پیشنهادهای تقی قیصری (٦٧٣)
[اسم] ۱ - ملازم، هم بسته؛ همراه؛ کسی که به جمعی یا فعالیتی ملحق شده است. ۲ - ایاق، رفیق، کسی که با فرد دیگری نزدیک است و غالباً با او همراه است، ۳ - ...
[مارکتینگ] وابسته سازی؛ سازوکار جلب مشارکت عمیق مشتری در فرآیند مارکتینگ
[مدیریت استراتژیک] ریسک جو آقای مهدی محمدی نژاد فرموده اند از ترکیب فینگلیش بپرهیزید. این احکام مغایر با اصول زبان شناسی است. زبان ها از واژه های دخ ...
تعریف داده شده توسط آقای خشایار نوروزی در بافتار مارکتینگ مناسب نیست. مفهوم این واژه این است که وقتی مشتری خدمت یا کالایی درخواست می کند، فروشنده خد ...
[مارکتینگ] هم فروشی؛ فروش محصول یا خدمتی دیگر هم راه با آن چه مشتری تقاضا کرده است.
چنهوجهی؛ دشواریاب، آن چه درک یا تحلیل ـش دشوار باشد
۱ - [نقشه برداری] نشان گر مرجع؛ سازه ای به شکل میز یا بلوک که با بتن در زمین محکم می شود و برای نقشه برداری توپولوژی یا پستی و بلند منطقه ی مورد نظر ...
[روان شناسی] تفکر خارج از چارچوب، خرق عادت
[آمار] کارنامه ی عدم قطعیت؛ بودجه ی عدم قطعیت؛ تحلیلی نظام مند شامل جدولی از همه ی عواملی است که در مجموع باعث عدم قطعیت در اندازه گیری مورد نظر می ش ...
[اقتصاد] نسبت پرداختی؛ نسبت پرداخت سود؛ نسبت سود تقسیم و پرداخت شده ی سهام به درآمد خالص
جهت گیری؛ تمایل؛ جهت گیری فکری
[هندسه] دُور؛ منحنیِ بسته؛ [برق] ۱ - مدارِ بسته؛ مداری که جریان الکتریکی در داخل آن گردش می کند. ۲ - حلقه، یک دور کامل سیم پیچ [برنامه نویسی کامپیوتر ...
[مارکتینگ] از سکه افتادن؛ برندباختن؛ نایکتایی؛ از دست دادن امتیازات مربوط به وعده ی ارزش ( value proposition ) و ویژه گی های یک تای اولیه و غیرقابل ت ...
[مارکتینگ] متمم؛ محصول متمم؛ محصول کمکی؛ محصولی که محصولی که کاربرد کمکی دارد ولی می تواند ضروری نباشدمانند دوره ی آموزشی مرتبط با نصب یا بهره برداری ...
دلخوش کردن؛ سر کسی شیره مالیدن؛ بی خیال کردن؛ خوش خیالی
ایام پرتقاضا؛ فصل حاد تقاضا؛ زمان هایی که هجوم مشتری برای دریافت خدمات یا خرید کالا به طور چشم گیری بالاست مانند فصل مسافرت برای هتل ها و رستوران ها ...
[مدیریت زیست محیطی] ۱ - زباله گاه؛ محل دفن یا انباشت زباله یا پسماند در لابه لای خاک؛ ۲ - پس ماندِ زباله گاهی؛ مواد پس ماند دفن شده در زباله گاه
Industry 4. 0 انقلاب صنعتی چهارم؛ نسل چهارم تحول صنعت؛ وضعیت فرآیندهای صنعتی که تحت تأثیر فن آوری دیجیتال تحول یافته است. این فن آوری ها عموماً بر مب ...
[مهندسی مکانیک/مهندسی مواد] سفت؛ ویژه گی مقاومت در برابر تغییر شکل بر اثر اعمال نیرو. واژه های هم گروه و معنی تخصصی آنها در مهندسی مکانیک عبارت اند ا ...
[روان شناسی/جامعه شناسی] سخت پذیر؛ متعصب؛ فرد یا گروهی که به سختی باورهای جدید را هرچند قوی و مستدل نمی پذیرند
۱ - جلوه کردن؛ بزرگ تر یا عجیب تر یا خوشایندتر از آنچه به نظر می آمد ظاهر شدن ۲ - برآمدن؛ بروز؛ ظاهر شدن پدیده ای که تصورش نمی رفت مانند بروز توفانی ...
۱ - ناشمردنی؛ شمارش ناپذیر ۲ - بی شمار؛ زیاد، تصورناپذیر
[مدیریت] ناسازی؛ خلاف آمد، تغییرات نامطلوب، تغییرات ناگهانی محیط کسب وکار که باعث شود برنامه ها و استراتژی های فعلی سازمان دیگر به کار نیاید.