پرسش‌ها با تگ (مولانا)

سلام معنی این رباعی مولانا می‌خواستم  مائیم که بی‌قماش و بی‌سیم خوشیم در رنج مرفهیم و در بیم خوشیم تا دور ابد از می تسلیم خوشیم تا ظن نبری که ما چو تونیم خوشیم

ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توئی وی آینهٔ جمال شاهی که توئی بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی ۱. اگر هر چه در عالم هست ( غیب و آشکار ) و در آدمی هست ، پس چرا اینقدر آدمی در شناخت خود و عالم ، نادان و بی خبر است؟  ۲. چگونه در خود، جواب  را بطلبیم؟ 

حقیقت حضور در لحظه چیست ؟  ( در یک جمله )  و تفاوت حضور در لحظه فعال و منفعل با مثال . لطفا بسیار مختصر اما کامل . 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۲۲ معشوقه چو آفتاب تابان گردد عاشق به مثال ذره گردان گردد چون باد بهار عشق جنبان گردد هر شاخ که خشک نیست رقصان گردد

بروید ای حریفان بِکِشید یار ما را به من آورید آخر صنم گریزپا را به ترانه‌های شیرین به بهانه‌های زرین بکشید سوی خانه مهِ خوبِ خوش‌لقا را

به نظر شما : چه تفاوت‌های محتوایی را می‌توان بین اشعار مولانا و دیگر شاعران بزرگ ایرانی مانند حافظ و سعدی مشاهده کرد؟

نحوه استفاده از فعل‌ها در اشعار مولانا چه ویژگی‌هایی دارد؟ آیا به کارگیری آنها تأثیری بر مفهوم شعر دارد؟

نحوه استفاده از فعل‌ها در اشعار مولانا چه ویژگی‌هایی دارد؟ آیا به کارگیری آنها تأثیری بر مفهوم شعر دارد؟

این شعر رو برام تفسیر کنید از مولانا  نان پاره ز من بستان جان پاره نخواهد شد آواره عشق ما آواره نخواهد شد آن را که منم خرقه عریان نشود هرگز وان را که منم چاره بیچاره نخواهد شد

"عجب حلوای قندی تو " در این بیت منظور چه کسی است ؟ عجب حلوای قندی تو، امیر بی‌گزندی تو عجب ماه بلندی تو، که گردون را بگردانی