پرسش خود را بپرسید

این بیت رو معنی و تفسیر کنید برام لطفا

تاریخ
١٠ ماه پیش
بازدید
١,٥١٣

نفست اژدرهاست او کی مرده‌‌ است/

 از غم بی آلتی افسرد‌ه است

٢ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

نفس اژدهاست او کی  خفته است 

از غم بی آلتی افسرده است .

اول می بایست بدانیم که نفس را نمی توان کشت ، وگرنه حیات بدن غیر ممکن است . 

آن مرتاضان و زاهدها و ...نادانان که در پی قتل نفس خویش هستند ، دچار روان پریشی و فرقه های افراطی می شوند  .

می بایست  این نفس  حیوانی ، توسط روح انسانی ، تربیت شود و در تعادل باشد . 

  • ۱: نفس امّاره ...
  • ۲: نفس لوّامه ...
  • ۳: نفس ناطقه يا متفکّره ...
  • ۴: نفس عاقله يا ملهمه ...
  • ۵: نفس مطمئنّه ...
  • ۶: نفس راضيه ...
  • ۷: نفس مرضيّه

    این بیت بیشتر برای سالکان طریقت گفته شده تا عوام .

    منظور با آن سالکی است که به گوشه ای می رود و به مشاهده دل مشغول می شود   و به مقاماتی می رسد ، بی خبر از اینکه ، چون خود را در گوشه ای زندانی کرده و  بهانه های مادی را از نفس گرفته ، دچار این توهم شده که دیگر نفسش تربیت شده . اما به محض ورود به بازار و میان مردم که بهانه های نفسانی مهیا هست ، نفس بیدار می شود و سالک بی اختیار به سمت خواهشهای دل کشانده می شود و تمام مقامات و ریاضتهای خود را فراموش می کند ؟؟!!!

    داستان شعر آن دو برادر که یکی در خلوت و دیگری در میان مردم  مشغول به تربیت نفس بودند ، همین است . 

٥,٧٣٠
طلایی
٢
نقره‌ای
٤٥
برنزی
٤٣
تاریخ
١ هفته پیش

سلام،

نفست اژدرهاست او کی مرده‌‌ است/  از غم بی آلتی افسرد‌ه است.

نفس تو اژدهایی است، او نمرده است، بلکه از غم بی ‏اسبابی افسرده (منجمد) است‏.

در تفسیر گفته اند: مارگیری برای گرفتن مار راهی کوهستان شد، پس از تلاش بسیار به اژدهایی برخورد که در میان برفها مانند مرده افتاده بود مارگیر آن اژدها را با زنجیر و ریسمان می‌بندد و راهی بغداد می شود، در کنار دجله بساط نمایش خود را می گستراند و مردم از هر سو برای تماشا هجوم آوردند، مدتی نگذشت که آفتاب برآمد و بر اژدهای افسرده گرما بخشید و کم کم  آن اژدها جان گرفت و در حالی که خشمگین بود زنجیر ها را پاره کرد و به راه افتاد، مردم همه پا به فرار نهادند و مارگیر بر جای خود حیرتزده ایستاده بود و با خود می گفت: عجب تحفه ای از کوهسار آوردم، اژدها به او حمله کرد و او را بلعید.

نفس انسان نیز بسان این اژدها بظاهر مرده است اما در برف حرمان و فقر به خواب رفته و دچار افسردگی شده است و هرگاه حرارتی به او رسد (یعنی امکاناتی مانند دروغ، حسد و حرص برای او فراهم شود) و او را از این خواب و افسردگی بیدار کند زنجیر تقوا و طناب پروا را پاره کرده و با قدرتی هولناک حرکت می کند و صاحب خود را می بلعد و دیگران را آزار می دهد. 

٦,٠٧٩
طلایی
٧
نقره‌ای
٢٢٨
برنزی
١٢٣
تاریخ
١٠ ماه پیش

پاسخ شما