پیشنهادهای تقی قیصری (٥٧٧)
کمّی شدنی؛ روی داد یا پدیده ای که بتوان جنبه ( ها ) ی مهمی از آن را به عدد و رقم بیان کرد. سنجش پذیری با کمی شدن از این نظر تفاوت ظریف دارد که سنجش ...
تجمیع؛ تلفیق؛ یک پارچه سازی؛ در بر گرفتن اجزا یا عناصری متجانس یا نامتجانس و درآوردن آنها به صورت یک مجموعه ی مستقل
معنی لغوی این واژه �سنگ مسافت شمار� ( قدیمی ) یا �تابلوی کیلومتر� ( جدید ) است که در جاده برای نشان دادن مسافت باقی مانده تا مقصد نصب می کنند. نقطه ...
[ نقشه کشی صنعتی] گسترش نمایش شکل سطوح جانبی یک حجم بر روی صفحه. کاربرد گسترش عموماً در ورق کاری و ساخت قطعات حجمی نسبتاً پیچیده است که ابتدا شکل گست ...
شیوه ی عمل؛ عرف کار current practice = عرف کاری رایج
به معنای غیردقیق؛ با مسامحه؛ به تعبیری
فراهم کردن
بالک؛ بال چه؛ لت
به هم خوردن؛ از حالت استاندارد یا قابل قبول خارج شدن The internal geometry of the duct should not be compromised. شکل هندسی داخل داکت نباید به هم بخ ...
هم بسته؛ دو بخش از هر موضوع یا سیستمی که از هم مستقل نیستند
[مدیریت ریسک]کاهش اثر؛ آماده گی برای وقوع ریسک و برنامه ریزی پیشینی برای کاستن از اثرات وقوع ریسک احتمالی
تک تکِ؛ هر کدام؛ هریک؛ هرگونه This approach may influence any expectations that may affect the way the problem is solved. این روی کرد می تواند بر تک ...
علاوه بر مترادف ها و معنی های ارائه شده به معنی �صورت مسأله� هم به کار می رود.
[ارتباطات] ۱ - ضدانگیزه؛ ۲ - توذوق زن: ۳ - بازخورد منفی؛ رفتاری سلبی که باعث تضعیف جریان پیام می شود
[حل مسأله] تفکر خلاق؛ خرق عادت؛ فکر کردن در خارج از �چارچوب� موجود
[مدیریت کسب وکار] ۱ - میزان سرمایه گذاری؛ سهم مشارکت در سرمایه گذاری ۲ - میزان خرید ( از تأمین کننده ی برون سازمانی ) ۳ - برگشت از مزایده ( کالایی که ...
ناگویا؛ مبهم؛ درهم برهم؛ مطلب یا بیانی که انسجام نداشته باشد و مخاطب نتواند به آسانی منظور گوینده را بفهمد.
مکمل، تکمیلی؛ علاوه بر آن چیزی که قرار بود باشد
بیش فرهیخته؛ کسی که سواد یا تحصیلات ـش از عرف یا میان گین سواد جامعه ای که در آن زنده گی یا فعالیت می کند بیش تر است.
در ترکیب �by attribute� در مبحث کنترل کیفی به �وصفی� ترجمه شده است ( در مقابل� کمّی� ) . پارامتر وصفی یعنی گفت وگو در باره ی �بله� یا �نه�، �منطبق� ی ...
۱ - صنعت، فعالیت تولیدی یا خدماتی بر مبنای تکنولوژی و ماشین آلات، مانند صنعت فولاد، صنعت خودروسازی، صنعت نرم افزار ۲ - صنف، حرفه؛ هرگونه فعالیت کسب و ...
immiserise ( UK ) [فعل] فقیر شدن؛ نداری؛ تنگ دست شدن ( کردن ) ؛ فلاکت ( به فلاکت افتادن یا انداختن )
بازتاب پراکنش؛ مؤلفه ای از امواج نوری یا صوتی که توسط اتم های ماده ی تحت آزمون تفرق حاصل می کند و در جهت عکس تابش بازمی گردد.
نگهداشت؛ برقراری وضعیت عمل کرد اولیه در سازه های یا تجهیزات شامل بازدید، اندازه گیری، پایش وضعیت، تعویض، بازسازی یا تمعیر
حمله ی کلامی ( یا غیرکلامی ) ؛ انتقاد تند؛ توهین
آشفته حالی؛ نوعی حمله ی عصبی که باعث رفتارهای تکانه ای هم راه با هیجاناتی به صورت ترس شدید و گاه فلجی موقت می شود.
تخصیص نابه جا
لایحه مثال: �لایحه ی استقلال بانک مرکزی� ( ایالات متحد امریکا ) که توسط یک نماینده ی کنگره و یک نماینده ی سنا در سال ۱۹۱۳ ارائه و توسط پرزیدنت ویلسن ...
اندیشه ورز؛ کسی که از قادر است از قوه ی اندیشه استفاده کند. کسی که به روش استدلالی فکر و عمل می کند. کسی که قادر به تحلیل است.
کمابیش، بیش وکم
غیرسوزاننده؛ ماده ی شمیایی که در تماس با پوست یا مخاط یا بافت های دیگر اثر تخریبی و سوزاننده گی بر آن نداشته باشد.
بدترین؛ خراب ترین It seems sensible to select the worst - the‘biggest and baddest’.
غنی شده؛ بهبود یافته؛ ارتقا یافته intensified system سیستم غنی شده؛ سیستمی که بهره وری آن بالا رفته است. مانند خاک مزرعه ای که با قادر است با تغییرات ...
آشغال ریزی؛ محصول جنبی ناخواسته ی فرآیندی که علاوه بر خروجی اصلی ( محصول اصلی ) محصول به دردنخور ( آشغال ) به جا بگذارد
۱ - برگرفتن؛ ۲ - به خدمت گرفتن؛ به کار گرفتن؛ ۳ - به سوی خود آوردن They should be captured and recorded. آنها باید برگرفته شده و ثبت شوند.
درخشان Excellent idea = ایده ی درخشان
[صفت] حجیم؛ فربه
حرکت لاک پشتی؛ حرکت خزنده
[صفت] نفس گیر؛ توان فرسا This problem solving tool is too long, too complicated, and too winded.
دشواریاب؛ دشواررس؛ دیریاب؛ صعب الوصول ( عکس سهل الوصول ) مسأله ای که حل آن بسیار دشوار باشد
۱ - به ویژه، This issue requires particular attention. این قضیه توجه ویژه ای را می طلبد. ۲ - به مراتب، در مرتبه ی بسیار بالاتر . This helps beginn ...
[شبه علم] میله ی آب یاب؛ دوشاخه ی آب یاب؛ دوشاخه ای که ادعا می شود وقتی به بالای منبع آب زیرزمینی می رسد تکان می خورد. عموماً عده ی زیادی از کشاورزان ...
[صفت] انگیزشی، انگیزه دهنده؛ تقویت کننده [فعل، مصدر] پاداش دهی؛ مفتخر کردن؛ جبران لطف کردن
documentarian; documentary filmmaker
رونمایی؛ برای اولین بار ارائه دادن؛ برای اولین بار معرفی کردن
کانونی شده، هم گرا شده، متمرکز شده
بها دادن ( به )
خدمات دهنده؛ فراهم آور؛ تهیه گر در بعضی از منابع مدیریتی با تأمین کننده ( supplier ) با خدمات دهنده فرق دارد، provider خدمت عرضه می کند در حالی که su ...
چاره ی آخر؛ تنها گزینه؛ Remember! You are not indispensable. یادتان باشد! شما تنها گزینه ی ما نیستید.
۱ - کارد، چاقو، تیزی ( هر جسم سختی که لبه ای تیز برای بریدن داشته باشد ) ۲ - نیزه، سرنیزه ( نوعی سلاح دارای دسته برای �فرو کردن� در بدن حریف به کار ...