parody

/ˈperədi//ˈpærədi/

معنی: استقبال شعری، تقلید مسخره امیز کردن
معانی دیگر: (هنر و ادبیات) نقیضه، تقلید مضحک، نقیضه ساختن یا نوشتن، تقلید مضحک (از کسی یا اثری) کردن، ادای کسی را در آوردن، تقلید بد، دژمانش، بدمانش، تقلید در آوری، نوشته یا شعری که تقلید از سبک دیگری باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: parodies
(1) تعریف: a humorous imitation in print, music, or performance of a serious person, work of art, or publication.
مشابه: burlesque, caricature, imitation, lampoon, mockery, satire, spoof, takeoff, travesty

- The spring musical, entitled "Spamlet, Prince of Cyberspace," is a parody of Shakespeare's play "Hamlet."
[ترجمه گوگل] موزیکال بهاری با عنوان «اسپاملت، شاهزاده فضای مجازی» تقلیدی از نمایشنامه «هملت» شکسپیر است
[ترجمه ترگمان] موسیقی بهاری با نام \"Spamlet، پرینس آو Cyberspace\"، تقلید شکسپیر از نمایشنامه \"هملت\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a poor or ridiculous attempt at something serious; travesty.
مترادف: mockery
مشابه: burlesque, caricature, farce, travesty

- Her yearly visit to the church was a parody of religious conviction.
[ترجمه Maryam] بازدید سالانه اش از کلیسا، کنایه ای مسخره آمیز به اعتقادات راسخ مذهبی بود.
|
[ترجمه گوگل] بازدید سالانه او از کلیسا تقلید از اعتقادات مذهبی بود
[ترجمه ترگمان] دیدار سالانه او از کلیسا نوعی محکومیت مذهبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: parodies, parodying, parodied
مشتقات: parodic (adj.), parodist (n.)
• : تعریف: to imitate in a humorous way, as in order to ridicule.
مترادف: mimic, mock, spoof
مشابه: ape, caricature, copy, echo, imitate, lampoon, make fun of, ridicule, satirize

- She parodied her teacher's mannerisms.
[ترجمه Maryam] ادای معلمش را درآورد. formal: حرکات معلمش را به سخره گرفت.
|
[ترجمه گوگل] او رفتارهای معلمش را تقلید کرد
[ترجمه ترگمان] رفتارش را به صورت تقلید از رفتارش تقلید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he staged a parody of the president
او تقلید مضحکی از رییس جمهور را روی صحنه آورد.

2. he wrote a parody of neema's poem
او نقیضه ای بر شعر نیما نگاشت.

3. he has written an interesting parody of she're-nov
او نقیضه ی گیرایی بر شعر نو نوشته است.

4. She has become a grotesque parody of her former elegant self.
[ترجمه گوگل]او به یک تقلید وحشتناک از خود زیبای سابق خود تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]او تقلید مسخره ای از شخصیت سابق خود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "The Scarlet Capsule" was a parody of the popular 1959 TV series "The Quatermass Experiment".
[ترجمه گوگل]«کپسول اسکارلت» تقلیدی از مجموعه تلویزیونی محبوب «آزمایش کواترمس» در سال 1959 بود
[ترجمه ترگمان]\"The Scarlet\"، تقلید از مجموعه تلویزیونی محبوب ۱۹۵۹ \"The Quatermass Experiment\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He swung the door wide open in a parody of welcome.
[ترجمه گوگل]او در را به صورت تقلید از استقبال باز کرد
[ترجمه ترگمان]در را باز کرد و به تقلید از خوش آمد گویی، در را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His personality made him an easy subject for parody.
[ترجمه گوگل]شخصیت او او را به موضوعی آسان برای تقلید بدل کرد
[ترجمه ترگمان]شخصیت او او را به یک موضوع ساده و مضحک تبدیل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She has written a cruel parody of his book.
[ترجمه گوگل]او یک تقلید بی‌رحمانه از کتاب او نوشته است
[ترجمه ترگمان]او یک تقلید بی رحمانه ای از کتابش را نوشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This article is a grotesque parody of the truth.
[ترجمه گوگل]این مقاله تقلیدی وحشتناک از حقیقت است
[ترجمه ترگمان]این مقاله مسخره عجیبی از حقیقت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The show included a parody on current affairs programmes.
[ترجمه گوگل]این نمایش شامل یک پارودی در مورد برنامه های امور جاری بود
[ترجمه ترگمان]این نمایش شامل تقلید مضحکی از برنامه های فعلی امور جاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The first trial was a parody of justice.
[ترجمه گوگل]اولین محاکمه تقلید از عدالت بود
[ترجمه ترگمان] اولین محاکمه، مسخره کردن عدالت بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "It was a parody of a trial, " said one observer.
[ترجمه گوگل]یکی از ناظران گفت: «این یک تقلید از یک محاکمه بود
[ترجمه ترگمان]یک ناظر گفت: \" این یک محاکمه عادلانه بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Although his comment was a parody of the truth, Diana was upset by it.
[ترجمه گوگل]اگرچه نظر او تقلید از حقیقت بود، اما دایانا از آن ناراحت شد
[ترجمه ترگمان]اگرچه اظهار نظر او، تقلید از حقیقت بود، اما دیانا از آن ناراحت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The trial was a parody of justice.
[ترجمه گوگل]این محاکمه تقلید از عدالت بود
[ترجمه ترگمان] محاکمه مسخره از عدالت بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He sighed in a parody of deep emotion.
[ترجمه گوگل]او به صورت تقلید آمیزی از احساسات عمیق آه کشید
[ترجمه ترگمان]او به تقلید از احساسات عمیقی اه کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استقبال شعری (اسم)
parody

تقلید مسخره امیز کردن (فعل)
parody, travesty

انگلیسی به انگلیسی

• literary work containing a farcical imitation of a particular person characteristic or style
compose a farcical imitation of another work, write a satirical imitation
a parody is an amusing imitation of the style of an author or of a familiar situation.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : parody
✅️ اسم ( noun ) : parody / parodist
✅️ صفت ( adjective ) : parodic
✅️ قید ( adverb ) : _
ریشخند، ادای ریشخندآمیز
Para: کنار، مانند، فرای
Oide: ( لاتین ) شعر
روی هم رفته: شعر همانندسازی شده
سوژه
ادای ریشخندآمیز
👑Parody : نقیضه
👑Sarcasm : طعنه
👑Satire : طنز
👑Irony : گواژه یا وارونه گویی
👑Humor : شوخی یا مِزاح
👑 Metonymy : کنایه - دِگَرنامی - کنایه آوری - مَجاز
👑 Joke : لطیفه
👑 Prank/Peactical Joke : شوخی خرکی/دستی/عملی/تند/زننده/یدی
parody ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: نقیضه
تعریف: متنی که در آن متون ادبی یا نمایشی دیگر را استهزا و نقد و تقلید می کنند
تقلید مضحک ( از کسی یا اثری ) کردن، ادای کسی را در آوردن، تقلید بد،
⁦✔️⁩تقلید مضحک
?Is Harry and Meghan’s Time profile a parody
تقلید و بزرگنمایی طنزآلود سبک یا اثر فرد مشهور ، تقلید کمیک یک فرد یا اثر آنها
imitates the style of a well - known person or represents a familiar situation in an exaggerated way
استقبال شعری
مثل این بیت حافظ:
الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
که استقبال از این شعر یزید بن معاویه لعنت الله علیهما است که
انا المسموم و ماعندی بتریاقٍ ادر کأسا و ناولها الا یا ایها الساقی
هجو، هجویه

بپرس