دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢٩,٨٩٣
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٣٩
لایک
لایک
٢,٩٦٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣٢٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٩٤
رتبه
رتبه در بپرس
٤٤٠
لایک
لایک
١٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

[مهندسی مکانیک] قِید؛ مکانیزم یا قطعه ای که حرکت ( درجات آزادی خطی یا دورانی ) قطعه ی دیگری را محدود کند

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

[مهندسی مکانیک، مهندسی الکترونیک] سوراخ راه به در؛ سوراخِ باز؛ سوراخی که از هر دو قاعده باز است.

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

[کنترل کیفی] اسقاط؛ نامنطق بودن قطعه با مشخصات؛ نامنطبق بودن قطعه با الزامات کارکردی؛ کنار گذاشتن قطعه به دلیل انطباق نداشتن با الزامات تعیین شده در ...

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٠

تعیین صفت؛ تعیین مشخصه؛ توصیف یا ارائه ی معیارهای تحقق

تاریخ
٤ هفته پیش
دیدگاه
٠

استمپینگ [واژه ی فارسی پیش نهاد نشده است و همین اصطلاح در صنعت رایج است] قطعات پرسی ( برشِ خورده ی پرِسی ) از ورق نازک

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
a base of operations
دیدگاه
٠

پایگاه عملیاتی

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
the base of the skull
دیدگاه
٠

قاعده ی جمجمه

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Is it OK with you if I come about six?
دیدگاه
٣

اگر برای تان مساعد است ساعت ۶ خدمت تان برسم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
A car ran past, spotting my coat with mud.
دیدگاه
٠

ماشینی از کنار من رد شد و به روی کتم گِل پاشید.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٠ رأی
٢ پاسخ
٣٦ بازدید

معنی کلمه پلیس آگاهی

١ ماه پیش
١ رأی

Detective Bureau Detective Unit Detectives Department

١ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٢٣٩ بازدید

What did he fear? It was not a fear or dread. It was a nothing that he knew too well. It was all a nothing and a man was a nothing too. It was only that and light was all it needed and a certain clean ...

٤ ماه پیش
٤ رأی

سلام، من در ترجمه‌ی این‌گونه متن‌ها تجربه و مهارتی ندارم. صرفاً به‌عنوان دست‌گرمی تلاشی کردم که متن زیر از آب درآمد. البته اگر بافتار داستان همینگوی را درک کرده باشید،‌  به مفهوم این«هیچ‌اندر» ی ...

٤ ماه پیش
٠ رأی
٣ پاسخ
١٣٠ بازدید

این جمله رو نمیتونم معنی کنم  I have to rely on physical persuasion 

٧ ماه پیش
٢ رأی

به معنی «اجبار» یا «تحمیل عقیده» برای وادار کردن کسی به کاری یا پذیرفتن نظری  از طریق زور یا فشار جسمانی ترجمه: لازم است  به زور متوسل شوم.

٧ ماه پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
٢٢٢ بازدید

ممکنه معنی پیشگیری از بارداری هم بده؟   

٩ ماه پیش
١ رأی

پیوستار «انفعال-افتعال» در زبان انگلیسی به شرح زیر است: ۱- منفعل (passive) بی‌توجه به  بروز روی‌داد بالقوه و در صورت وقوع، بدون پاسخ یا  پاسخ نااثربخش ۲- نیمه‌فعال (semi-active) بی‌توجه به ...

٩ ماه پیش
١ رأی
٨ پاسخ
٢٤٣ بازدید

با سلام جمله آخر را چطوری ترجمه روان کنم It is not possible to achieve this goal by merely extrapolating pharmacokinetic and pharmacodynamic data from adults to children . there is more to development than a change in mass and volume   

٩ ماه پیش
٢ رأی

دوستان عزیز: در اینجا واژه‌ی « development» به‌هیچ‌وجه به معنی «توسعه» ، «گسترش»، «تکامل» و مانند آنها نیست بل‌که دقیقاً به معنی «پدید آوردن» یا «ابداع» محصول یا خدمت جدیدی است که در نتیجه‌ی نوآوری و ...

٩ ماه پیش