پیشنهادهای تقی قیصری (٦٧٢)
[متالورژی، الکتروشیمی] رویین؛ روئین؛ وضعیتی که یک فلز خورده نمی شود زیر ا هیچ گونه واکنش الکتروشیمیایی به دلیل اتصال به منبع برق مستقیم ( حفاظت کاتدی ...
کمی کلاو؛ شیمی کلاو؛ نوعی اتوکلاو یا دستگاه استریلیزاسیون که در آن علاوه به دمای بالای ۱۰۰ درجه سلسیون بخار، از مواد شیمیایی مانند فرمالدئید و الکل ا ...
۱ - رینگ ( تایر خودرو ) ؛ طوقه ( دوچرخه یا موتورسیکلت ) ؛ چنبره ۲ - لبه ی قابلمه یا زودپز ۳ - حلقه ی بسکت بال
معرفی؛ آشناسازی؛ طرح موضوعی به صورت کلی برای اولین بار
بچسب ( در مقابل نچسب ) ؛ زدایش ناپذیر؛ ویژه گی مربوط به موادی که اگر ماده ی دیگری به آن بچسبد به آسانی نتوان تمیزش کرد. مانند ظرف پخت وپز که بچسب است ...
سوخته گی پای جوش؛ در جوش کاری به خالی شدن لبه ی گرده ی جوش به دلیل درست تنظیم نکردن شدت جریان جوش کاری گفته می شود.
مرتب کردن؛ نظم و ترتیب دادن؛ کنار هم چیدن مثال:هنوز لازم است ست های ابزار را پس از شستن و پیش از استریل کردن مرتب کنیم ( کنار هم طوری بچینیم که روی ...
دوام پذیر؛ ماندگار؛ تکرارپذیر؛ چیزی که فقط یک بار اتفاق نمی افتد و می توان آن را تکرار کرد. در مارکتینگ به روشی گفته می شود که بتوان از آن طریق به طو ...
زیادتر از معمول؛ دست ودل بازانه مثال: It is advised to use a liberal amount of disinfectant.
گوشه ی مقعر؛ گوشه ی غیرتیز coved ceiling به معنی اتاقی است که در محل تلاقی دیوارها با کف زه یا قرنیز مقعر نصب شده باشد.
[پزشکی] ترشح؛ ترشحات؛ مواد ترشحی ریخته شدن مایعات بدن از قبیل خون، بزاق، ادرار، استفراغ، مدفوع روی سطوح دیگر
عمق یاب؛ میله ای که در داخل مخزن فرو برده می شود تا عمق مایع یا پودر محتوی آن را مشخص کنند. اصطلاح دیپ زدن در اندازه گیری میزان مایع داخل تانکر سوخت ...
[پزشکی] بروز ( بیماری ) manifestation: تظاهرات ( بیماری )
[مارکتینگ] اِشراف marketing insight: اشراف بر بازار؛ درک بایسته و کنش پذیر از واقعیت بازار در پیِ تحلیل عمیق و متفکرانه که قبلاً نامکشوف مانده بود
از آنجا که امکان نوشتن نظر در زیر نظرهای دیگران وجود ندارد، ناچار در پیش نهاد جداگانه پاسخ ایشان را می نویسم: بله می شود isolated را به ایزوله ترجمه ...
تک افتاده؛ بریده [از محیط]؛ isolated enterprises: بن گاه های تک افتاده که ارتباط معینی با بازار ندارند.
پیش پاافتاده؛ بی اهمیت
پر کردن جیب. ترجمه ی متن زیر: شکارچیان غیرمجاز جیب شان رابه قیمت کاهش جمعیت حیوانات در حال انقراض پر می کنند. Poachers enrich themselves while re ...
تحلیل قوا
به طور متعادل؛ نه در مقادیر زیاد
محصول انحصاری؛ محصول امتیازدار؛ محصول اختصاصی؛ محصولی که بر اساس ثبت اختراع یا خرید امتیاز انحصاراً به شخص حقیقی یا حقوقی خاصی تعلق دارد
پاسخ به محرک بیرونی ( عموماً وضعیت نامطلوب ) می تواند سه گونه باشد: انفعالی یا passive، پاسخ ندادن یا پاسخ دیرهنگام یا نابه جا به محرک فعالانه یا act ...
خوش آمدن، لذت بخشیدن ( The coffee pleased me a lot. ) ( قهوه خیلی به من لذت بخشید ( یا چسبید ) ، از این قهوه خیلی خوش ـم آمد )
احتوا، در بر گرفتن The cup constrains the coffee.
[اقتصاد، مدیریت] منبع یا سرچشمه Revenue Streams؛ منابع درآمد هفت گروه منابع درآمد کلاسیک: فروش دارایی ها، تبلیغات، اشتراک یا آبونه شدن، فروش امتیاز ...
[مهندسی سازه] طُرّه؛ انتهای آزاد؛ تیری که یک طرف آن دارای تکیه گاه ( عموماً ولی نه الزاماً گیردار ) دارد و سر دیگر آن آزاد است. برای دوستانی که معاد ...
بایسته گی؛ ربطیت؛ باربط بودن
۱ - کارد، چاقو، تیزی ( هر جسم سختی که لبه ای تیز برای بریدن داشته باشد ) ۲ - نیزه، سرنیزه ( نوعی سلاح دارای دسته برای �فرو کردن� در بدن حریف به کار ...
چاره ی آخر؛ تنها گزینه؛ Remember! You are not indispensable. یادتان باشد! شما تنها گزینه ی ما نیستید.
خدمات دهنده؛ فراهم آور؛ تهیه گر در بعضی از منابع مدیریتی با تأمین کننده ( supplier ) با خدمات دهنده فرق دارد، provider خدمت عرضه می کند در حالی که su ...
بها دادن ( به )
کانونی شده، هم گرا شده، متمرکز شده
رونمایی؛ برای اولین بار ارائه دادن؛ برای اولین بار معرفی کردن
documentarian; documentary filmmaker
[صفت] انگیزشی، انگیزه دهنده؛ تقویت کننده [فعل، مصدر] پاداش دهی؛ مفتخر کردن؛ جبران لطف کردن
[شبه علم] میله ی آب یاب؛ دوشاخه ی آب یاب؛ دوشاخه ای که ادعا می شود وقتی به بالای منبع آب زیرزمینی می رسد تکان می خورد. عموماً عده ی زیادی از کشاورزان ...
۱ - به ویژه، This issue requires particular attention. این قضیه توجه ویژه ای را می طلبد. ۲ - به مراتب، در مرتبه ی بسیار بالاتر . This helps beginn ...
دشواریاب؛ دشواررس؛ دیریاب؛ صعب الوصول ( عکس سهل الوصول ) مسأله ای که حل آن بسیار دشوار باشد
[صفت] نفس گیر؛ توان فرسا This problem solving tool is too long, too complicated, and too winded.
حرکت لاک پشتی؛ حرکت خزنده
[صفت] حجیم؛ فربه
درخشان Excellent idea = ایده ی درخشان
۱ - برگرفتن؛ ۲ - به خدمت گرفتن؛ به کار گرفتن؛ ۳ - به سوی خود آوردن They should be captured and recorded. آنها باید برگرفته شده و ثبت شوند.
آشغال ریزی؛ محصول جنبی ناخواسته ی فرآیندی که علاوه بر خروجی اصلی ( محصول اصلی ) محصول به دردنخور ( آشغال ) به جا بگذارد
غنی شده؛ بهبود یافته؛ ارتقا یافته intensified system سیستم غنی شده؛ سیستمی که بهره وری آن بالا رفته است. مانند خاک مزرعه ای که با قادر است با تغییرات ...
بدترین؛ خراب ترین It seems sensible to select the worst - the‘biggest and baddest’.
غیرسوزاننده؛ ماده ی شمیایی که در تماس با پوست یا مخاط یا بافت های دیگر اثر تخریبی و سوزاننده گی بر آن نداشته باشد.
کمابیش، بیش وکم
اندیشه ورز؛ کسی که از قادر است از قوه ی اندیشه استفاده کند. کسی که به روش استدلالی فکر و عمل می کند. کسی که قادر به تحلیل است.
لایحه مثال: �لایحه ی استقلال بانک مرکزی� ( ایالات متحد امریکا ) که توسط یک نماینده ی کنگره و یک نماینده ی سنا در سال ۱۹۱۳ ارائه و توسط پرزیدنت ویلسن ...