پیشنهادهای تقی قیصری (٦٥٩)
[مهندسی] صحه گذاری؛ بررسی و تأیید عمل کرد ( های ) نمونه، پیش نمونه، ویا طراحی مدل سازی یا شبیه سازی شده با معیارهای �عمل کردیِ� طراحی. مرحله ای که مع ...
آقای �خلیل� معادل �باز� را برای �base� ارائه داده اند که در بافتار شیمی �کاملاً� درست است. ۱۱ نفر رأی منفی داده اند که معلوم نیست منطق شان چیست! به ن ...
نکته ی مربوط به افتراق �باز� و �قلیا�: طبق تعریف ( لویس ) هر ترکیب، یون، یا عنصری که بتوان یک جفت الکترون به انواع دیگر بدهد �باز� است مانند CuO و Z ...
خانم Roxana از یادآوری تان ممنونم. لطفاُ به جمله ی زیر توجه کنید: An open fire is a fire that doesn't have a chimney or stack معنایی که پیش نهاد کرد ...
کاربر Roxana لطفاً بر اساس معادلی که برای �open fire� داده اید ( و از معادل پیش نهادی من تعجب کرده اید و کاربرانی را که لایک کرده اند بر سر این کار ع ...
[مهندسی صنایع] میز یک بَرشو؛ میزِ زاویه گیر؛ میزی ( در حالت افقی ) که بتوان آن را حول یکی از اضلاعش یا هر محور افقی دَوَران داد.
قیمت شکنی
[تجارت بین الملل] بازارشکنی؛ قیمت شکنی؛ فروش به قیمت کم تر از قیمت تمام شده یا پایین تر از نرخ بازار داخلی. توجه کنید که قیمت شکنی از نظر مقررات سازم ...
[علوم تغذیه] فرآورده ی خوراکی ( عموماً از طریق پخت ) ؛ مثال: Fish preparation ( فرآورده های تهیه شده از ماهی ) [داروسازی] فرآورده ی دارویی؛ مثال: th ...
[مهندسی مکانیک] در مبحث اتصالات طیف گسترده ای از افزارها اعم از پیچ ( مهره، واشر، پین، اشپیل، خار، اینسرت، . . . ) ، خاموت، بست، آنکر، میخ، پرچ، جوش، ...
[شیمی/مهندسی شیمی] نقطه ی گیرش ( دما، زمان، یا سایر شرایطی فیزیکی ) ؛ در ملات یا دوغاب سیمان و ملات های ئیدرولیکی، وضعیتی است که ملات یا دوغاب بر اثر ...
[آمار] [فعل] دسته بندی؛ چندک بندی؛ طبقه بندی اقلام در گروه های تعریف شده ی معین. [اسم] دسته؛ چندک؛ مثال: گروه های سنی ۱تا پایان ۴ سال، گروه های سنی ...
[زمین شناسی/خاک شناسی] خاک سست؛ کلوخه ی خاکی که به راحتی در میان انگشتان خرد و پودر شود
[زمین شناسی/خاک شناسی] رس سست؛ کلوخه ی خاک رسی که به راحتی در میان انگشتان خرد و پودر شود
سست؛ دارای پیوند مولکولی ضعیف به طوری که با فشار اندکی خُرد شود و از هم بپاشد. معنی �تُرد� برای این واژه مناسب نیست زیرا به معنی �سخت و شکننده� است ...
[شیمی فیزیک] پخشنده؛ دیسپرسان؛ ماده ای که به پخش شدن ماده ای در حلال کمک می کند. موادی مانند الکیل پلی اتیلن گلیکول که به توزیع پیگمنت در آب برای رنگ ...
[مهندسی صنایع] [فعل] تنظیم اولیه؛ تنظیم مقرر؛ تنظیم هایی که پیش از راه اندازی ماشین روی آن انجام می شود مانند تنظیم دما، فشار، فاصله، زاویه، [اسم] چی ...
۱ - به احتمال قوی ( in all probability ) ؛ به ظن قوی ( presumably ) ؛ قویاً محتمل ( distinctly possible ) ۲ - بلاشک ( undoubtedly ) ، بدون تردید ( n ...
crucible; melting pot
[حساب داری] ۱ - قرارداد تملیک موقت؛ قرارداد واسپاری به قصد تملیک ۲ - داراییِ اجاره داده شده؛ داراییِ واسپرده؛ داراییِ اجاره ی اعتباری؛ ۳ - مدتِ اجاره ...
[حساب داری] رقومی digital assets = دارایی های رقومی ( در مقوله ی دارایی های نامشهود ) ؛ دارایی هایی که می تواند به صورت داده های رمزدار در رسانه ی م ...
۱ - بی وقفه؛ بی پایان ۲ - ادامه دار؛ ongoing training = آموزشی که در یک جلسه تمام نمی شود و شرکت کننده ها در جلسات متعدد و مکرر در دوره حاضر می شوند
۱ - [آمار] استانداردسازی؛ نرمال سازی؛ نرمال سازی داده ها روشی برای یکنواخت کردن بازه مقادیر مربوط به متغیرهای مختلف پژوهش است و به بی مقیاس سازی داده ...
[مدیریت] سِمَت؛ نقش سازمانی [مهندسی] ۱ - کارکرد؛ کار؛ عمل ۲ - کاربرد؛ استفاده [ریاضیات] ۱ - تابع؛ ۲ - نگاشت [جامعه شناسی] مراسم؛ مثال: این مراسمی رسم ...
[کنترل خودکار/مهندسی مکانیک] کارانداز؛ محرک؛ انتهایی ترین قسمت سازوکار کنترل خودکار که معمولاً وسیله ای مانند شیر، پمپ، جک ئیدرولیک، یا بازوی مکانیکی ...
[مهندسی مکانیک] چرخِ گــَردان؛ پایه ی چرخ دار؛ چرخ گاری؛ چرخ های معمولاً کوچکی که زیر مبل، صندلی، یا پایه ی میز نصب می شود تا بتوان آن را به راحتی جا ...
[فیزیک/مکانیک] ثبات؛ پایداری؛ توانایی حفظ وضعیت سیستم مکانیکی در مقابل نیروهای سرنگونی، یا مقاوم به خارج شدن از وضعیت تعادل مکانیکی بر اثر عوامل مکان ...
۱ - تاشده ( folded ) ؛ وسیله ای که در حالت غیرکاری، و به طور موقت بعضی از اجزای آن را روی بدنه تا می کنند تا جای کم تری اشغال کند. مانند تا کردن یا ج ...
۱ - استقرار؛ جای گذاری، تعیین محل ۲ - [مارکتینگ] تبلیغ ضمنی ( positioning ) & مثلاً در یک برنامه ی تلویزیونی که مربوط به موضوع دیگری است، نام یا لوگو ...
[مهندسی] محصول خانگی؛ محصولات مصرف شخصی. این محصولات عموماً برای مصرف یا استفاده توسط کاربران عادی ( غیرصنعتی ) تولید و عرضه می شوند و به ۴ به گروه ت ...
[حقوق]۱. تحصیل؛ کسب؛ تملیک؛ به دست آوردن و تحت تملک درآوردن اموال مشهود یا نامشهود، ۲. کسب؛ تحصیل؛ به دست آوردن مهارت یا دانش معین؛ ۳. تملیک شرکت؛ تم ...
[روش تحقیق] مبنای حداقلی؛ تراز مبنا؛ تراز فرضی مرجع که اندازه گیری یا مقایسه بر مبنای آن انجام می شود
یک جا؛ تلفیق داده ها یا گزارش های جداگانه در گزارش واحد
ترجیح بر اساس سود و زیان؛ صرف نظر کردن از عوارض ( زیان ) یک جنبه در ازای به دست آوردن محسنات ارزش مندتر ( سود ) از جنبه های دیگر. مثال: در انتخاب دا ...
بوی نا؛ بوی نفس گیر stuffy smell
[فیزیک] فلو؛ شار؛ عبور جریان معینی از انرژی از سطح مقطع معین [متالورزی] ۱. کمک ذوب؛ فلاکس؛ موادی که برای پایین آوردن نقطه ی ذوب در ریخته گری، جوش کار ...
[زیست شناسی] چسبیده؛ بی ساقه؛ مثلاً در پولیپ های کولون یا بافت های دیگر، پولیپی که مستقیماً به بافت زیرین چسبیده و رابط یا ساقه ای ندارد.
۱ - روح ۲ - روحیه ۳ - فضا، اتمسفر [مانند فضای دوستانه] ۴ - عرق؛ نوشابه ی الکلی تقطیر شده [و نه تخمیر شده]
[موسیقی] ساز [فیزیک] سنجش گر؛ ادوات سنجش instrumentation [کنترل فرآیند] ابزار دقیق؛ [حقوق] ۱ - سند حقوقی؛ ۲ - سند رسمی [مهندسی] ابزار [زیست شناسی] پن ...
فرهود عزیز: در آوانگاری فارسی زیر �پ� کسره گذاشته اید درحالی که این واژه یک خوشه ی دوصامتی آغازین دارد و �پ� کسره نمی گیرد بل که �پ� و �ر� در یک نفس ...
مشخص شده؛ معین؛ تعریف شده؛ تعیین شده
[گیاه شناسی] بز شاخ دار، گِرده لیوه، چَلَرَک؛ گیاهی از راسته ی آلاله سانان و تیره ی زرشکیان است. هم چنین: barrenwort نامیده می شود.
۱ - چاپ خانه ۲ - چاپ گرها
توان یاری، کمکی؛ وسیله یا فردی که، به ویژه برای معلولان، جنبه ی کمکی و جبران کم توانی دارد مانند صندلی چرخ دار، واکر
[داستان های علمی تخیلی] زمینی؛ ساکن زمین. برگرفته از واژه ی لاتینی Terra به معنی زمین یا کره ی زمین است و به این ترتیب، انسان ها در لاتین Terrans یا ...
[بیوشیمی] کوفاکتور، کمک عامل، مولکولی غیرپروتئینی که به واکنش های بیوشیمیایی کمک می کند. کمک عامل ها معمولاً به شکل یون های فلزی، مواد آلی یا سایر مو ...
نقصان مندی؛ نابسندی؛ حالت یا ویژه گی ناکامل یا غیرایده آل بودن جنبه یا جنبه هایی از اشیا یا مفاهیم.
[مهندسی]۱ - تجهیز؛ بستن ابزار روی ماشین. ۲. شکل دهی؛ استفاده از ابزار ( تیغه ی ماشین کاری، قالب، فیکسچر، و . . . ) برای شکل دادن قطعات. ۳ - به کارگیر ...
[هندسه] سه بعدی، دارای ابعاد حجمی [معماری] ۱ - جغرافیایی، ۲ - هندسی، دارای شکل هندسی غیرمسطحه
[مدیریت] پی آمد، اثر در بلندمدت. دارای هم پوشانی معنایی با �influence�، �effect�، �consequence�، �result� که بسته به بافتار متن می تواند معنی خاص ( ب ...