پیشنهادهای تقی قیصری (٥٦٧)
تیغ تیز؛ تیغ کاتر؛ شابْر؛ میکروتوم؛ تیغ لایه بر دقیق
[شیمی] پیش تیمار ( pretreatment ) ؛ آماده سازی؛ آماده کردن قرار دادن نمونه ی آزمون در شرایط محیطی معین از نظر دما، فشار یا تنش، پ هاش، و مانند آن قبل ...
[اندازه شناسی] مستقیم بودن؛ راست بوده گی؛ پارامتر ی در اندازه شناسی ( مهندسی مکانیک، طراحی صنعتی، وغیره ) در �اندازه گذاری و تولرانس گذاری هندسی� ( g ...
[شیمی][فعل to condition] آماده سازی، آماده کردن قرار دادن نمونه ی آزمون در شرایط محیطی معین از نظر دما، فشار یا تنش، پ هاش، و مانند آن قبل از اعمال ب ...
آینده نگر؛ [مثال: forward planning به معنی برنامه ریزی آینده نگرانه]
[بسته بندی] واریخته؛ پخش و پلا؛ غیرمنسجم؛ واریزه؛ عموماً به مواد پودری جامد که به صورت کلوخ نیستند و هنگام ریختن روی سطح کُپه می شوند اطلاق می شود.
[مهندسی مکانیک] برجهنده گی؛ جهمندی؛ کش سانی؛ الاستیسیته؛ ویژه گی فنریت و قابلیت بازگشت به شرایط اولیه ی ماده ناشی از چقرمگی آن پس از اعمال و برداشتن ...
[مهندسی صنایع] ناب؛ lean manufacturing = تولید ناب، تولید به روش ناب؛ روش شناسی تولید مبتنی بر کاهش ضایعات و افزایش بهره وری
انبارش؛ دِپو کردن
[برق، قدرت]محدودگر؛ تثبیت کننده ی ولتاژ؛ مداری در ژنراتورهای برق برای کنترل تغییرات خروجی [الکترونیک] محدودگر؛ مداری که اجازه ی ورود سیگنالی با دامنه ...
کمک پیک؛ نیروگاه هایی که در زمان پیک به مدار شبکه آورده می شوند peaker; peaking power plant
ماهیتاً، به طور ماهوی
[حقوق] حقوق جای گزینی طرف قرارداد؛ حقوقی که به طرفی تعلق می گیرد تا به جای پیمانکار یا طرف خلع ید شده وارد قراردادی در حال اجرا شود.
[حقوق] به اجرا گذاشتن؛ استفاده از؛ مثال: Call on performance bond به اجرا گذاشتن ضمانت نامه ی حسن انجام کار
کتمان کردن؛ از قلم انداختن
[عمران] برچیدن؛ قلع وقمع در مدیریت پروژه، خراب کردن ( قلع وقمع ) و برچیدنِ مستحدثات ( عموماً ) موقت کارگاه ساخت مانی پیش از تحویل و تحول پروژه
[حقوق] به موجبِ؛ مثال: Subject to law of labour . . . به موجب قانون کار . . .
[حقوق] تهاتر دیون؛ اگر بین دو طرف قرارداد دیون پرداختنی متقابل وجود داشته باشد، مابه التفاوت دو دین توسط طرفی که دین بیش تر دارد پرداخت می شود و نیاز ...
صرف نظر از ، به جز این مورد خاص؛ بدون در نظر گرفتن موردِ خاص مذکور . . .
[حقوق] تعهدات؛ شرایطی که طرفین قرارداد متعهد به انجام آن هستند
احساسی؛ استنباطی؛ سهل انگارانه؛ برداشت آنی؛ مبتنی بر داوری آنی ذهنی؛ [در مقابل استنباط مبتنی بر تعمق یا تعقل]
[علم سیستم ها] برون فرآیندی؛ برون سیستمی؛ برون سویی [اقتصاد] پی آمد بیرونی؛ هزینه یا فایده ی فعالیتی اقتصادی که مستقیماً پی آمدی درون سازمانی ندارد و ...
[علوم سیاسی؛ علوم اقتصادی] رانت؛ ویژه خواری
[علوم سیاسی] قرائت؛ بیان؛ برداشت؛ political narrative: قرائت سیاسی؛ تفسیر یا بیان موضع سیاسی ( ظاهری یا واقعی )
معتبر؛ مطمئن؛ موثق؛ قابل اتکا؛ قابل اطمینان؛ عقلایی؛ منطقی [علوم سیاسی، علوم اجتماعی] جدی؛ واقعی؛ شدنی؛ مثال: a credible threat: تهدیدی جدی
[علوم اجتماعی] همه پذیر؛ کثرت پذیر؛ اندیشه یا کنشی که مشارکت طیف های مختلف را بپذیرد و به آنها میدان دهد.
[اقتصاد] خیز؛ ترقی؛ شدت گرفتن؛ افزایش سریع و ناگهانی؛ مثال: commodity price boom = خیز قیمت کالاها، افزایش ناگهانی قیمت کالاها [مهندسی] بازو؛ بازوی ...
[روش تحقیق] کلی نگری؛ پرداختن به جنبه های کلی پدیده و احتراز از طرح یا جست وجوی جزئیات آن
۱ - همه جانبه؛ جامع، ۲ - دقیق؛ ظریف، ۳ - سخت گیرانه؛ شدید
تخطئه کردن؛ بنیان کنی
[علوم اجتماعی] نوآمده؛ تازه به میدان آمده؛ مانند گروه اجتماعی که تازه به سن رأی دادن رسیده باشد
تفرقه افکنانه؛ دوقطبی ساز
به طور اثربخش؛ به طور نتیجه بخش؛ به طوری که منجر به نتیجه شود ( آقای امیر کیانی: اثربخشی با بازدهی تفاوت دارد. اثربخشی یعنی درجه ی رسیدن به هدف، باز ...
[فعل] ۱ - نزدیک شدن ( به مقصد ) ؛ هرچه نزدیک تر شدن ( از نظر زمانی یا مکانی ) ؛ ۲ - روی کردن به شناخت، برداشتن گام های اولیه برای شناخت چیزی یا پدیده ...
برآمدن از؛ ریشه گرفتن از؛ برآمدن از دلِ چیزی
عِلّی؛ عامل زمینه ساز
۱ - توافقی، بر اساس توافق طرفین؛ اجماعی، طبق توافق همه ی طرف ها ۲ - هم دل؛ هم سو؛ هم نظر [در مقابل قطبیده یا polarized] در علوم سیاسی به هم نظر بودن ...
[خطاب تحبیبی به هم سر] دخترجان؛ خانم جان؛ بانو
سِیر؛ سِیرِ زمانی؛سِیرِ تاریخچه ای
[متالورژی] نیتروژن دهی؛ نیتروراسیون: نوعی عملیات حرارتی سطحی برای نفوذ دادن نیتروژن به سطح فلزات و سخت کاری سطحی ( case hardening ) آنها است. روش ها ...
[متالورژی] نیتراته؛ نیتروره؛ فلز نیتروره فلزی است که در ضخامت اندکی از سطح آن، طی عملیات حرارتی ویژه ای، نیتروژن نفوذ داده شده و سختی سطحی ( case har ...
[پزشکی] نجات دادن؛ به ویژه در ترکیب �limb salvage� به معنی نجات عضو یا اندام ( به ویژه اندام های انتهایی مانند پا، دست، انگشتان ) از فساد یا مرگ بافت ...
پرده ی عنکبوتیه؛ پرده ای بین جمجمه و مغز که بین سخت شامه و نرم شامه قرار گرفته است.
[پزشکی] پَس رُو؛ پس سو؛ عقب رُو؛ پی گیریِ و تحلیل بروز نشانه ها یا سمپتوم ها یا روی دادها در جهت عکس وقوع آنها به منظور رسیدن به تشخیص پزشکی
۱ - چالش؛ مسأله ؛ ۲ - مانعِ پرش؛ چارچوبی فلزی که در ورزش �دو با مانع� در مسیر ورزش کاران قرار می دهند.
هم بسته گی؛ خیرِ متقابل؛ بده بستان �تقابل� و �مقابله� بار منفی دارد و در اینجا به کار نمی رود. بار معنایی این واژه مثبت است و در مواردی به کار می رود ...
شاه میگو؛ میگوی بزرگ؛ نوعی سخت پوست دریایی که یکی از غذاهای محبوب دریایی است. برخلاف نظر دوستان که لابستر را �خرچنگ� معنی کرده اند، این سخت پوست در ...
چکش کاری؛ رفع ایراد؛ سروته چیزی را زدن برای اصلاح آن
زبان مُغلّق اقتصاددان ها؛ زبان زرگری اقتصاددان ها؛ادبیات عالِم نمای اقتصاد اصطلاحات قلنبه سلنبه ای که بیش تر برای تفاخر و تظاهر به عالم بودن به زبا ...
تبلیغ کردن؛ تعریف کردن کیفیت چیزی برای تبلیغ یا فروش آن Advertise; praise the qualities of something in order to sell or promote