پرسش خود را بپرسید

زبان فارسی کلمات مترادف

تاریخ
١ هفته پیش
بازدید
٨٨

آیا میتوان بجای واژه عادت ، واژه خو را بکار برد ؟ مثلا ، من به سیگار خو دارم ، بجای اینکه بگویم من به سیگار عادت دارم ، واژه خو مترادف کلمه عادت در فرهنگ لغات آمده است و اصلا بنظر نمیرسد که بتوان این دو کلمه را بجای هم بکار برد ، پس عادت در زبان فارسی چیست ؟ 

٥,٣٥١
طلایی
٣
نقره‌ای
١٠٦
برنزی
١٠٠

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

در زبان فارسی، واژه «عادت» به معنای رفتار یا کاری است که به طور مکرر و طبیعی انجام می‌شود و معمولاً بدون تفکر یا آگاهی پیش می‌رود. این واژه در فرهنگ لغات به معنای رفتاری است که به تدریج در زندگی فرد شکل می‌گیرد و می‌تواند مثبت یا منفی باشد.

واژه «خو» در زبان فارسی بیشتر به معنای ویژگی یا طبع درونی فرد است. به عبارت دیگر، «خو» معمولاً به ویژگی‌های ذاتی یا فطری اشاره دارد که فرد به آن‌ها تمایل دارد یا آن‌ها را می‌پذیرد. به طور مثال، «خو گرفتن» یعنی به چیزی عادت کردن یا به آن تمایل پیدا کردن، اما این مفهوم متفاوت از «عادت» است. در واقع، «خو» بیشتر به تمایل‌های شخصی و ویژگی‌های طبیعی اشاره دارد، در حالی که «عادت» بیشتر به رفتارهای آموخته‌شده و تکراری اشاره دارد که به مرور زمان شکل می‌گیرند.

در جمله‌ای که شما مطرح کرده‌اید، «من به سیگار خو دارم» اگرچه می‌تواند از نظر معنایی مشابه به «من به سیگار عادت دارم» به نظر برسد، اما استفاده از «خو» در این جمله در زبان فارسی نادرست به نظر می‌رسد، زیرا «خو» بیشتر برای ویژگی‌ها و تمایلات درونی به کار می‌رود، نه برای رفتارهای آموخته‌شده و تکراری. بنابراین، به جای «خو»، «عادت» کلمه صحیح‌تری است

٩٤٩
طلایی
٠
نقره‌ای
١٦
برنزی
٦
تاریخ
١ هفته پیش

به نظرم  "من به سیگار وابسته شدم" بهتر به نظر می‌رسه تا "خو کرده ام".

٦,٣٥٢
طلایی
٤
نقره‌ای
٨٤
برنزی
٢١
تاریخ
١ هفته پیش

با شیوه ساختی که شما به کار بردید به کار نمیره اما به صورت “من با سیگار خو گرفته ام” به کار میره.
مستقیما نمیشه معادل هم قرار داد این دو رو، خو بیشتر به معنای انس هست.
عادت به معنای چیزی که از روی تکرار زیاد بدون فکر خاصی انجام میشه.

٢٠
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
٠
تاریخ
١ هفته پیش

با سلام و درود ، پس میشه نتیجه گرفت که عادت معادل فارسی ندارد ؟

-
١ هفته پیش

پاسخ شما