تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[adj. ] engulfing; enveloping; enclosing; wrapping

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آگهیِ روزنامه ی رسمی؛ نشر آگهی در روزنامه ی رسمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تجارت پذیر؛ کالا یا خدمتی که بتوان آن را در مکانی �دور� از محل تولید یا تهیه ی آن فروخت. تأکید بر �دور� بودن از محل تهیه یا تولید در تعریف این واژه ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱ - مقام رسمی؛ مقام مختار؛ ۲ - اختیار؛ اذن؛ قدرت اعمال نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حفاظت؛ محافظت؛ حراست؛ ایجاد نوعی مانع در برابر مخاطرات احتمالی مانند حفاظت کاتدی سازه های فولادی با استفاده از تزریق برق جریان مستقیم یا آند قربانی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[حقوق] مهر رسمی؛ مهر برجسته؛ نوعی مهر فلزی که به صورت فشاری در پای اسناد زده می شود و علامتی برجسته ایجاد می کند که نشانگر رسمی ترین تأیید سازمان مرج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماندگاری رنگ؛ قابلیت حفظ فام و جلوه ی رنگ اشیا در مقابل عوامل محیطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جناب آقای میثم نبی پور سلام، ۱ - درباره ی تلفظ واژه ی �psychology� با شما موافق نیستم. �پسیکولوژی� مثل واژه هایی مانند �تله ویزیون� و �رادیو� نخست ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تولیصرف کننده [واژه ای ساخته گی ترکیبی از اول واژه ی PROducer و آخر واژه ی conSUMER]: شخصیت حقیقی یا حقوقی که هم تولید کننده است و هم مصرف کننده. در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[مهندسی ساخت و تولید] برنامه ریزی شده، عمدی، خودخواسته، مورد نظر ( به عکس سهوی، غیرعمدی ) در فرآیندهای مختلف، بخشی از خروجی فرآیند intended product ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[مهندسی مکانیک] خاموشی؛ از کار انداختن موقت سیستم ایمنی در ماشین ها ( مانند پرس ) حین تعمیر یا تنظیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راه اندازی خزشی؛ مدار یا مکانیزمی برای ایجاد حرکت های کوچک در الکتروموتور یا مکانیزم متصل به آن ( مثلاً هنگام آماده سازی پرس و تنظیم آن که مستلزم حرک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در معادل هایی که آقای سید محراب میرکریمی داده اند چند اشتباه وجود دارد: ۱ - صفحه ی نشانگر آمپرها: آمپر واحد جریان الکتریکی است و مثلاً �آمپر سوخت� اص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[حساب داری] دیون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برگه ی تشخیص مالیاتی قطعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازرس؛ شخصی که در شرکت ها نقش نظارت بر اجرای قانون و مصوبات مجمع عمومی سهام داران یا شرکا را به عهده دارد و معمولاً از طریق انتخابات رسمی توسط مجمع ع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[موسیقی] فاصله ی نامطبوع؛ در موسیقی و علم هارمونی ( تلفیق چند نت هم زمان برای ایجاد جلوه ای خاص در ملودی ) معادل فارسی رایج و مصوب ( و نه الزاماً درس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[صفت] راکد؛ کاهش یابنده؛ هرز مانده؛ بی حرکت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

[علوم اجتماعی] مدل؛ معیارهای کلی سنجش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جامعه گی، جامعه گانی، جامعوی صفت �اجتماعی� ( social ) به رابطه ی بین اعضای جامعه اشاره می کند، اما صفت �جامعه گی� ( societal ) به رابطه ی اعضا با ساخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[علوم اقتصادی] ادواری؛ راجعه recurrent recession: رکود ادواری؛ رکود ادواری و ذاتی نظام سرمایه داری که به دلیل کاهش قدرت خرید تدریجی مصرف کننده ها و و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

۱ - بایسته؛ روا: ۲ - مرتبط؛ ۳ - مهم؛ معنی دار.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[علوم اقتصادی] انقباضی؛ سیاست های انقباضی؛ سیاست های مبتنی بر حذف یا کاهش حمایت های اجتماعی ازجمله بازنشسته گی، بیمه های تأمین اجتماعی و حمایت اجتماع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

در ادبیات سیاسی عموماً به معنی منفی آن به کار می رود: - لفاظی؛ بازی با کلمات؛ ظاهرفریبی؛ رتوریک؛ سوءاستفاده از ظاهر کلمات برای القای معنی باطنی یا ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[متالورژی]هسته؛ اینسرت؛ فلز جامدی که برای مقاصد مختلف مانند تغییرات موضعی انبساط طولی عنصر تقویتی در یک قطعه ی ریخته گی قرار داده می شود. مانند اینسر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[امنیت اطلاعات] پاییدن؛ جمع آوری اطلاعات عینی از طریق پایش مداوم و دقیق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

استادشاگردی؛ روشی آموزشی که در آن نسل جدید ضمن کار به صورت عملی زیر دست یک استاد کار می کند و به تدریج مهارت های لازم را از او فرامی گیرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

به مراتب ( مثلا: even better = به مراتب بهتر ) در حد اعلا، بی نهایت ( مثلا: an even more interesting problem = مسأله ای بی نهایت جالب )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[مهندسی مکانیک] اضافات؛ پلیسه هایی که بر اثر تراش دقیق از سطح مواد جدا می شود [پزشکی] بافت اضافی؛ بافت مرده؛ بافتی که پس از آسیب ( عموماً با اشیای تی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیغ تیز؛ تیغ کاتر؛ شابْر؛ میکروتوم؛ تیغ لایه بر دقیق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

[شیمی] پیش تیمار ( pretreatment ) ؛ آماده سازی؛ آماده کردن قرار دادن نمونه ی آزمون در شرایط محیطی معین از نظر دما، فشار یا تنش، پ هاش، و مانند آن قبل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[اندازه شناسی] مستقیم بودن؛ راست بوده گی؛ پارامتر ی در اندازه شناسی ( مهندسی مکانیک، طراحی صنعتی، وغیره ) در �اندازه گذاری و تولرانس گذاری هندسی� ( g ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

[شیمی][فعل to condition] آماده سازی، آماده کردن قرار دادن نمونه ی آزمون در شرایط محیطی معین از نظر دما، فشار یا تنش، پ هاش، و مانند آن قبل از اعمال ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آینده نگر؛ [مثال: forward planning به معنی برنامه ریزی آینده نگرانه]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

[بسته بندی] واریخته؛ پخش و پلا؛ غیرمنسجم؛ واریزه؛ عموماً به مواد پودری جامد که به صورت کلوخ نیستند و هنگام ریختن روی سطح کُپه می شوند اطلاق می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

[مهندسی مکانیک] برجهنده گی؛ جهمندی؛ کش سانی؛ الاستیسیته؛ ویژه گی فنریت و قابلیت بازگشت به شرایط اولیه ی ماده ناشی از چقرمگی آن پس از اعمال و برداشتن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

[مهندسی صنایع] ناب؛ lean manufacturing = تولید ناب، تولید به روش ناب؛ روش شناسی تولید مبتنی بر کاهش ضایعات و افزایش بهره وری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

انبارش؛ دِپو کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

[برق، قدرت]محدودگر؛ تثبیت کننده ی ولتاژ؛ مداری در ژنراتورهای برق برای کنترل تغییرات خروجی [الکترونیک] محدودگر؛ مداری که اجازه ی ورود سیگنالی با دامنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کمک پیک؛ نیروگاه هایی که در زمان پیک به مدار شبکه آورده می شوند peaker; peaking power plant

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماهیتاً، به طور ماهوی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

[حقوق] حقوق جای گزینی طرف قرارداد؛ حقوقی که به طرفی تعلق می گیرد تا به جای پیمانکار یا طرف خلع ید شده وارد قراردادی در حال اجرا شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[حقوق] به اجرا گذاشتن؛ استفاده از؛ مثال: Call on performance bond به اجرا گذاشتن ضمانت نامه ی حسن انجام کار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کتمان کردن؛ از قلم انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

[عمران] برچیدن؛ قلع وقمع در مدیریت پروژه، خراب کردن ( قلع وقمع ) و برچیدنِ مستحدثات ( عموماً ) موقت کارگاه ساخت مانی پیش از تحویل و تحول پروژه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

[حقوق] به موجبِ؛ مثال: Subject to law of labour . . . به موجب قانون کار . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[حقوق] تهاتر دیون؛ اگر بین دو طرف قرارداد دیون پرداختنی متقابل وجود داشته باشد، مابه التفاوت دو دین توسط طرفی که دین بیش تر دارد پرداخت می شود و نیاز ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

صرف نظر از ، به جز این مورد خاص؛ بدون در نظر گرفتن موردِ خاص مذکور . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

[حقوق] تعهدات؛ شرایطی که طرفین قرارداد متعهد به انجام آن هستند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

احساسی؛ استنباطی؛ سهل انگارانه؛ برداشت آنی؛ مبتنی بر داوری آنی ذهنی؛ [در مقابل استنباط مبتنی بر تعمق یا تعقل]