پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
مشخص ترین آرایه ی این بیت چیه؟ نقدِ صوفی نه همه صافیِ بیغَش باشد ای بسا خرقه که مُستوجبِ آتش باشد
هر کاو نَکُنَد فهمی زین کِلکِ خیالانگیز/ نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد "کِلکِ خیالانگیز" در بیت بالا به چه معناست ؟
" نیستشان از جُستجو یک لحظه ایست" در این بیت یعنی چی؟ نیستشان از جُستجو یک لحظه ایست / از پیِ هم شان یکی دَم ایست نیست
"فارِق و فاروق" در این بیت چه معنایی داره ؟ در دلِ عاشق بجز معشوق نیست / در میانشان فارِق و فاروق نیست
منظور از " مُستَسقی طلب" در بیت چیه ؟ عشقِ مُستَسقی ست ، مُستَسقی طلب / در پیِ هم این و ، آن چون روز و شب
منظور از "شب بَرو عاشق تر است" چیه ؟ روز ، بر شب عاشق است و مُضطَر است / چون ببینی ، شب بَرو عاشق تر است
" قهرِ نَفس" در این بیت یعنی چی؟ ور به عقل ، اِدراکِ این ممکن بُدی / قهرِ نَفس از بهرِ چه واجب شدی ؟
مست شد خواست که ساغر شکند عهد شکست فرق پیمان و پیمانه ز کجا داند مست / معنا ؟
این گرفته پایِ آن ، آن گوشِ این / این بر آن مدهوش و ، آن بیهوشِ این
منظور از " شاهِ هُش" چیه ؟ با چنان رحمت که دارد شاهِ هُش / بی ضرورت ، چون بگوید : نَفس کُش ؟