stiffness


معنی: سفتی، چوب شدگی
معانی دیگر: سختی، شقیت

جمله های نمونه

1. She complained of stiffness in her joints. Accordingly she was admitted to hospital for further tests.
[ترجمه گوگل]او از سفتی در مفاصل خود شکایت داشت بر این اساس او برای آزمایشات بیشتر در بیمارستان بستری شد
[ترجمه ترگمان]او از سفتی در مفاصل خود شکایت داشت بنابراین او برای آزمایش های بیشتر به بیمارستان منتقل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some of the stiffness will boil out when you first wash the cloth.
[ترجمه گوگل]هنگامی که برای اولین بار پارچه را می شویید مقداری از سفتی آن جوش می آید
[ترجمه ترگمان]وقتی برای اولین بار پارچه را می شوید برخی از این سفتی مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The stiffness and self-consciousness soon disappeared.
[ترجمه گوگل]سفتی و خودآگاهی به زودی ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]سفتی و خودآگاهی به زودی از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her initial stiffness began to wear off as we got to know her.
[ترجمه گوگل]سفتی اولیه او با شناختن او شروع به از بین رفتن کرد
[ترجمه ترگمان]همان طور که ما باید با او آشنا شدیم، سفتی اولیه او شروع به پوشیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As I got about, the stiffness in my left leg gradually worked off.
[ترجمه گوگل]همینطور که رسیدم، سفتی پای چپم کم کم برطرف شد
[ترجمه ترگمان]همان طور که داشتم، سفتی پای چپم به تدریج از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She could tell from his eyes and the stiffness of his voice that she had offended him.
[ترجمه گوگل]از چشمان و سفتی صدایش می‌توانست بفهمد که او را آزرده کرده است
[ترجمه ترگمان]می توانست از چشمانش و سفتی صدایش بگوید که او را رنجانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Everyone was surprised at the stiffness of the sentence/punishment/penalty/sanctions.
[ترجمه گوگل]همه از سختی حکم/مجازات/مجازات/تحریم تعجب کردند
[ترجمه ترگمان]همه از سختی مجازات \/ مجازات \/ مجازات \/ مجازات تعجب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If there is also drowsiness, severe headache, stiffness of the neck or severe lethargy.
[ترجمه گوگل]در صورت وجود خواب آلودگی، سردرد شدید، سفتی گردن یا بی حالی شدید
[ترجمه ترگمان]اگر خواب آلودگی، سردرد شدید، سفتی گردن و یا رخوت شدید وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Miss Preston suffered muscle pain and stiffness after the attack.
[ترجمه گوگل]خانم پرستون پس از حمله دچار درد و سفتی عضلانی شد
[ترجمه ترگمان]خانم Preston درد عضلانی و سفتی بعد از حمله را تحمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The stiffness of a hand pleated heading will help to keep the heading crisp and firm, giving a truly professional finish.
[ترجمه گوگل]سفتی هد چین‌دار دستی به شفاف و محکم نگه داشتن سر کمک می‌کند و ظاهری واقعا حرفه‌ای می‌دهد
[ترجمه ترگمان]سفتی یک سمت طبقه بالا به حفظ the و محکم بودن آن کمک می کند و یک پایان حرفه ای واقعی به شما می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Stiffness testing is relatively simple but strength testing may involve engineering which is both heavy and difficult.
[ترجمه گوگل]آزمایش سختی نسبتاً ساده است، اما آزمایش مقاومت ممکن است شامل مهندسی باشد که هم سنگین و هم دشوار است
[ترجمه ترگمان]تست سفتی نسبتا ساده است اما تست قدرت ممکن است شامل مهندسی باشد که هم سنگین و هم دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The very stiffness of the penalty should resolve the problem.
[ترجمه گوگل]سختی جریمه باید مشکل را حل کند
[ترجمه ترگمان]سختی جریمه باید مشکل را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This stiffness prevents the horse from bending and bringing his hocks underneath him.
[ترجمه گوگل]این سفتی مانع از خم شدن اسب می شود و هوک های خود را به زیر خود نمی آورد
[ترجمه ترگمان]این سفتی مانع خم شدن اسب و آوردن hocks زیر او می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Both provide a measure of chain stiffness in dilute solution.
[ترجمه گوگل]هر دو معیاری از سفتی زنجیره را در محلول رقیق ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها معیاری برای استحکام زنجیره ای در محلول رقیق فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سفتی (اسم)
tension, tenacity, hardness, density, rigidity, solidity, firmness, stiffness, tightness, fastness, toughness

چوب شدگی (اسم)
stiffness, lignification

تخصصی

[عمران و معماری] سختی - سفتی - صلبیت - شقی - صلابت - استحکام
[نساجی] سفتی - سختی - شقی - شکنندگی پارچه
[ریاضیات] سختی
[پلیمر] سفت شدن، سفتی، مقاومت مواد در برابر خمش

انگلیسی به انگلیسی

• inflexibility, rigidity

پیشنهاد کاربران

[فیزیک مکانیک] سفتی؛ معیار مقاومت جسم در برابر تغییر شکل بر اثر نیروی خارجی
چند اصطلاح دیگر در این حوزه که گاه معنای آنها به اشتباه معادل این واژه داده می شود:
hardness: سختی؛ معیار مقاومت جسم در برابر نفوذ جسم دیگر ( که سخت تر از خود جسم است ) ؛ مقاومت جسم در برابرخراشیده شدن. واحد آن در مقیاس های مختلف مانند ویکرز، نُپ، راکول، برینل، مُوس ( بر اساس سایش و خراش ) ، شُر ( برای لاستیک ها ) ، است. عموماً در مقیاس های مختلف واحد اندازه گیری آن متفاوت است. مثلاً در سختی سنجی برینل با فشار دادن یک ساچمه روی فلز با نیروی معین و سپس اندازه گیری قطر فرورفته گی انجام می شود. در سختی سنجی ویکرز، به جای ساچمه از متوازی السطوح لوزَوی یا الماسی شکل استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

toughness: چقرمه گی؛ مقاومت جسم در برابر گسیخته گی؛ معیار چقرمه گی، میزان انرژی جذب شده بر واحد حجم پیش از گسیخته گی است.
brittleness: تُردی؛ تمایل اجسام به شکستن، ترک خوردن، یا خرد شدن

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : stiffen
✅️ اسم ( noun ) : stiffness
✅️ صفت ( adjective ) : stiff
✅️ قید ( adverb ) : stiffly / stiff
● سفتی، سختی، اسپاسم ( عضلانی )
● سخت بودن ( در برقراری ارتباط با طرف ) ، رسمی و جدی بودن
سفتی یا صلابت ( به انگلیسی: Stiffness ) میزان مقاومت یک جسم به تغییر شکل در برابر یک نیرو است. می توان گفت هر چه یک ماده انعطاف پذیرتر باشد، سفتی کمتری دارد.
سفتی، ظرفیت یک سیستم مکانیکی به تحمل نیروهای خارجی، بدون تغییرات زیاد در هندسه آن ( تغییرشکل ) می باشد. در حالی که معمولاً استحکام مهمترین معیار طراحی اجزای مکانیکی در نظر گرفته می شود، موارد زیادی وجود دارد که تنش ها در اجزا و ارتباطات آن ها به طور قابل توجهی پایین تر از سطح مجاز می باشد، و به همین دلیل ابعاد و ویژگی های عملکردی این سیستم های مکانیکی با الزامات سفتی تعیین می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

نباید سختی ( Hardness ) ، سفتی ( Stiffness ) و استحکام ( Strength ) با یکدیگر اشتباه گرفته شده و به جای یکدیگر استفاده گردند. شناخت اختلاف و تفکیک این سه مفهوم از هم، از اصول بنیادین مهندسی مکانیک است. سفتی معیاری برای تعیین تمایل یک ماده به برگشت به شکل اول پس از تغییر شکل توسط یک نیرو می باشد. سختی، میزان مقاومت سطح ماده در برابر تغییر شکل دائم یا پلاستیک ( غیر الاستیک ) است. استحکام تعیین می کند که یک ماده چقدر می تواند تنش را قبل از تغییر شکل دائم یا شکست تحمل کند.
Resistance to deformation in response to force
Stiffness is the extent to which an object resists deformation in response to an applied force.
🚨🚨🚨 سفتی را با سختی اشتب نگیرید
سختی : HARDNESS
سختی ( به انگلیسی: Hardness ) به عنوان قابلیت ماده به مقاومت در برابر تغییر شکل دائم یا نفوذ یک نفوذکننده ( به انگلیسی: indenter ) به سطح آن تعریف می شود. سختی، میزان مقاومت سطح ماده در برابر تغییر شکل دائم یا پلاستیک ( غیر الاستیک ) است. از آنجایی که در هنگام تست میزان سختی ماده، نفوذکننده به سطح فشار داده می شود، سختی را می توان به عنوان میزان مقاومت ماده در برابر نیروی فشاری نیز تعریف کرد. هر چه سختی یک ماده بیشتر باشد دیرتر خراش برمی دارد. الماس از سخت ترین مواد طبیعی شناخته شده می باشد.
نباید سختی ( Hardness ) ، سفتی ( Stiffness ) و استحکام ( Strength ) با یکدیگر اشتباه گرفته شده و به جای یکدیگر استفاده گردند. شناخت اختلاف و تفکیک این سه مفهوم از هم، از اصول بنیادین مهندسی مکانیک است. سفتی معیاری برای تعیین تمایل یک ماده به برگشت به شکل اول پس از تغییر شکل توسط یک نیرو می باشد. استحکام تعیین می کند که یک ماده چقدر می تواند تنش را قبل از تغییر شکل دائم یا شکست تحمل کند.
معیارها و آزمون های مختلفی برای سختی مواد وجود دارد اما تمام آن ها از مقاومت ماده در برابر یک فرورونده یا خراشنده با اعمال نیروی مشخص بر ابزاری با شعاع یا قطر مشخص سختی ماده را ارزیابی می کنند. سختی میزان مقاومت یک جسم در برابر یک جسم نوک تیز ( خراشیدگی ) است.
پارامترهای مختلف از جمله دما، نرخ کرنش، اندازه دانه، جهت های بلوری ( در تک بلورها ) ، ترکیبات آلیاژی و غیره بر سختی مواد تاثیرگذارند.
این قابلیت را می توان در مواد با عملیات های حرارتی یا روش های مختلف تغییر داد. برای مثال کاهش اندازه دانه ها در مواد، باعث افزایش سختی آن ها می شود. افزودن کربن به آهن نیز ( فولاد ) سختی آلیاژ را افزایش می دهد.
Hardness ( antonym: softness ) is a measure of the resistance to localized plastic deformation induced by either mechanical indentation or abrasion. In general, different materials differ in their hardness; for example hard metals such as titanium and beryllium are harder than soft metals such as sodium and metallic tin, or wood and common plastics. Macroscopic hardness is generally characterized by strong intermolecular bonds, but the behavior of solid materials under force is complex; therefore, there are different measurements of hardness: scratch hardness, indentation hardness, and rebound hardness.
Hardness is dependent on ductility, elastic stiffness, plasticity, strain, strength, toughness, viscoelasticity, and viscosity.
Common examples of hard matter are ceramics, concrete, certain metals, and superhard materials, which can be contrasted with soft matter.

خشکی مفاصل
stiffness ( فیزیک )
واژه مصوب: سفتی 2
تعریف: کمیتی که توصیف کنندۀ واکنش جسم جامد به تغییر شکل مکانیکی است
اسپاسم، گرفتگی
صُلبیت
( رفتار ) شق و رق بودن - خشک بودن
سفتی
سختی
اسپاسم ( پزشکی )
stiffness و lignification از مباحث مربوط به خمیر کاغذ هستند ولی مترادف نیستن!
( مکانیک ) :سفتی ، فنریت
میزان مقاومت یک جسم در برابر شکل پذیری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس