پیشنهادهای kianush tafi (١٢٦)
آماج: آماج شدیدترین . . . . . به جای مورد شدیدترین . . . . .
پیشرفته
یادگیری مادام العمر
حمایت های مالی
جمع آوری شده
واقعی
ایده ها
لحاظ شدن
تحقیقات
انواع
بینش ها
نهادینه کردن
معادلی
اَشکال
نوعی از
در نظر گرفتن ( have/has in store for )
بر عهده داشتن
امروزه
درخواستی
نشر، انتشار
راهکارهایی
سقم؛ truthfulness and deception صحت و سقم
دربرگرفتن
برای
محقق شدن
معناسازی
بر اساس٬ مبتنی بر
غیرفعال؛ nonworking devices
همسو
ارسال
رایانش سریع/محاسبات سریع
قراردادی/رسمی، آزمایشی Tenure track librarians
کارورز
آشنایی
داده به عنوان "دارایی" عمومی "data as public "good
غیرفیزیکی
فیزیکی
برگزاری انتخابات Calling an election
غلط از آب در آمدن
جستجو کردن
بدون انتظار ؛ without standing
حاکمیت یا حکمرانی داده
مجاز
در کنار چیزی بودن
با این فرض؛ In this hypothetical situation
قائل به این است که/در برگیرنده این است که؛ recognizes that
در جریان بودن
مبتدی
بحران تمام عیار
فشار کاری
دست یافتن به؛be armed with
to be involved with فعال بودن در ( زمینه ) فعالیت داشتن در ( زمینه )
ردیف شغلی
تامین
ارائه دادن
بررسی کردن
پیشاهنگ، پرچمدار، پیشرو، پیشگام
گنجاندن
فعالیت
زودهنگام
تعیین کردن/شدن Consulting hours were staffed by several STG staff members
تربیت، building out an instructional force within an institution
اضافی
هویت زدایی، شناسایی زدایی
قواعد نام گذاری؛ در برنامه نویسی
محرمانه سازی، محرمانگی
برآورد ( هزینه ) کردن
در تماس بودن
مجذوب کردن The digital world, which currently consumes a multitude of users دنیای دیجیتال در حال حاضر کاربران بسیاری را مجذوب خود می کند.
تشخیص دادن
کف جامعه؛سطح جامعه : society’s palm
رابط سازمانی
متخصص اطلاعات
غیرقابل انجام، دست نیافتنی
بکار گرفتن
قابل فهم
تهیه کردن
دروس بازنگری شده:remixed lessons
به رسمیت شناختن: to be officially branded
آمادگی ( خود را اعلام کردن )
شناسایی شدن
گرد هم آمدن
برپایی
برپا کردن
رتبه بندی، سازمان دهی، برنامه ریزی
پژوهش پیمایشی
بواسطه ی : a product of
دارای جایگاه بودن
داشتن
تشریح
تبلیغاتی، ترویجی، توسعه ای، فوق برنامه
خیلی حساب شده
انگیزه
نمود پیدا کردن
گروه آموزشی :degree department
عزم جدی
زمان بر : intense time
more general purpose :هدف بزرگ تر و کلی تر
ایجاد
تناقض
قابل ارتقا بودن
پردازش نشده در متون علم داده
و نیز
منوط به
رشد کمّی
تدوین
منجر شدن
مدیریتی؛Marshaling programs برنامه های مدیریتی
upfront costs : هزینه های پیش رو
پیش بینی نشده
تسهیلات
فوق العاده
رسیدن به این مرحله ؛ The run up to this point
گذرگاه انتقال داده؛ data pipeline
باز طراحی
معرفی
قابل تعمیم
کلیدی، شاخص
خدمات حداقلی:underserved services
جامعه دانشگاهی: academic context
جایگاه، خاستگاه
منشور
اقلیت های محروم
آموزش ضمن خدمت
عنوان شده