٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٨٤٣ بازدید

to bring someone to book معنی این اصطلاح چی میشه و یه مختصر توضیحی در موردش میخوام ممنون میشم

٤ ماه پیش
٢ رأی

این اصطلاح یعنی کسی را بابت کاری که انجام داده مواخذه و بازخواست کنید. البته گاهی اوقات به معنای تنبیه کردن و مجازات قانونی هم از آن استفاده می‌شود. معنی: مجازات کردن کسی محاکمه و تنبیه کردن دادرسی کردن و جزا دادن پای حساب کشیدن پای میز محاکمه کشیدن

٤ ماه پیش
٤ رأی
تیک ٧ پاسخ
٣٤٠ بازدید

سلام معنی این جمله را بفرمایید Getting in the way of مثال: That coin had been bothering the mole for months, getting in the way of his tunnelling.

٤ ماه پیش
٥ رأی

Get in the way  سر راه بودن تو دست و پا بودن مانع ایجاد کردن سر راه قرار گرفتن  مسدود کردن راه و مسیر برای ماه ها ان سکه موش کور را آزار داده بود، در مسیرش برای تونل زدن مانع ایجاد کرده بود.

٤ ماه پیش
٢ رأی
٧ پاسخ
١٣٨ بازدید
چند گزینه‌ای

I came_______England to improve my English.

٤ ماه پیش
١ رأی

Come to آمدن به معنی جمله: به انگلیس آمدم تا   زبان انگلیسی ام را بهبود دهم .

٤ ماه پیش
١ رأی
١٠ پاسخ
١١٦ بازدید
چند گزینه‌ای

The shop didn't have the shoes I wanted, but they've ...... a pair specially for me.

٤ ماه پیش
١ رأی

گزینه ۱ معنی : فروشگاه کفش هایی که من می خواستم را نداشت، ولی  جفتی ویژه  برایم سفارش دادند.

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٠١ بازدید

Hello I am weak in math and I am looking for a teacher to teach me I need a kind teacher from the teachers 

٢٢
٤ ماه پیش
٠ رأی

سلام   من در درس ریاضیات ضعف دارم   و در جستجوی معلمی هستم تا به من اموزش دهد.   من یک معلم مهربان نیاز دارم. 

٤ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
١٨١ بازدید

دسته پی اس ۵ به انگلیسی چی میشه؟

٤ ماه پیش
١ رأی

PS5 controllers   دسته های پی اس  Wireless controller  دسته بی سیم 

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٢٧ بازدید

ترجمه روان و معادل فارسی برای  " "Actions speak louder than words.""

٤ ماه پیش
١ رأی

دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

٤ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٧٠ بازدید

چه اصطلاح خوبی برای این سه کلمه پیشنهاد می‌کنید؟  matrilocal patrilocal neolocal

٤ ماه پیش
١ رأی

Matrilocal:مادرمکانی : زندگی کردن زن و شوهر با والدین زن/داماد سر خانه. Patrilocal : پدر بومی یا پدر مکانی:   نظام خانوادگی که در آن از زن انتظار می رود نزدیک والدین شوهر زندگی کنند.  (neolocal): نومَکانی: سکونت زوج پس از ازدواج در مکانی جدید. مکان جدید مشخصاً به خانوادۀ هیچ یک از دو طرف نزدیک نیست و قبلاً نیز خانۀ هیچ یک از دو طرف نبوده است.

٤ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
٧٩ بازدید

اساتید معنی  what about 

٤ ماه پیش
١ رأی

What about:  حکم رابط سوال جمله قبلی برای جمله جدید است و معمولا برای پیشنهاد دادن به کار میرود و نظر مخاطب را می پرسد.   معنی : چطور؟/پس چی؟ I would like to walk in the garden, what   about you? میل دارم در باغ قدم بزنم  ، شما چطور؟

٤ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٦٣ بازدید

سلام معنی grap the cap چی میشه؟

٤ ماه پیش
٠ رأی

فکر کنم واژه مدنظرتون grab باشه. عبارت grab a cab به معنی تاکسی گرفتن هست.  Grab/take/catch  a cab .... تاکسی گرفتن

٤ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
١٠٠ بازدید

مترجمین محترم آیا کسی معادلی برای متصدی کنترل اموال یا همون کارمندی که به امین اموال معروف هست در ارگان‌های دولتی، سراغ داره؟

٤ ماه پیش
٠ رأی

sequestrator/assets tracker/property custodial   امین اموال

٤ ماه پیش
٣ رأی
تیک ١٣ پاسخ
٨١٠ بازدید
١٦,٠٠٠
تومان

جمله یا کلمه ی معادل انگلیسی برای متن انگلیسی "متن تخصصی مالی" Job characteristics other than financial. These include hours and working conditions, holidays, training provision, opportunities for pr ...

٤ ماه پیش
٢ رأی

Non-financial or non- monetary job benefits  

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٠٥ بازدید

ترجمه ی  i cant make up my mind  

٤ ماه پیش
١ رأی

Make up ones mind :  به معنی: تصمیم گرفتن /چاره جویی کردن است.  معنی جمله: نمی توانم تصمیم بگیرم.

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٥٨ بازدید

چه جا هایی ازاصطلاح انگلیسی "call someone out"  استفاده میکنیم ؟

٤ ماه پیش
٢ رأی

Call out: یکی از افعال عبارتی یا phrasal verbs انگلیسی است که کاربرد مرسوم آن داد زدن، فریاد زدن و یا بلند بلند حرف زدن است. با این حال، این فعل معانی متعدد دیگری نیز دارد. عبارت ...

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٧٥ بازدید

معادل فارسی محاوره ای برای  "Sleep On It"

٤ ماه پیش
١ رأی

Sleep on it: مفهوم: قبل از انجام هر کاری خوب درباره ان  فکر کن و تصمیم عجولانه نگیر. معنی : خوب به چیزی فکر کردن ( سریع تصمیم نگرفتن )

٤ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
١١٩ بازدید

ملیت  ایرلندی و دانمارکی  به انگلیسی چی میشه ؟

٤ ماه پیش
٢ رأی

Denmark > danish Ireland > Irish 

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٩٧ بازدید
چند گزینه‌ای

Although my little daughter hates the school dress code, she knows she must .........  by it.

٣,٥٦٠
٤ ماه پیش
٢ رأی

بعد از افعال کمکی modal شکل ساده فعل به کار میرود.  فعل must به معنی [باید] برای بیان الزام و ضرورت/استنباط و نتیجه گیری/اجرای قوانین استفاده می شود. گزینه ۱ درست است فعل abide همراه by به معنی ...

٤ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٧٠ بازدید

معادل فارسی  "Jump To Conclusions" چی باید بگیم ؟

٢,٧٠٣
٤ ماه پیش
٣ رأی

Jump to conclusion: تصمیم عجولانه گرفتن سریع و بی دقت نتیجه گرفتن قضاوت عجولانه کردن عجله ای تصمیم گرفتن بدون در نظر گرفتن جوانب

٤ ماه پیش
٠ رأی
٣ پاسخ
١٢٢ بازدید

اصطلاح page turner یعنی چه؟

٤ ماه پیش
١ رأی

Page turner:  این عبارت برای کتاب  استفاده می شود و informal است به معنی مهیج/جذاب/خواندنی/جالب. به عبارتی دیگر آن  کتاب آنقدر هیجان انگیز است که فرد  قصد دارد هرچه سریع تر ان را بخواند. مثال: Dickinson's book was a page-turner from the reader's point of view .

٤ ماه پیش
١ رأی
٣ پاسخ
١٤٥ بازدید

معانی مختلف و اصلی و پرکاربرد کلمه check in در جاهای مختلف چیست لطفا با مثال

١,٣١٥
٥ ماه پیش
١ رأی

Check in: در هتل به معنای  مشخصات (خود را) دادن،  اطلاعات دادن، پذیرش شدن  و یا  اتاق گرفتن  است.  در اداره، کارخانه و غیره به معنای دفتر (حضور و غی ...

٥ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١٠٩ بازدید

معانی مختلف و اصلی و پرکاربرد کلمه check out در جاهای مختلف چیست لطفا با مثال

١,٣١٥
٥ ماه پیش
١ رأی

Check out:  تحقیق کردن دربارۀ‌  و یا  بررسی کردن در موردِ؛  نگاه کردن به  و یا  توجه کردن به؛ بازبینی کردن، چک کردن، معاینه کردن  و یا  امتحان کردن؛ در مورد ...

٥ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٥٣ بازدید

فرق فعل  "run around"  و "run after"

٥ ماه پیش
٢ رأی

Run after:  تعقیب کردن، دنبال کسی یا چیزی دویدن Run around:  در محیط دویدن /این ور آن ور رفتن  اصطلاحی: چند کار را همزمان انجام دادن 

٥ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٧٣ بازدید

ترجمه ی اصطلاح تخصصی نفت " Blowout preventer  "

٥ ماه پیش
١ رأی

Blowout preventer فوران گیر : یک شیر تخصصی یا دستگاه مکانیکی است  که برای آب بندی، کنترل و نظارت بر چاه های نفت و گاز به منظور جلوگیری از فوران، انتشار بی رویه نفت خام یا گاز طبیعی از چاه استفاده می شود.

٥ ماه پیش
٣ رأی
تیک ١ پاسخ
٦٠ بازدید

معنی  "half hearted  and  hole harder" در فارسی چی مشه ؟

٥ ماه پیش
١ رأی

Half hearted : با اکراه/بی میل/مردد /دو دل/از روی بی علاقگی    

٥ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٦٧ بازدید

کاربرد اصطلاح   "as you can see"

٥ ماه پیش
٢ رأی

این عبارت به معنی[ همانطور که می ببینید] است زمانی که مدرک ، نمودار، عکس و غیره را به مخاطب خود نشان می دهید استفاده می شود. معمولا در ابتدای جمله می اید و  برای اشاره به چیزی که قصد داریم دیگران ...

٥ ماه پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
١١٠ بازدید

Disaster strikes when rights are not accopmanied by obligations.

٥ ماه پیش
٠ رأی

مصیبت(فاجعه) هنگامی  رخ می دهد که حق و حقوق با تعهدات همراه نباشد.

٥ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٤ پاسخ
١١١ بازدید

تک کلمه ی معادل برای جمله ی انگلیسی A coiled or helical piece of metal that returns to its original shape after being compressed or extended

٥ ماه پیش
٠ رأی

معادل توضیح بالا کلمه spring به معنی فنر است. 

٥ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
١٢١ بازدید

میشه این جمله رو به  حالت مجهول بنویسید : Have you finished your work? 

٥ ماه پیش
٠ رأی

Has the work been finished by you?  جمله مجهول پرسشی

٥ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٠٧ بازدید

کاربرد اصطلاح  "USE PROYECTION" چیه ؟

٥ ماه پیش
١ رأی

فکر کنم کلمه مد نظرتون protection  باشه.   معنی: از محافظ استفاده کنید‌.

٥ ماه پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
٧٥ بازدید

چطوری توی انگلیسی میگیم طرف تسخیر شده؟ منظور توسط موجودات ماورایی مثلا   

٥ ماه پیش
١ رأی

Possess/ Be haunted: تسخیر شدن (of a demon or spirit, especially an evil one) have  complete power over (someone) and be manifested through their speech or actions. ( جن یا روح مخصوصاً شیطان) بر کسی قدرت کامل و احاطه پیدا کردن به نحوی که  از طریق گفتار یا کردار فرد تشخیر شده متجلی می شود. مثال: she was possessed(haunted) by the Devil.  او توسط شیطان تسخیر شد. 

٥ ماه پیش
٠ رأی
١ پاسخ
١٨٤ بازدید

معنی این جمله  Honor is the last bastion of humanity, so take care of your honor

٥ ماه پیش
٠ رأی

شرافت/عزت   آخرین سنگر بشریت است پس مراقب شرافت خود باشید.

٥ ماه پیش
٢ رأی
٤ پاسخ
١٧٣ بازدید

با سلام لطفاً  ممکن است عبارت  the US is now in the position of trying to cat herd its allies without catnip را ترجمه بفرمائید

٥ ماه پیش
٣ رأی

فکر کنم هدلاین رسانه یا روزنامه باشه: ایالات متحده اکنون در موقعیتی قرار گرفته که با هر تلاشی  نتوانسته  متحدان خود را   گرد هم اورد. (تلاشش بی اثر بوده)  

٥ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
١٢١ بازدید

دوستان معادل فارسی اصطلاح  a bone of contention  چی هست ؟؟ معنیش چی هست؟

٥ ماه پیش
٤ رأی

اصطلاح ) : چیزی که بر سر آن مناقشه شدید و طولانی مدتی در جریان است/ عاملی که باعث دعوا و درگیری می شود. معنی: مایۀ دشمنی/علت اختلاف /مایۀ نفاق/کلاه  کسی با کسی توی هم رفتن

٥ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٩٧ بازدید

عبارت مجهول شده ی جمله ی ....... Has he finished his homework? 

٣,٥٦٠
٥ ماه پیش
٤ رأی

جمله مجهول: Has His homework been finished  by him?

٥ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧٨ بازدید

کلمه ی انگلیسی معادل برای دو جمله ی زیر A sudden sharp or explosive noise To break or cause to break without a complete separation of the parts

٥ ماه پیش
٠ رأی

جمله اول Blast به معنی : منفجر شدن/ترکیدن/صدای انفجار جمله دوم Crack به معنی : تَرک /شکاف برداشتن 

٥ ماه پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
٧١ بازدید

این کلمه در دنیای مالی به چه معنا و مفهومه ؟ accelerated depreciation

٥ ماه پیش
١ رأی

استهلاک تسریعی یا شتابی /بالا رونده/تصاعدی

٥ ماه پیش
٠ رأی
٣ پاسخ
١٠٩ بازدید
چند گزینه‌ای

The shop_______for an hour when they arrived.

٣,٥٦٠
٥ ماه پیش
٠ رأی

گزینه دوم  هنگامیکه بخواهیم بیان کنیم عملی در گذشته قبل از عمل دیگری اتفاق افتاده از ماضی بعید (past perfect) استفاده می شود.  معنی جمله: هنگامیکه انها رسیدند یک ساعتی میشد که فروشگاه(مغازه)   بسته بود. Object + had been + P.P =   passive past perfect.  

٥ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
٨٤ بازدید

مجهول جمله ی Did you finish your homework?  چی میشه ؟

٥ ماه پیش
٠ رأی

Was your homework finished by you?  شکل پرسشی Your homework was finished by you.  شکل مثبت 

٥ ماه پیش
١ رأی
٦ پاسخ
١٣٦ بازدید

Does he has many classmates   .......................Does he have   باید have. باشد یا. Has

٥ ماه پیش
٠ رأی

جمله مثبت : He has many classmates. او همکلاسی های زیادی دارد. جمله پرسشی: Does he have many classmates? ایا او همکلاسی های زیادی دارد؟  

٥ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
١٣٢ بازدید

معنی ضرب المثل انگلیسی   " "Familiarity breeds contempt.""

٥ ماه پیش
١ رأی

مفهوم : آشنایی زیاد با کسی موجب کوچک پنداری اومی شود. در فارسی معادل: دوری و دوستی   هستش.

٥ ماه پیش