پاسخهای رزیتا (٤٠٣)
To end a game with neither side winning به چه کلمه ای اشاره داره ؟
معنی جمله :پایان/خاتمه دادن به یک بازی که هیچکدام از طرفین برنده نباشند. معادل: ۱. stalemat ( پات یا بن بست) وضعیتی که حرکتی برای انجام نیست منجر به مساوی شدن بازی و کسب نیم امتیاز برای طرفین میشود .(خصوصا بازی شطرنج) ۲. Draw : نتیجه مساوی در بازی های مختلف
In denial چه معنایی رو میرسونه؟ ممنون از پاسخگویی تون
کاربرد: ۱.انکار کردن و نپذیرفتن حقیقت موضوعی توسط فرد به دلیل ناخوشایند بودن/فرد از پذیرش ان امتناع می کند ۲.عدم پذیرش اینکه کسی کاری را به انجام رسانده ۳.رد کردن ادعا و اتهامات ۴.زیر سوال بردن چ ...
implementing appropriate business policies and practices with regard to arguably controversial subjects در دنیای کسب و کار معادل چیه ؟ ترجمش رو هم بگید
معادل : اخلاق کاری (Work Ethics) سیستمی از ارزشها، باورها، اعتقادات و اصول مشترک است که برای تشخیص اعمال درست و نادرست استفاده میشود. ترجمه جمله: اخلاق کاری/ کسب و کار به اجرای سیاست ها و شیوه های تجاری مناسب با توجه به موضوعات بحث برانگیز اشاره دارد.
Woman: I’m used to doing the housework at my house, at home. I’m not used to doing it at my work in the workshop.
زن: من عادت دارم کارهای خونه مو انجام بدم ، به کارکردن تو محل کارم /کارگاه عادت ندارم.
A: I don’t know what it is. B: You’re quite sure? A: I’ve already told you. I’ve never ever seen one of those before.
اینکلمه « قید زمان » ( Adverbs of Time ) است. already با حال کامل استفاده می شود به معنای قبل از اکنون / همین الان هم / پیش از این / به همین زودی است. از already برای تا ...
Justin Rosenstein is an unlikely ally in a backlash against the tech assault on our attention.
کاربردunlikely: نقش این کلمه صفت است و برای صحبت درباره چیزی که بعید است اتفاق بیفتد یا به عبارتی احتمال اتفاق افتادن ان کم است استفاده می شود. معادل : بعید غیرمحتمل محال دور از انتظار معنی جمله : از نظر ما جاستین روزنشتاین متحدی دور از انتظار/محال در واکنش شدید علیه حمله سایبری است.
Cinderella, you will have way too much work to do the night of the ball
کلمه way می تواند نقش اسم یا قید داشته باشد که در این جمله قید است. adverb یا قید در زبان انگلیسی کلمهای است که برای توضیح بیشتر درباره سایر نقشها در جمله استفاده میشود. این قید معادل غی ...
کاربرد be/get sick of sth : از این اصطلاح برای گفتن اینکه انجام کاری یا چیزی به حدی برای فرد خسته کننده است که تقریبا حالش از آن به هم می خورد استفاده می شود. در حقیقت چیزی که باعث شده باشد که ف ...
با داد و فریاد جواب دادم جواب را فریاد زدم پاسخ را داد زدم
کتاب "Fear and Trembling(ترس و لرز)" کگور راجب چه موضوعی است و چه چیزی رو بررسی میکنه ؟
کی یرکگور (Soren Kierkegaard) در این اثر پرآوازهی خود به داستان قربانی شدن اسحاق بهدست ابراهیم پیامبر میپردازد. ترس و لرز کیرکگور هم در تاریخ اندیشهی فلسفی و هم در تاریخ اندیشهی دینی ...
کتاب "Fear and Trembling(ترس و لرز)" کگور راجب چه موضوعی است و چه چیزی رو بررسی میکنه ؟
کی یرکگور (Soren Kierkegaard) در این اثر پرآوازهی خود به داستان قربانی شدن اسحاق بهدست ابراهیم پیامبر میپردازد. ترس و لرز کیرکگور هم در تاریخ اندیشهی فلسفی و هم در تاریخ اندیشهی دینی ...
Go into معانی متعددی دارد ولی در اینجا به معنی: صرف کردن وقت، هنر، تلاش و انرژی در جهت تولید یک محصول یا انجام یک کار. معنی جمله : تمام تلاش او صرف مراقبت از شبکه اینترنتی شد.
To agree is to have the same opinion or belief as another person.
به ساختار زیر توجه کنید: Noun + and + Noun اسم+ and+اسم Opinion and belief چون کلمه ربط همپایگی and امده، قبل و بعد از ان باید از لحاظ گرامری یکسان باشد. معنی جمله: موافقت به معنای داشتن نظر و عقیده یکسان با شخص دیگر است.
زمان جمله: اینده ساده مجهول شکل معلوم جمله : Will the team solve the problem? ایا تیم می تواند مشکل را حل کند؟
comprises the whole thing being observed به چه چیزی اشاره داره ؟ معادل انگلیسی این جمله چیه ؟
معنی جمله : کل مورد مشاهده شده را شامل می شود. تمام مورد رویت شده را در بر دارد. حاوی تمام چیزی است که دیده می شود. کلماتی با معنای: شامل شدن/در بر داشتن : Include Contain Consist
توضیح : پیبردن به چیزی که فرد از طریق اطلاعاتی که به دست اورده یا از بیرون به او رسیده است متوجه می شود. معانی : سر در آوردن فهمیدن کشف کردن پی بردن درک کردن متوجه شدن مثال : It took them a long time to figure out how to work with the machine. زمان زیادی طول کشید تا نحوه کار با دستگاه را متوجه شوند . (تا بفهمند دستگاه چگونه کار میکند).
اوتمیل یکی از غذاها و میانوعدههای محبوب در بسیاری از فرهنگها است که از جو دو سر پرک تهیه میشود. این غذا که از جوانه یا آرد جو تهیه میشود، غنی از فیبر، پروتئین و مواد مغذی است و به عنوان یک غذای س ...
معادل فارسی برای اصطلاح " in the nick of time" چیه ؟ کجا ها باید از این اصطلاح استفاده کنیم ؟
توضیح : این اصطلاح بدین معنا است که قبل از اینکه خیلی دیر شود، به جایی برسید یا کاری را تمام کنید یا به عبارتی در آخرین لحظه ممکن کاری را انجام دادن. معادل : سر بزنگاه لحظه آخر دقیقه نود د ...
معادل: کارشناس یا متخصص دامنه توضیح : یک متخصص دامنه فردی با دانش یا مهارت های گسترده در یک حوزه یا صنعت خاص است کارشناس دامنه که دانش دقیق و اختصاصی یک کسب و کار را دارد به ما برای پیادهسازی پروژه و حل صورت مسئله کمک می کند.
" To be in the same boat " رو چی ترجمه میکنید ؟
تحت اللفظی : یعنی در یک قایق بودن. توضیح :این اصطلاح وضعیت افرادی را توصیف میکند که در یک شرایط سخت و ناخوشایند ولی یکسان و مشابه قرار دارند. معادل: سرنوشت مشترک داشت ...
"edutainment" یعنی چی و ترکیب کدام کلماته ؟
Edutainment : به فارسی سرگرمی آموزشی به نوعی از سرگرمی و بازی گفته می شود که با تمرکز بر روی آموزش در حوزه خاصی ایجاد شده است.کنار هم قرار گرفتن آموزش (Education) + سرگرمی (entertainment) ...
Hyperfocal distance در عکاسی به چه معناست ؟
فاصله اَبر کانونی یا فرا کانونی: فاصله ابَر کانونی نشان دهنده نزدیک ترین نقطه ای است که اگر شما در آن فاصله فوکوس کنید، حداکثر عمق میدان وضوح در جلو دوربین تا مرز بینهایت ایجاد می گردد.  ...
معانی : 1.قدیمی ، منسوخ 2.از کار افتاده ، بلا استفاده ، ناکارا 3.منقضی ، تاریخ گذشته 4.دِمده ، از رده خارج مثال : His writing style is now boring and outdated . سبک نوشتاری او اکنون کسل ...
واژه معادل برای جمله ی "an individual with extensive knowledge or skills in a specific area or industry"
معادل جمله بالا: کارشناس دامنه یا Domain Expert توضیح : یک متخصص دامنه فردی با دانش یا مهارت های گسترده در یک حوزه یا صنعت خاص است کارشناس دامنه که دانش دقیق و اختصاصی یک کسب و کار را دارد به ما برای پیادهسازی پروژه و حل صورت مسئله کمک می کند.
If you ____(not arrive) on time, we ____(leave) without you.
شرطی نوع اول برای اشاره به حال یا آینده که در آن موقعیت واقعی است استفاده می شود. شرطی نوع اول به یک شرایط ممکن و نتیجه احتمالی آن اشاره دارد. در این جملات ، قسمت شرط در زمان حال ساده و قسمت نت ...
کارشناس دامنه یا Domain Expert یک متخصص دامنه فردی با دانش یا مهارت های گسترده در یک حوزه یا صنعت خاص است کارشناس دامنه که دانش دقیق و اختصاصی یک کسب و کار را دارد به ما برای پیادهسازی پروژه و حل صورت مسئله کمک می کند.
Aperture priority mode در عکاسی به چه معناست ؟
حالت اولویت دیافراگم یا شاتر/تقدم دیافراگم: یک حالت کمکی است که به شما امکان را می دهد سرعت شاتر دوربین خود را کنترل کنید که اغلب به صورت حالت (A)یا (Av) نشان داده میشود، به عکاس امکان کنترل دیافرا ...
معادل فارسی برای "Every dog has his day."
تحت اللفظی : "هر سگی روز خودش را دارد" کاربرد : اصطلاح Every Dog Has His (Its) Day برای اشاره به این موضوع استفاده میشود که هر کسی بالاخره روزهای خوب و موفقیتآمیز را هم در زندگی اش تج ...
معادل فارسی برای "Every dog has his day."
تحت اللفظی : "هر سگی روز خودش را دارد" کاربرد : اصطلاح Every Dog Has His (Its) Day برای اشاره به این موضوع استفاده میشود که هر کسی بالاخره روزهای خوب و موفقیتآمیز را هم در زندگی اش تج ...
ترجمه و معادل فارسی برای "To beat around the bush"
کاربرد : این اصطلاح زمانی به کار می رود که فرد از گفتن مسئله اصلی اجتناب کرده و با صحبت کردن در مورد موضوعات بی اهمیت قصد دارد مخاطب را گمراه و منحرف کند. یا به عبارتی در گفتن اصل موضوع تعلل به خرج می ...
توضیح: تماس تلفنی از سمت شخصی ناشناس، معمولا یک قاتل زنجیره ای در فیلم ها و سریال هایی با ژانر slasher و horror (ترسناک) به فرد که او در 24 ساعت اینده به قتل می رسد . معادل فارسی Death cast : قاصد مرگ
لباس بهت میاد رو می دونم می خوام بدونم رنگ مو جدید یکی زده بخوام بهش بگم رنگ مو چقد بهت میاد
می توانید از عبارات زیر استفاده کنید. It suits you It looks good on you You look great in this outfit That haircut really suits you It goes on you You pull off that hairstyle really well That outfit looks so nice and complements you well That style really suits your personality This hairstyle is very flattering on you You rock that outfit/makeup/hairstyle
معادل عبارت issue-by-issue در جمله زیر چیست؟ He would be reduced to issue-by-issue alliances with different parties.
واژه issue معانی متفاوتی دارد اما در این جا به معنای مسئله، موضوع ، مشکل است. این اصطلاح می تواند به یک وضعیت یا مسئله ای که نیاز به حل شدن دارد، اشاره کند. از این اصطلاح در متن های مختلف، از مکاتبات رسمی گرفته تا گفتگوهای روزمره استفاده می شود. Issue by Issue مورد به مورد/ موضوع به موضوع/مسئله به مسئله
I should say this week because you’re going to be listening deeply for the entire week, maybe even longer than that.
be going to به صورت متداول در موقعیت های غیررسمی برای صحبت کردن در مورد برنامه های مشخص شده در آینده Plans and Arrangements و همچنین پیش بینی وقایع Predictions بکار گرفته می شود. از be going to ...
Full در نقش صفت: ۱.پر/آکنده/مملو ۲.کامل/تام/کل ۳. سیر/گرسنه نبودن full of something: پر از چیزی Full of life: سر زنده /با نشاط/روح بخش
برای نجات جونت چیو رها می کنی؟ برای اینکه جونت رو نجات بدی از چی دست میکشی؟ واسه نجاتت چه چیزی رو فدا میکنی؟
Confound it all معنای لعنت بهت رو هم میده ؟
Confound it all این اصطلاح قدیمی است و در هنگام خشم یا آزردگی از جانب کسی یا چیزی به عنوان دشنام به کار میرود. معنی: لعنتی/لعنت بهش/گندش بزنن/از این بدتر نمیشه اما واژه confound به تنهایی که فعل است به معنی: گیج کردن پریشان کردن حیران کردن
Were you good at playing chess, l mean , checkers?
Checkers :بازی چکرز یکی از بازی های فکری قدیمی است که گفته می شود قدمت آن به 5000 سال پیش می رسد. چکرز در واقع ترکیبی از دو بازی تخته نرد و بازی شطرنج می باشد اما به دلیل شبی ...
محاوره : این اصطلاح زمانی استفاده می شود که فرد از لحاظ کاری کاملا پر مشغله است . برای موارد دیگری نیز به کار می رود : هتل و اتاق : پر شده /تکمیل/رزرو شده برنامه کاری: پر بودن باجه بلیت فروشی: تمام شدن بلیت یا کاملا فروش رفتن
Someone’s outside trying to take our money?! Not on my watch.
اصطلاح “not on my watch” بیانیهای قاطعانه مبنی بر اینکه در زمانی که گوینده مسئولیت یا کنترل اوضاع را در دست دارد اتفاقی نخواهد افتاد. در واقع یعنی تا زمانی که من هستم اجازه نمی دهم و این عبارت نوعی مخالفت است. معنی: نه تا زمانی که من هستم نه جلوی چشم من تا موقعی که من مسئولم اجازه نمی دم