پیشنهادهای Milad (١,٤٩٨)
دردناک یک صفت است که به معنای �دردناک�، �ملتهب� یا �حساس� است. این کلمه برای توصیف دردی به کار می رود که اغلب به دلیل استفاده زیاد، آسیب دیدگی یا عفو ...
گلو He had a dry throat from talking so much. ( به خاطر زیاد صحبت کردن، گلویش خشک شده بود. ) The food got stuck in her throat. ( غذا در گلویش ...
گلو درد "I have a terrible sore throat. " ( من گلودرد وحشتناکی دارم. )
در برداشتن - شامل بودن - در برگرفتن The final price includes all taxes. ( قیمت نهایی شامل تمام مالیات ها است. )
چغندر قرمز
گوشه She fell in love with this little corner of Mexico. ( او عاشق این گوشه کوچک از مکزیک شد. )
all year round عبارت "all year round"، کلمه round به معنای "در طولِ. . . " یا "در تمامِ. . . " است. این عبارت به صورت یک اصطلاح به کار می رود و به مع ...
ساحل Beach ( بیچ ) به یک نوار باریک از شن یا سنگ ریزه در امتداد لبه یک دریا، دریاچه یا رودخانه گفته می شود. این کلمه به محلی مشخص و قابل قدم زدن اشار ...
ساحل Coast ( کوست ) یک کلمه بسیار گسترده تر است و به کل ناحیه یا نوار زمین در مجاورت دریا یا اقیانوس اشاره دارد. این ناحیه می تواند شامل سواحل شنی ( ...
ساحل There’s a small town on the Caribbean coast of Mexico.
خوشحال I'm glad we reserved a table, the place seems totally booked! I’m so glad you could come. ( خیلی خوشحالم که توانستی بیایی. ) She was gl ...
مشتاق - علاقمند You're keen on ordering dessert. Select the question that encourages a positive response. He's a keen football player. ( او یک ب ...
تشویق کردن He encouraged me to learn English. ( او مرا به یادگیری زبان انگلیسی تشویق کرد. ) The teacher encourages students to ask questions. ...
مخلفات غذای اصلی "I ordered a steak with a side dish of fries. " ( من یک استیک با مخلفات سیب زمینی سرخ کرده سفارش دادم. )
"همگام سازی کردن" I need to sync my phone with my computer. ( باید گوشی ام را با کامپیوترم همگام سازی کنم. ) The audio and video are not in sync ...
همکاری کردن The two companies cooperated on the new project. ( دو شرکت در پروژه جدید همکاری کردند. ) The suspect refused to cooperate with the p ...
هماهنگ کردن The project manager needs to coordinate the team's efforts. ( مدیر پروژه باید تلاش های تیم را هماهنگ کند. ) We need to coordinate th ...
تعریف "Look up the definition of that word in the dictionary. " ( تعریف آن کلمه را در دیکشنری پیدا کن. ) "We need a clear definition of our goals ...
"تعریف کردن"، "مشخص کردن" The contract defines the responsibilities of both parties. ( قرارداد، مسئولیت های هر دو طرف را مشخص می کند. ) The arch ...
"نامشخص" "His role in the company is still undefined. " ( نقش او در شرکت هنوز مشخص نیست. ) "The boundaries of the new territory are undefined. " ...
دارای آلرژی ( صفت ) I'm allergic to peanuts.
لبنیاتی I can't have milk for religious reasons. Do you have a dairy - free option, like almond milk?
مناسب بودن If you have specific dietary requirements, you may ask for an option that can suit you. Does tomorrow at 3 p. m. suit you? ( آیا فردا ...
در زیر Below are some common ones:
این عبارت به هر نوع محدودیت یا الزامی در رژیم غذایی یک فرد اشاره دارد. این محدودیت ها می توانند به دلایل مختلفی مانند آلرژی ، باورهای مذهبی، یا انتخا ...
در کشور انگلستان پودینگ که نوعی دسر است را گاهی به عنوان خود دسر استفاده می کنند که قسمت سوم یک غذا در رستوران است ولی منظورشان همان دسر است در کل S ...
کلمه side معانی زیادی دارد که رایج ترین آن ها به �کنار� یا �سمت� اشاره می کند، اما در مورد غذا، معنی دیگری می دهد. به معنای �سمت�: The car is park ...
Side dish ( ساید دیش ) یک عبارت انگلیسی است که به معنای "غذای جانبی" یا "مخلفات" که در کنار غذا می خورید است. مثلاً سالاد نوشابه و غیره
"I ordered a steak with a side dish of fries. " ( من یک استیک با مخلفات سیب زمینی سرخ کرده سفارش دادم. )
خام If you order a steak, you may be asked if you want it "well done" or "medium rare".
دسر که بخش سوم غذای یک اروپایی محسوب میشه در زمانی که به رستوران میره "a course" is a meal. A typical three - course meal includes a starter, a mai ...
وعده غذایی یک meal معمولاً در زمان مشخصی از روز خورده می شود. Breakfast is the first meal of the day. ( صبحانه اولین وعده غذایی روز است. ) W ...
کلمه course در انگلیسی آمریکایی معانی مختلفی دارد که به ترتیب رایج ترین آن ها عبارتند از: معانی کلمه Course در انگلیسی آمریکایی ۱. کلاس یا درس درسی: ...
پیش غذا ( زمانی که این کلمه رو در محیط رستوران می شنوید ) به معنای "پیش غذا" یا "غذای شروع" است. این اولین بخش از وعده غذایی است که قبل از غذای اصل ...
رحم - ترحم Mercy to the parasitic is cruelty to the productive. Mercy to the irresponsible is cruelty to the responsible. Mercy to criminals is ...
ظلم Mercy to the parasitic is cruelty to the productive. Mercy to the irresponsible is cruelty to the responsible. Mercy to criminals is cruelty ...
شلوغ در حالت صفت We walk into a busy restaurant. It looks crowded. How might we ask for a table?
هر اغلب در جملات منفی و سؤالی به کار می رود. We use "any" to suggest an undefined amount of something. We often use it in questions and negative se ...
اهمیت دادن "I don't mind waiting. " ( من اهمیتی به صبر کردن نمی دهم. ) I don't mind, any dessert is fine!
خواستن اما بسیار رسمی تر want I would like a cup of coffee, please. ( مایلم یک فنجان قهوه داشته باشم، لطفاً. ) Would you like to join us for di ...
کمی مقداری I'd like some water please.
توجیه "Is this some kind of justification?" آیا این یه جور توجیهه؟
خوشحال I'm glad we reserved a table, the place seems totally booked!
کاملا We're fully booked. "The project is now fully complete. " ( پروژه اکنون کاملاً تکمیل شده است. ) "I fully agree with your opinion. " ( ...
under the . . . �به نامِ. . . � یا �در عنوانِ. . . �, �تحتِ. . . � ( تحت یک قانون یا شرایط ) I have a reservation under the name Sarah. ( من ...
"رزرو کردن" یا "جا گرفتن" "I want to book a flight to Paris. " ( من می خواهم یک پرواز به پاریس رزرو کنم. ) "We booked a table at the restaurant f ...
رزرو کردن "I want to reserve a table for two tonight. " ( می خواهم امشب یک میز برای دو نفر رزرو کنم. ) "Did you reserve the tickets for the conce ...