پیشنهاد‌های تقی قیصری (٧٣٩)

نامشهود؛ چیزی که به راحتی حس، مشاهده، یا درک نمی شود

فرآیند گام - درگاه؛ نوعی تکنیک مدیریت پروژه به ویژه پروژه های نوآوری و �پژوهش و تکوین ( R&D ) � است که در آن هر طرح یا پروژه ای به مراحل ( گام های ) ...

۱ - گرانمایه؛ گرانسنگ؛ ارجمند ۲ - لوکس؛ تشریفاتی ۳ - باشکوه؛ شکوهمند؛ محتشم ۴ - بزرگ؛ کلان؛ حجیم ۵ - برجسته؛ متمایز؛ فوق العاده ۶ - بلندمرتبه، متعالی ...

[زیست شناسی] خوراک جویی؛ نوعی الگوی جست وجوی غذا در زنبورها یا مورچه ها که تعادلی میان دو فعل �اکتشاف� ( exploration ) و �بهره جویی� ( exploitation ) ...

[اقتصاد] منابع مالی دولتی؛ کمک مالی دولتی؛ تأمین مالی از سوی دولت؛ پولی که بخش دولتی در اقتصاد سرمایه گذاری می کند.

۱ - تردستی؛ مهارت فوق العاده در پنهان و ظاهر کردن اشیا ۲ - هنر رازآلود؛ هنر تجسمی مانند نقاشی که مضمون آن ماوراءالطبیعی، ترسناک، یا پیچیده و پررمزورا ...

فن آوری عمیق؛ فن آوری ژرف؛ فناوری های عمیق ریشه در علم و فناوری پیشرفته دارند و قدرت تغییر زندگی و حل چالش های جهانی را دارا هستند. فناوری عمیق اصطلا ...

[حقوق] حق مسلم؛ حق مکتسب؛ استحقاقی قانونی که قطعی، تضمین شده و بدون رضایت دارنده ی آن سلب ناپذیر است.

بهای گزاف

شرّ ناگزیر؛ شرّ ناگریز

پیرزن خیابان تردنیدل، ‎لقبی است که در گذشته به بانک مرکزی انگلیس‎ ( Bank of England ) ‎داده بودند. در اوایل قرن نوزدهم ‏در زمان جنگ های ناپلئونی کاری ...

[اقتصاد] بیمه نامه ی عمومی؛ بیمه نامه ی عام

[فن آوری اطلاعات] داده خوان؛ دستگاه خواندنِ داده ها یا اطلاعات

۱ - [اقتصاد] اعتبار تهی؛ اعتبار بدون وثیقه؛ اعتبار بی پشتوانه؛ شخصی که فاقد گردش مالی در حساب بانکی است و اعتباری از این جهت برای حسابش منظور نشده اس ...

[اقتصاد] تفاضل منفی؛ ‎وقتی قیمت کالا پایین تر از معمول است در سوداگری ارزی منظور مبلغ تفاوت میان قیمتها در دو بازار ‏است به ویژه هنگامی که این تفاوت ...

[اقتصاد] ‏کشت مشارکتی؛ عبارت است از قراردادی میان کشاورزان و واحدهای فرآوری یا شرکت های مارکتینگ ‏برای تولید و عرضه ی محصولات کشاورزی تحت قراردادهای ...

[روان شناسی رفتاری] بازآوایی؛ بازگویی؛ تقلید یا تکرار گفتار شخص دیگر

[روان شناسی رفتاری] آزمون خام؛ نوعی پیش آزمون و روش جمع آوری داده برای تعیین �سطح پایه �ی عملکرد بدون سرنخ دهی و ‏پیش از ‏شروع جلسه ی آموزشی برای تعی ...

[اسم] ۱ - توجه؛ ۲ - رسیده گی، تیمار؛ ۳ - کانون توجه؛ ۴ - خبردار، فرمان یا حالت ایستادن بی حرکت در محیط نظامی یا روابط نظامی؛ ۵ - [روان شناسی رفتاری] ...

[مهندسی مکانیک] ۱ - قید؛ مانع؛ گیر؛ مانعی فیزیکی برای جلوگیری از جابه جایی یا حرکت جسمی دیگر A restraint that checks the motion of something ۲ - استا ...

[مهندسی مکانیک] گودی؛ فروافت؛ اثر تنش فشاریِ موضعی؛ نوعی تغییر شکل موضعی جزئی در جسمی بر اثر فشار جسم دیگر. فروافت می تواند کشسان ( الاستیک ) یا دایم ...

۱ - ژرف بینی؛ تعمق؛غور؛ تفکر عمیق درباره ی موضوع یا پرسشی به مدت طولانی ۲ - گنده گویی؛ اظهار ۱فضل؛ افاضه؛ اظهار نظر قطعی درباره ی موضوعی که یقین عینی ...

explicit knowledge: دانش نهفته؛ شکلی کمتر ملموس از دانش صریح ( explicit ) یا ضمنی ( implicit ) است که از طریق تجربیات شخصی و سوابق فردی به دست می آید ...

explicit knowledge: دانش صریح؛ هر نوع دانشی است که به راحتی می توان آن را بیان کرد، نوشت و در قالب فیزیکی ذخیره کرد تا در دسترس باشد. نمونه های رایج ...

implicit knowledge : دانش ضمنی؛ نوعی از اطلاعات است که قابل انتقال به مهارت ها است. می توان چنین در نظر گرفت که وقتی کسی در حال انجام کاری است، در وا ...

[مارکتینگ] پویایی بازار؛ عوامل پویای بازار: نیروهای بازار؛ نوعی مدل استراتژیک که به سازمان ها کمک می کند تا نیروهای کلیدی مؤثر در محیط بازار خود را ت ...

۱ - انجام ش؛ ۲ - درست شد؛ ۳ - تکمیل شد؛ ۴؛ همه اش مصرف شد؛ ۵ - اطاعت امر شد؛ ۶ - اجرا شد؛ ۷ - تحقق پیدا کرد؛ ۸ - کارش تمام شد؛ ۹ - چیده شد در بافتا ...

عموماً به معنی وسایل �پخت و پز� و کشیدن غذا در آشپزخانه است، از ماهیتابه و قابلمه و شیرجوش تا تخته ی برش گوشت، کاردهای گوشت و سبزی، ساطور، ملاغه، و ا ...

۱ - [زیست شناسی] ریزجنبش؛ حرکتِ ریز؛ حرکت یا ارتعاش نامحسوس اجزای زیستی در مقیاس سلولی یا مولکولی ۲ - [مهندسی صنایع] حرکتِ خُرد؛ تجزیه ی عملیات به خر ...

۱ - [فعل] بالا کشیدن، ؛ [صفت] بالاکش؛ بالاکشیدنی؛ چیزی که به سمت بالا کشیده می شود ( مانند پوشیدن شلوار یا شورت ) ۱ - ۱ [ورزش] الف - بارفیکس زدن؛ با ...

ارزان سرا؛ فروشگاه ده تومانی ( ده هزار تومانی ) ؛ قیمت فروشگاهی که همه ی اجناس آن ده هزار تومان یا چندده هزار تومان است. برگردان از �فروشگاه چنددلار ...

پرسش توصیفی؛ پرسشی که با یکی از واژه های �What, Where, Who, Why� شروع می شود و پاسخ آن بله یا نه نیست و نیاز به پاسخ توضیحی دارد.

فراگیر؛ نافذ؛ منتشر؛ پخشیده؛وافر. [عموماً در مفهوم منفی به کار می رود] پدیده ای که از نظر جغرافیایی یا ماهوی گسترده شده است. عارضه ی فراگیر یعنی عارض ...

[روانشناسی رفتار کلامی] [صفت] خوش بیان؛ قادر به صحبت کردن سلیس و روان

جناب آقای Arash2024 با سپاس از مشارکت تان، استیک به معنی آتش نیست بلکه به معنی چوبه ی اعدام با آتش است. در این مثال شما هم استیک به معنی تصادف �خطرن ...

برخوردار؛ مستحق؛ دارای حق استفاده از قانون، مقررات، یا مزیت معین مثال: In the United States under a Federal law, children with disabilities ( aged ...

[روانشناسی] نامیدن، نام گذاری، رفتار کلامی که در آن سئوال کننده با اشاره به سوژه ی عینی ( روی میز یا داخل اتاق ) مثلاً می پرسد: �این چیه؟� پاسخِ کلام ...

[روانشناسی] پاسخ گفتاریِ تداعی شده؛ پاسخ گفتاری در آموزش رفتارِ کلامی که در آن در غیاب سوژه ی عیین، پاسخ دهنده از طریق تداعی نام آن را می گوید. مانند ...

۱ - [فعل] رویارویی؛ مواجهه ۲ - [صفت] تکان دهنده؛ تأسف آور مثال: The confronting image of the land literally crumbling to the weight of a wind farm cr ...

۱ - [صفت] خلاق؛ مبتکر ۲ - [اسم] ایده پرداز؛ شخصی که ایده های جدید برای بازاریابی ارائه می کن Someone who generates new ideas and sales materials for ...

[اقتصاد] دگرارزی؛ مانند تفاضل قیمت میان طلا یا نقره و پول یا ارز کاغذی یا دیجیتالی نماینده ی آن

فنی تخیلی؛ خیال پردازی در حوزه ی فن آوری

ائتلاف ماینرها؛ به هم پیوستن چندین مزرعه ی ماینری از طریق شبکه برای افزودن به احتمال استخراج رمزپول آقای مجید حاحتمند: مفهوم دو اصطلاح مزرعه ی اسختر ...

[اقتصاد] انحصار مقیاس؛ شرکت های انحصاری بدون رقیبی که از با بهره گیری از �صرفه ی مقیاس� محصولاتی با ‏ناچیزترین حاشیه ی سود تولید می کنند. ‏

همزیستی؛ شیوه ی زیست همیارانه ی دو گونه، مانند زنبور عسل و گل که زنبور عسل از شهد و گرده ی گل استفاده می کند و در مقابل آن را گرده افشانی می کند

[اقتصاد] ارزش گذاری؛ نرخ گذاری؛ تعیین ارزش؛ ارزشیابی؛ عموماً به تعیین ارزش کارشناسی املاک یا تعیین نرخ کالاها از سوی دولت اطلاق می شود.

[فعل]۱ - شرط بندی؛ شرط بستن؛ ۲ - [مالیه] شرط گذاشتن؛ مشروط کردن

[صفت] ناخوشایند؛ موذی؛ آزاردهنده مثال: Do you feel an uncomfortable heat at the pit of your stomach, sir قربان! آیا سوزشی آزاردهنده در سر دل تان دار ...

[مالیه] اصطلاحی در حراج ها که می شود به صورت این متن �. . . می شمارم . . . یک، می شمارم . . . دو . . . � ترجمه کرد: going once, going twice. Said be ...

۱ - [مهندسی مکانیک]۱ - ۱ فیکسچر؛ بندوبست؛ گیره؛ قطعه گیر ۲ - ۱ ( plumbing fixture ) بهداشتی آلات ( معادل دقیق در فارسی ندارد ) ، هر آنچه در ورودی یا ...