات یا شدت کمک به مُراجع در تکرار واژه یا انج ...

[فیزیک] فلو؛ شار؛ عبور جریان معینی از انرژی از سطح مقطع معین [متالورزی] ۱. کمک ذوب؛ فلاکس؛ موادی که برای پایین آوردن نقطه ی ذوب در ریخته گری، جوش کار ...

۱ - [اسم] دنیا؛ جهان؛ گیتی؛ سپهر؛ کیهان [صفت] جهانی؛ جهان شمول ۲ - حیطه؛ حوزه ۳ - نوع بشر؛ نژاد انسان؛ انسانیت؛ مردم؛ مردمان؛ توده ی مردم؛ عوام الناس ...

[مهندسی مکانیک] خواب؛ جهت غالبِ قرارگیریِ شیارهای زبریِ سطحی

آقای عرفان کوه پیمان: ۱ - ادبیاتی که به کار برده اید با ادبیات اهل زبان بسیار فاصله دارد و اعتماد مخاطب را به علمی بودن نظر شما سلب می کند. ۲ - اگر ا ...

[روان شناسی تربیتی] یک به یک؛ تکه به تکه؛ جزءبه جزء؛ آموزش واژه ها و مهارت های زبانی با استفاده از ساده ترین کارکرد و معانی آنها Discrete Trial Train ...

[اسم] شکارگاه، مَرغ زارِ پر از نعمت و فراوانی، مخزن، خانِ نعمت در جمله ی زیر به معنی �مخزن� یا �شکارگاه ( مکانی پر از نعمت های فراوان ) به کار رفته ا ...

- عنوان؛ تیتر؛ سرخط ( مقاله، گزارش، کتاب ) - شناسه ( مثلاً استفاده از شناسه ی جنسیت مانند Mr، Ms، یا شناسه ی منصب مانند تیمسار، مدیرکل، و مانند آنه ...

[مهندسی مکانیک] قِید؛ مکانیزم یا قطعه ای که حرکت ( درجات آزادی خطی یا دورانی ) قطعه ی دیگری را محدود کند

با ذهنیت کارتلی، با ذهنیت انحصارگری

معانیِ دیگر علاوه بر آن چه دوستان گفتند: ( defer to ) : ترجیح دادن؛ برتری دادن؛ وا دادن به؛ واگذار کردن به . . . ( به دلیل توان مندی بالقوه ی بالات ...

هزینه ی عوامل تولید

[هندسه، نقشه کشی، مهندسی مکانیک] اسپاین؛ منحنی سینوسی نامنظم؛ نوعی منحنی شبیه ستون فقرات که شبیه منحنی سینوسی نامنظم است ( شکل ۱ ) . [مهندسی عمران] ...

[کنترل کیفی] اسقاط؛ نامنطق بودن قطعه با مشخصات؛ نامنطبق بودن قطعه با الزامات کارکردی؛ کنار گذاشتن قطعه به دلیل انطباق نداشتن با الزامات تعیین شده در ...

[مهندسی مکانیک] تیغه؛ پره؛ بالَک؛ زائده یا برجسته گیِ باریکِ ثابت روی بدنه ی اصلی، مانند تیغه های ثابت روی الکتروموتور یا سرسیلندر یا تنه ی موتور درو ...

[مهندسی] صحت کارکرد؛ حالتی که در آن مجموعه ی ساخته ( ویا مونتاژ ) شده کار خود را طبق آن چه در طراحی در نظر گرفته شده است، به طور قابل قبولی انجام می ...

[حقوق] تعهدات؛ شرایطی که طرفین قرارداد متعهد به انجام آن هستند

[مدیریت] ۱ - تفویض اختیار شده؛ ۲ - توان مند شده، توان مند

با توجه به کاربرد ویژه ی این اصطلاح در حوزه ی �رفتار کلامی� اسکینر، واژه ی برساخته ی �خواهه� را پیش نهاد می کنم. معادل واژه های نزدیک به این اصطلاح ع ...

[آمار] ناسازی؛ بدسازی؛ ویژه گی مدلی آماری که در ساخت آن از داده های نادرست یا پرت استفاده شده است، یا مدلی که شرح نادرستی از داده ها به دست می دهد. ...

[حساب داری] رقومی digital assets = دارایی های رقومی ( در مقوله ی دارایی های نامشهود ) ؛ دارایی هایی که می تواند به صورت داده های رمزدار در رسانه ی م ...

[هندسه، جبر خطی] هم صفحه؛ دو یا چند خط، بردار، یا مؤلفه که در یک �صفحه� قرار داشته باشند. مثال: همه ی اضلاع چندضلعی ها نسبت به هم �هم صفحه� هستند. د ...

[پزشکی] تلوتلو خوردن؛ حرکت نامتعادل به چپ و راست یا جلو و عقب [عموماً در مورد حرکت انسان یا حیوان یا روبوت اطلاق می شود] [مکانیک] لنگ زدن؛ حرکت نامتع ...

در باره ی نکته ی آقای مهدی ملکی که نوشته اند �استفاده از معادل غلات برای crops می تواند اشتباه باشد� تعریف واژه را از دیکشینری کمبریج تقدیم می کنم: p ...

[هندسه] تخم مرغی؛ شِبه بیضوی؛ شکلی مدور به صورت دایره ی کشیده ی متقارن یا نامتقارن یا نامنظم

آقای محمدرضا علم طلب: ظاهراً شما این جمله را از جایی ترجمه کرده اید و احتمالاً واژه ی �secure� را �ایمن� ترجمه کرده اید درحالی که در این بافتار به مف ...