پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => اصطلاحات)
معنی عبارت " دل سپردن " در جمله ی زیر: اگر کسی دل به هوای نفس سپرده و او را معبود خود قرار دهد دچار شرک عملی شده است.
اصطلاح محاوره ای "بلادی" یا" بلادیمی " در فارسی امروزی رایج شده به چه معناست ؟
معنی اصطلاح "زیرش رو روفیدن" چی میشه ؟
من نمیدونم چون خیلی جاها میگن معنیشو میخاسدتم
به جای فداسرت از چه کلمه ای استفاده کنیم؟
برای مثال: تهران نوشته می شود ولی تهرون خوانده می شود اجتماع نوشته می شود ولی اچتما ٕٕ خوانده می شود آهن نوشته می شود ولی شکل کهن آن واژه ی آسن می باشد یا مانند ذال معجم و خواندن غرب [مغرب]به صورت قرب [مقرب]
محور قرار گرفتن چیزی در نظام حقوقی منظور از محور قرار گرفتن یعنی چه؟؟
معنی کلمه ی " سائقه" در جمله ی نیاز و سائقهای که انسان را به فعالیت وا میدارد