spillage

/ˈspɪlɪdʒ//ˈspɪlɪdʒ/

عمل ریختن، مقدار ریختگی، سر ریز

جمله های نمونه

1. Fire crews swilled away a large fuel spillage.
[ترجمه گوگل]تیم های آتش نشانی یک نشت بزرگ سوخت را از بین بردند
[ترجمه ترگمان]خدمه آتش نشانی یک نشت سوخت بزرگ را دفع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A spillage of lurid neon light, yellow and orange, dribbled from the windowsill to the floor.
[ترجمه گوگل]ریزش نور مهیج نئونی، زرد و نارنجی، از طاقچه به زمین می‌ریخت
[ترجمه ترگمان]یک خرده نور چراغ های نئون، زرد و نارنجی، از پنجره تا کف اتاق بیرون می ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The oil spillage in the Gulf was of such magnitude that its effects will last for decades.
[ترجمه گوگل]نشت نفت در خلیج فارس به حدی بود که اثرات آن تا چندین دهه ادامه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]نشت نفت در خلیج چنین بزرگی بود که اثرات آن چند دهه دوام خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In October 1980 a spillage of dangerous lead and zinc waste into the Kilmastulla river led to some 20,000 householders in Co.
[ترجمه گوگل]در اکتبر 1980، ریختن زباله های خطرناک سرب و روی به رودخانه کیلماستولا منجر به 20000 نفر از ساکنان شرکت شد
[ترجمه ترگمان]در اکتبر ۱۹۸۰، ریزش سرب خطرناک و ضایعات روی در رودخانه Kilmastulla منجر به حدود ۲۰،۰۰۰ خانوار در شرکت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The simulation involved a chemical spillage - in reality blue-tinted water - during the unloading of a tanker.
[ترجمه گوگل]این شبیه سازی شامل نشت مواد شیمیایی - در حقیقت آب آبی رنگ - در حین تخلیه یک تانکر بود
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی شامل نشت مواد شیمیایی - در واقعیت آب آبی - آبی - در هنگام تخلیه یک تانکر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shell, recently fined over £1m for an oil spillage, got into more trouble.
[ترجمه گوگل]شل که اخیراً بیش از 1 میلیون پوند به دلیل نشت نفت جریمه شده بود، با مشکل بیشتری مواجه شد
[ترجمه ترگمان]شل که به تازگی بیش از ۱ میلیون پوند برای یک نشت نفت جریمه شده بود، دچار مشکل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Page 16 Spillage from nuclear sub.
[ترجمه گوگل]صفحه 16 نشت از زیر هسته ای
[ترجمه ترگمان]صفحه ۱۶ Spillage از sub هسته ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Device can spill water; install where spillage is not objectionable.
[ترجمه گوگل]دستگاه می تواند آب را بریزد در جایی نصب کنید که ریختن آن قابل اعتراض نباشد
[ترجمه ترگمان]دستگاه می تواند آب را تخلیه کند؛ در جایی که spillage قابل ایراد نیست، نصب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cleans all spillage during mealtime and at closing.
[ترجمه گوگل]تمام مواد ریخته شده را در هنگام صرف غذا و هنگام بسته شدن تمیز می کند
[ترجمه ترگمان]هر گونه نشت را در طول زمان صرف غذا و در هنگام بستن آن متوقف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This feature protects against any spillage during start - up or operation.
[ترجمه گوگل]این ویژگی در هنگام راه اندازی یا عملیات در برابر هرگونه ریزش محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]این ویژگی در برابر هر گونه نشت در طول راه اندازی یا بهره برداری محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The exercise successfully tested the procedures for dealing with a serious oil spillage.
[ترجمه گوگل]این تمرین روش های مقابله با نشت نفت را با موفقیت آزمایش کرد
[ترجمه ترگمان]این تمرین با موفقیت روش های برخورد با یک ریزش نفتی جدی را مورد آزمایش قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ex gratia payments were made to all those who had been affected by the spillage.
[ترجمه گوگل]به همه کسانی که تحت تأثیر نشت قرار گرفته بودند، پرداخت بلاعوض پرداخت شد
[ترجمه ترگمان]پرداخت کنندگان سابق به تمام کسانی که تحت تاثیر این ریزش قرار گرفته بودند، انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Put the bottle in a plastic bag in case of spillage.
[ترجمه گوگل]در صورت ریختن بطری در کیسه پلاستیکی قرار دهید
[ترجمه ترگمان]بطری را در یک کیسه پلاستیکی در صورت ریزش قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The lives of thousands of birds are in jeopardy as a result of the oil spillage.
[ترجمه گوگل]زندگی هزاران پرنده در نتیجه نشت نفت در خطر است
[ترجمه ترگمان]زندگی هزاران پرنده در نتیجه ریزش نفت در خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Reports are just coming in of a major oil spillage in the North Sea.
[ترجمه گوگل]به تازگی گزارش هایی از نشت نفت در دریای شمال به دست می آید
[ترجمه ترگمان]گزارش ها حاکی از نشت نفت بزرگی در دریای شمال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of spilling; amount spilled
a spillage happens when a substance such as crude oil escapes from its container; also used to refer to the substance that escapes.

پیشنهاد کاربران

ریختن، ریخته شدن، ریزش
[پزشکی] ترشح؛ ترشحات؛ مواد ترشحی
ریخته شدن مایعات بدن از قبیل خون، بزاق، ادرار، استفراغ، مدفوع روی سطوح دیگر
نشت

بپرس