پیشنهادهای Milad (٢٢٥)
دوش - دوش گرفتن I have a shower at half past 7. "I took a cold shower. " ( من یک دوش آب سرد گرفتم. ) "I shower every morning. " ( من هر روز صبح د ...
به صدا دراومدن درباره آدم ها هم به کار میره علاوه بر به صدا درآمدن زنگ هشدار "He's going to go off on you if you don't apologize. " ( اگر عذرخواهی نک ...
به صدا در آمدن My alarm goes off at 7 am. "My alarm clock went off at 6 am. " ( زنگ ساعت من ساعت 6 صبح به صدا در آمد. ) "The fire alarm went off b ...
زنگ هشدار "The fire alarm went off. " ( آژیر آتش به صدا درآمد. ) "I set the alarm for 6 am. " ( من زنگ هشدار را برای ساعت 6 صبح تنظیم کردم. ) "Car ...
فراوانی "The high frequency of his visits surprised us. " ( فراوانی زیاد بازدیدهای او ما را شگفت زده کرد. ) "We need to increase the frequency of o ...
رفتن برای I sometimes go for a walk "Let's go for a walk. " ( بیا برای پیاده روی برویم. ) "He's going to go for the gold medal. " ( او برای مدال طل ...
عادت "He has a bad habit of biting his nails. " ( او عادت بد جویدن ناخن هایش را دارد. ) "She has a good habit of reading before bed. " ( او عادت خوب ...
حضور داشتن "I will attend the meeting tomorrow. " ( من فردا در جلسه شرکت خواهم کرد. ) "She attends English classes every Monday. " ( او هر دوشنبه د ...
ورزش کردن، تمرین کردن "I exercise every morning to stay healthy. " ( من هر روز صبح برای سالم ماندن ورزش می کنم. ) "She exercises at the gym three t ...
وقت گذراندن مشابه spend "We're going to hang out at the park. " ( ما قراره تو پارک وقت بگذرونیم. ) "I like to hang out with my friends on weekends. ...
هر چند وقت یکبار. . . . . ؟ "How often do you go to the movies?" ( هر چند وقت یک بار به سینما می روی؟ ) "How often does the bus come?" ( اتوبوس هر ...
صرف کردن، خرج کردن، گذراندن "She spends a lot of effort on her studies. " ( او تلاش زیادی را صرف تحصیلات خود می کند. ) "I spend 10 dollars on lunch ...
سری یا سریال، مجموعه، رشته یا سلسله "There's been a series of robberies in our neighborhood. " ( یک سری سرقت در محله ما رخ داده است. ) "We had a se ...
خسته کننده My job is very tiring, so after work I chill out at home with my cat.
ریلکس کردن ( لحن "Chill out" عامیانه و دوستانه است، در حالی که "relax" می تواند رسمی یا غیررسمی باشد. ) My job is very tiring, so after work I chil ...
1. به عنوان اسم: یک توالی منظم از اقدامات یا یک برنامه ثابت: وقتی "routine" به عنوان اسم استفاده می شود، به معنای یک توالی منظم از اقدامات یا یک برنا ...
Turn on به معنی روشن کردن ( به طور خاص برای روشن کردن وسایل الکتریکی استفاده می شود ) "Turn on the light. " ( چراغ را روشن کن. ) "Turn on the telev ...
Light به معنی روشن کردن ( بیشتر برای روشن کردن چیزهایی که با آتش یا شعله روشن می شوند، استفاده می شود. ) We light a candle every day for eight days. ...
تاریخ "What's the date today?" ( امروز چه تاریخی است؟ ) "The meeting is scheduled for a later date. " ( جلسه برای تاریخ بعدی برنامه ریزی شده است. ) ...
توالی We use ordinal numbers to talk about a position in a sequence.
جایگاه We use ordinal numbers to talk about a position in a sequence.
ترتیبی "The survey included questions with ordinal response options, such as 'low, ' 'medium, ' and 'high. '" ( نظرسنجی شامل سوالاتی با گزینه های پا ...
مقایسه کردن "We need to compare the prices of these two laptops. " ( باید قیمت این دو لپ تاپ را مقایسه کنیم. ) "She compared her old car to her new ...
در برخی از مناطق شیوه تلفظش به این صورته با ۴ سیلابسه "February" with four syllables ( "feb - you - air - ree" ) .
هجا "Syllable" یک واحد تلفظ است "Each syllable in a word contains one vowel sound. " ( هر هجا در یک کلمه شامل یک صدای مصوت است. )
اتفاق افتادن - روی دادن - رخ دادن "The meeting will take place tomorrow. " ( جلسه فردا برگزار خواهد شد. ) "The concert took place last night. " ( ک ...
شاد ( صفت ) "They had a merry Christmas. " ( آنها کریسمس شادی داشتند. ) "He was in a merry mood. " ( او در حال و هوای شادی بود. ) "Let's have a m ...
ازدواج کردن "They plan to marry next year. " ( آنها قصد دارند سال آینده ازدواج کنند. ) "He asked her to marry him. " ( او از او خواست با او ازدواج ک ...
"Greet" به عمل سلام کردن یا خوشامد گفتن یا تبریک گفتن اشاره دارد. "They exchanged greetings before starting the meeting. " ( آنها قبل از شروع جلسه ...
یک چهارم "A quarter of an hour is 15 minutes. " ( ربع ساعت 15 دقیقه است. ) "Cut the apple into quarters. " ( سیب را به چهار قسمت مساوی برش دهید. ) ...
نشان دادن ( نسبت به فعلshow آکادمیک تر است ) "The sign indicates the exit. " ( تابلو خروجی را نشان می دهد. ) "The data indicates a trend. " ( داده ...
پرسیدن ( رسمی تر از فعل ask ) "Please inquire about the availability of tickets. " ( لطفاً در مورد موجود بودن بلیط ها بپرسید. ) "I would like to i ...
روزهای هفته، روزهای کاری هفته "We have a meeting on a weekday. " ( ما یک جلسه در یکی از روزهای هفته داریم. ) "I work weekdays and have weekends off ...
بیداری از خواب "I wake up at 7 AM every morning. " ( من هر روز صبح ساعت 7 بیدار می شوم. ) "The baby woke up crying. " ( بچه با گریه بیدار شد. ) "Di ...
تعیین کردن "The manager will appoint a new team leader. " ( مدیر یک رهبر تیم جدید تعیین خواهد کرد. ) "They appointed a time for the meeting. " ( آنه ...
کاوش کردن "We want to explore the national parks this summer. " ( ما می خواهیم این تابستان پارک های ملی را کاوش کنیم. ) "They decided to explore th ...
علامت گذارنده مثل ماژیک یا هر چیزی که روی چیز دیگری علامت می گذارد "I used a red marker to draw a circle. " ( من از یک ماژیک قرمز برای کشیدن یک دایره ...
علامت زدن - علامت "Please mark the correct answer. " ( لطفاً پاسخ صحیح را علامت بزنید. ) "The dog marked his territory. " ( سگ قلمرو خود را علامت گ ...
رسیدن به یک مکان مثال: "We'll arrive at the airport around noon. " ( حدود ظهر به فرودگاه می رسیم. ) مثال: "Did you arrive home safely?" ( سالم به خا ...
The bus departs�at 6 o'clock. "اتوبوس راس ساعت 6 حرکت می کند. " The bus �leaves�at 6 o'clock. "اتوبوس در ساعت 6 عزیمت می کند. " "Leave" در موقعیت ه ...
The bus departs�at 6 o'clock. "اتوبوس راس ساعت 6 حرکت می کند. " The bus �leaves�at 6 o'clock. "اتوبوس در ساعت 6 عزیمت می کند. " "Leave" در موقعیت ه ...
حرکت کردن یا عزیمت کردن "Depart" رسمی تر از "leave" است و بیشتر در موقعیت های رسمی یا هنگام صحبت در مورد سفرهای برنامه ریزی شده ( مانند قطار، هواپیما ...
رفتن یا ترک کردن ( To go away from ) : این رایج ترین کاربرد "leave" در مکالمات روزمره است. مثال: "I have to leave now. " ( باید الان برم. مثال: "Sh ...
برنامه زمانی "The bus timetable shows the next bus arrives at 10 AM. " ( برنامه زمانی اتوبوس نشان می دهد که اتوبوس بعدی ساعت 10 صبح می رسد. ) "My cl ...
اگر چه مشابه Though "Although it was cold, we went swimming. " ( اگرچه هوا سرد بود، ما شنا کردیم. ) "Although he is shy, he is a good speaker. " ( ا ...
گرد کردن Round your lips
انگشت پا مثال: "I stubbed my toe. " ( انگشت پام خورد به یه چیزی. ) مثال: "My toes are cold. " ( انگشت های پام سرده. ) مثال: "He has a big toe. " ( ...
اگرچه مثال: "Though it's raining, I'm going for a walk. " ( اگرچه بارون میاد، دارم میرم قدم بزنم. ) مثال: "She's very smart, though a bit shy. " ( ا ...
درست کردن یا تعمیر کردن "I need to fix my car. " ( باید ماشینم رو درست کنم. ) یعنی ماشینم خراب شده و باید تعمیرش کنم. "Can you fix this toy?" ( می ت ...
ست کردن ، مرتب کردن یا آماده کردن یا گذاشتن یا قرار دادن "Let's set the table. " ( بیا میز رو ست کنیم. ) یعنی بشقاب ها، قاشق ها و. . . را روی میز بچ ...