روزی پرده حشمت از میان برداشت و از او سوال کرد
٤ پاسخ
یعنی از شکوه و جلال او نترسید و سؤالش را پرسید. ربطی به رودربایستی نداره.
پردهی حشمت یعنی رودربایستی
روزی پرده حشمت از میان برداشت و از او سوال کرد ؛ یعنی : روزی رودربایستی را کنارگذاشت و از او پرسش کرد .
مثال در متون کلاسیک ادبی : فرمانروا سخت در خشم شده بود [ از پیغام و رسالت ترکمانان ] ... گفت این رسولان را باز باید گردانید و مصرح بگفت که میان ما و شما شمشیر است ... وزیر گفت تا این قوم سخن بر این جمله میگویند و نیز آرمیده اند پردهی حشمت برناداشته بهتر، بنده را صواب آن مینماید که جواب درشت ونرم داده آید تا مجاملتی در میان بماند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص ٥١٤).
حشمت یعنی شرم،حیا
پرده حشمت را از میان برداشتن کنایه از خجالت رو کنار گذاشتن، شرم و حیا رو کنار گذاشتن
یعنی بزرگی و عظمت مخاطب رو کنار کذاشت و سوال پرسید
یا خجالت و رودربایستی رو کنار گذاشت