تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیغ تیز؛ تیغ کاتر؛ شابْر؛ میکروتوم؛ تیغ لایه بر دقیق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[شیمی] پیش تیمار ( pretreatment ) ؛ آماده سازی؛ آماده کردن قرار دادن نمونه ی آزمون در شرایط محیطی معین از نظر دما، فشار یا تنش، پ هاش، و مانند آن قبل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[اندازه شناسی] مستقیم بودن؛ راست بوده گی؛ پارامتر ی در اندازه شناسی ( مهندسی مکانیک، طراحی صنعتی، وغیره ) در �اندازه گذاری و تولرانس گذاری هندسی� ( g ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

[شیمی][فعل to condition] آماده سازی، آماده کردن قرار دادن نمونه ی آزمون در شرایط محیطی معین از نظر دما، فشار یا تنش، پ هاش، و مانند آن قبل از اعمال ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آینده نگر؛ [مثال: forward planning به معنی برنامه ریزی آینده نگرانه]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[بسته بندی] واریخته؛ پخش و پلا؛ غیرمنسجم؛ واریزه؛ عموماً به مواد پودری جامد که به صورت کلوخ نیستند و هنگام ریختن روی سطح کُپه می شوند اطلاق می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

[مهندسی مکانیک] برجهنده گی؛ جهمندی؛ کش سانی؛ الاستیسیته؛ ویژه گی فنریت و قابلیت بازگشت به شرایط اولیه ی ماده ناشی از چقرمگی آن پس از اعمال و برداشتن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

[مهندسی صنایع] ناب؛ lean manufacturing = تولید ناب، تولید به روش ناب؛ روش شناسی تولید مبتنی بر کاهش ضایعات و افزایش بهره وری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

انبارش؛ دِپو کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

[برق، قدرت]محدودگر؛ تثبیت کننده ی ولتاژ؛ مداری در ژنراتورهای برق برای کنترل تغییرات خروجی [الکترونیک] محدودگر؛ مداری که اجازه ی ورود سیگنالی با دامنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کمک پیک؛ نیروگاه هایی که در زمان پیک به مدار شبکه آورده می شوند peaker; peaking power plant

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماهیتاً، به طور ماهوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[حقوق] حقوق جای گزینی طرف قرارداد؛ حقوقی که به طرفی تعلق می گیرد تا به جای پیمانکار یا طرف خلع ید شده وارد قراردادی در حال اجرا شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[حقوق] به اجرا گذاشتن؛ استفاده از؛ مثال: Call on performance bond به اجرا گذاشتن ضمانت نامه ی حسن انجام کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کتمان کردن؛ از قلم انداختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[عمران] برچیدن؛ قلع وقمع در مدیریت پروژه، خراب کردن ( قلع وقمع ) و برچیدنِ مستحدثات ( عموماً ) موقت کارگاه ساخت مانی پیش از تحویل و تحول پروژه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[حقوق] به موجبِ؛ مثال: Subject to law of labour . . . به موجب قانون کار . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[حقوق] تهاتر دیون؛ اگر بین دو طرف قرارداد دیون پرداختنی متقابل وجود داشته باشد، مابه التفاوت دو دین توسط طرفی که دین بیش تر دارد پرداخت می شود و نیاز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

صرف نظر از ، به جز این مورد خاص؛ بدون در نظر گرفتن موردِ خاص مذکور . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[حقوق] تعهدات؛ شرایطی که طرفین قرارداد متعهد به انجام آن هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

احساسی؛ استنباطی؛ سهل انگارانه؛ برداشت آنی؛ مبتنی بر داوری آنی ذهنی؛ [در مقابل استنباط مبتنی بر تعمق یا تعقل]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[علم سیستم ها] برون فرآیندی؛ برون سیستمی؛ برون سویی [اقتصاد] پی آمد بیرونی؛ هزینه یا فایده ی فعالیتی اقتصادی که مستقیماً پی آمدی درون سازمانی ندارد و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

[علوم سیاسی؛ علوم اقتصادی] رانت؛ ویژه خواری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

[علوم سیاسی] قرائت؛ بیان؛ برداشت؛ political narrative: قرائت سیاسی؛ تفسیر یا بیان موضع سیاسی ( ظاهری یا واقعی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

معتبر؛ مطمئن؛ موثق؛ قابل اتکا؛ قابل اطمینان؛ عقلایی؛ منطقی [علوم سیاسی، علوم اجتماعی] جدی؛ واقعی؛ شدنی؛ مثال: a credible threat: تهدیدی جدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

[علوم اجتماعی] همه پذیر؛ کثرت پذیر؛ اندیشه یا کنشی که مشارکت طیف های مختلف را بپذیرد و به آنها میدان دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[اقتصاد] خیز؛ ترقی؛ شدت گرفتن؛ افزایش سریع و ناگهانی؛ مثال: commodity price boom = خیز قیمت کالاها، افزایش ناگهانی قیمت کالاها [مهندسی] بازو؛ بازوی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

[روش تحقیق] کلی نگری؛ پرداختن به جنبه های کلی پدیده و احتراز از طرح یا جست وجوی جزئیات آن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱ - همه جانبه؛ جامع، ۲ - دقیق؛ ظریف، ۳ - سخت گیرانه؛ شدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تخطئه کردن؛ بنیان کنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[علوم اجتماعی] نوآمده؛ تازه به میدان آمده؛ مانند گروه اجتماعی که تازه به سن رأی دادن رسیده باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تفرقه افکنانه؛ دوقطبی ساز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

به طور اثربخش؛ به طور نتیجه بخش؛ به طوری که منجر به نتیجه شود ( آقای امیر کیانی: اثربخشی با بازدهی تفاوت دارد. اثربخشی یعنی درجه ی رسیدن به هدف، باز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

[فعل] ۱ - نزدیک شدن ( به مقصد ) ؛ هرچه نزدیک تر شدن ( از نظر زمانی یا مکانی ) ؛ ۲ - روی کردن به شناخت، برداشتن گام های اولیه برای شناخت چیزی یا پدیده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

برآمدن از؛ ریشه گرفتن از؛ برآمدن از دلِ چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

عِلّی؛ عامل زمینه ساز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ - توافقی، بر اساس توافق طرفین؛ اجماعی، طبق توافق همه ی طرف ها ۲ - هم دل؛ هم سو؛ هم نظر [در مقابل قطبیده یا polarized] در علوم سیاسی به هم نظر بودن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[خطاب تحبیبی به هم سر] دخترجان؛ خانم جان؛ بانو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

سِیر؛ سِیرِ زمانی؛سِیرِ تاریخچه ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[متالورژی] نیتروژن دهی؛ نیتروراسیون: نوعی عملیات حرارتی سطحی برای نفوذ دادن نیتروژن به سطح فلزات و سخت کاری سطحی ( case hardening ) آنها است. روش ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[متالورژی] نیتراته؛ نیتروره؛ فلز نیتروره فلزی است که در ضخامت اندکی از سطح آن، طی عملیات حرارتی ویژه ای، نیتروژن نفوذ داده شده و سختی سطحی ( case har ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

[پزشکی] نجات دادن؛ به ویژه در ترکیب �limb salvage� به معنی نجات عضو یا اندام ( به ویژه اندام های انتهایی مانند پا، دست، انگشتان ) از فساد یا مرگ بافت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پرده ی عنکبوتیه؛ پرده ای بین جمجمه و مغز که بین سخت شامه و نرم شامه قرار گرفته است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

[پزشکی] پَس رُو؛ پس سو؛ عقب رُو؛ پی گیریِ و تحلیل بروز نشانه ها یا سمپتوم ها یا روی دادها در جهت عکس وقوع آنها به منظور رسیدن به تشخیص پزشکی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱ - چالش؛ مسأله ؛ ۲ - مانعِ پرش؛ چارچوبی فلزی که در ورزش �دو با مانع� در مسیر ورزش کاران قرار می دهند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

هم بسته گی؛ خیرِ متقابل؛ بده بستان �تقابل� و �مقابله� بار منفی دارد و در اینجا به کار نمی رود. بار معنایی این واژه مثبت است و در مواردی به کار می رود ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

شاه میگو؛ میگوی بزرگ؛ نوعی سخت پوست دریایی که یکی از غذاهای محبوب دریایی است. برخلاف نظر دوستان که لابستر را �خرچنگ� معنی کرده اند، این سخت پوست در ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

چکش کاری؛ رفع ایراد؛ سروته چیزی را زدن برای اصلاح آن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زبان مُغلّق اقتصاددان ها؛ زبان زرگری اقتصاددان ها؛ادبیات عالِم نمای اقتصاد اصطلاحات قلنبه سلنبه ای که بیش تر برای تفاخر و تظاهر به عالم بودن به زبا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تبلیغ کردن؛ تعریف کردن کیفیت چیزی برای تبلیغ یا فروش آن Advertise; praise the qualities of something in order to sell or promote