تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

جارو If you hear "to sweep", that means cleaning the floor with a broom.

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کف اتاق I am going to sweep and mop the floor. "The children were sitting on the floor. " ( بچه ها روی کف نشسته بودند. )

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

تی کشیدن "He has to mop the floor after every meal. " ( او باید بعد از هر وعده غذایی، کف را تی بکشد. ) "I spent all morning mopping the house. " ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

جارو کردن مثلاً اتاق "She needs to sweep the kitchen floor. " ( او باید کف آشپزخانه را جارو کند. ) "He swept all the leaves into a pile. " ( او ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Did he vacuum under the bed? آیا او زیر تخت را جارو برقی کشید؟

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

to vacuum جاروبرقی کشیدن "I need to vacuum the living room floor. " ( باید کف اتاق نشیمن را جارو برقی بکشم. ) "He vacuums the entire house every ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

سینک ظرفشویی What needs to be done when the sink is full of dirty dishes?

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

"to do the washing up" یک اصطلاح رایج در انگلیسی بریتانیایی است که به معنای "شستن ظرف ها" است. این عبارت به فرآیند شستن ظرف ها، قاشق، چنگال، و دیگر ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

مرتب کردن تخت خواب "I always make the bed as soon as I get up. " ( من همیشه به محض اینکه بیدار می شوم، تختم را مرتب می کنم. ) "My mom taught me h ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "put a wash on" یک اصطلاح رایج در انگلیسی بریتانیایی است که به معنای "شروع به شستن لباس ها" است. معنای "Put a Wash On" این عبارت به طور کلی ب ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "doing the washing" یک اصطلاح رایج در انگلیسی بریتانیایی است که معنای آن بسته به بافت جمله، متفاوت است. معنای "Doing the Washing" در مورد لبا ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

"put a load in" یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی آمریکایی است که معمولاً در مورد لباس شستن به کار می رود. معادل دیگر آن که بیشتر در بریتانیا به کار می ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Laundry یک اسم است و به خودِ لباس ها اشاره دارد. در واقع، این کلمه به تمام لباس های کثیف یا تمیزی که باید شسته شوند یا تازه شسته شده اند، گفته می شود ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

To Do Laundry To do laundry یک عبارت فعلی است و به عمل شستن لباس اشاره دارد. این عبارت به فرآیند کامل شستن، خشک کردن و تا کردن لباس ها گفته می شود. ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

to do laundry لباس شستن "laundry" refers specifically to clothes and fabrics you wash ( e. g. in a washing machine ) . "�Laundry� مشخصاً به لباس ها ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

"laundry" refers specifically to clothes and fabrics you wash ( e. g. in a washing machine ) . "�Laundry� مشخصاً به لباس ها و پارچه هایی اشاره دارد ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Homework به تکالیف و کارهای درسی گفته می شود که دانش آموزان یا دانشجویان باید پس از کلاس درس و در منزل انجام دهند. Housework به کارهای روزمره ای اشا ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Homework به تکالیف و کارهای درسی گفته می شود که دانش آموزان یا دانشجویان باید پس از کلاس درس و در منزل انجام دهند. Housework به کارهای روزمره ای اشا ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کارهای خانه مثل تمیز کردن مرتب کردن و غیره و با کلمه homework تفاوت دارد "housework" refers to chores and errands, and "homework" are learning tasks ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

y باز نوعی پرنده شکاری Eagles, hawks, and falcons are all types of raptors. " ( عقاب ها، شاهین ها و بازها همگی انواع پرنده های شکاری هستند. ) "

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

پرنده شکاری Eagles, hawks, and falcons are all types of raptors. " ( عقاب ها، شاهین ها و بازها همگی انواع پرنده های شکاری هستند. ) "The park is ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

این فیلم زمانی که مهاجرت کردیم زیاد به کار میره مثال های تازه ازش مثلاً "من دارم جا می افتم اینجا. " I'm settling in here. "خیلی دلم می خواد که تو ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

جا افتادن در یک مکانی که تازه به آنجا رفتیم - خو گرفتن با شرایط جدید کاربرد: این عبارت به فرآیند عادت کردن و راحت شدن در یک مکان یا شرایط جدید اشاره ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

مهربان و دلسوز

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

معنای "To Stay in Form" این عبارت به معنای "حفظ آمادگی" یا "در شرایط خوب باقی ماندن" است. این اصطلاح برای اشاره به تلاش مداوم یک فرد برای حفظ سطح بال ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Form به معنای "شکل دادن" ( فعل ) در این حالت، form یک فعل است و به عمل ساختن یا ایجاد کردن یک شکل، ایده، یا گروه اشاره دارد. "The potter used his ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Form: وضعیت فیزیکی و آمادگی وقتی از form در این حالت استفاده می کنیم، به سطح فعلی عملکرد، مهارت و آمادگی بدنی یک فرد اشاره داریم. این وضعیت، موقتی و ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

فراموش کردن Don't forget the double "l" in "I'm not sure I follow".

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

مطمئن ( صفت ) I'm not sure I follow. Can you say that again please?

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

دنبال کردن I'm not sure I follow. Can you say that again please?

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

کاملا I can't quite hear you. Could you speak a little louder, please?

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بلندتر I can't quite hear you. Could you speak a little louder, please?

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تکرار She says "Could you say that again, please?", which is a polite way to ask for repetition.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

معنای اول آن صدای بلند ( صفت ) است اما یه حالت دیگر هم دارد به مثال زیر توجه کنید: "اینجا ( محیط اطراف ) پر از صداست" it's a bit loud in here Dan ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

تکرار کردن She's asking Daniel to repeat what he said.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

کمی از چیزی که نمی توان آن را شمرد ( مثل آب، پول، یا زمان ) به کار می رود. it's a bit loud in here Daniel could you say that again please "Can I h ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

براندازی یک حکومت The rebels tried to overthrow the government. شورشیان تلاش کردند حکومت را سرنگون کنند.

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

"we're running out of time" این اصطلاح رو وقتی به کار می بریم یعنی هنوز زمان تمام نشده اما در حال اتمام رسیدن هست و باید زودتر کاری رو انجام بدیم H ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

نوشتن روی کاغذ به شکل یادداشت کردن نکته ای که نباید فراموش شود تفاوت مشخصی بین write و write down وجود دارد. Write یک فعل عمومی برای هر نوع عملیات ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

دادن Mia, can you give us the key points from this meeting, please?

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

به درد استفاده خوردن - به درد بخور - مفید برای استفاده In a meeting, it's useful to take notes about the "key points" and "action items".

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

یادداشت برداشتن از به عنوان مثال نکات مهم در یک جلسه یا کلاس درس و غیره و به صورت جمع یعنی به این شکلtake notes نوشته می شود In a meeting, it's usef ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

در پایان جلسات یک دستور کار یا یک اقدام عملی یا چند اقدام عملی وجود دارد که افراد حاضر در اون جلسه اداری باید تا جلسه بعدی انجام بدهند به این کار می ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

an action item اقدام عملی؛ کار اجرایی "Let's create a list of action items from today's discussion. " ( بیایید از بحث امروز، لیستی از اقدامات عملی ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

"در طولِ" یا "در حینِ" During فقط برای زمان استفاده می شود، نه مکان نشان می دهد که یک عمل یا رویداد در یک بازه ی زمانی مشخص ( مانند یک ساعت، یک روز، ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلیدی What are the key points from today's meeting?

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

نکته What are the key points from today's meeting? "I think you're missing the main point of what I'm saying. " ( فکر می کنم نکته اصلی حرف من را م ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد کردن Harper says "Shall we move on?" to politely suggest that they move to the next topic in the meeting.