retractable

/riˈtræktəbl̩//rɪˈtræktəbl̩/

معنی: جمع شدنی، پس رفتنی، انکار پذیر
معانی دیگر: انکار پذیر، جمع شدنی، پس رفتنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of retract.

جمله های نمونه

1. A 20,000-seat arena with a retractable roof is planned.
[ترجمه گوگل]یک سالن 20000 نفری با سقف جمع شونده در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]یک میدان ۲۰،۰۰۰ نفری با سقف قابل جمع برنامه ریزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was ultra-streamlined, with retractable undercarriage, and a windscreen which folded down to lie flush once height had been gained.
[ترجمه گوگل]این خودرو فوق‌العاده کارآمد، با زیرشاخه جمع‌شونده و شیشه جلویی بود که پس از افزایش ارتفاع تا می‌شد تا دراز بکشد
[ترجمه ترگمان]آنجا با ماشین retractable و a که تا زمانی که به آن دست یافته بود، بالا و پایین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The new stadium will have a retractable roof.
[ترجمه گوگل]ورزشگاه جدید دارای سقف جمع شونده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]استادیوم جدید سقف قابل جمع شدن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cats have retractable claws.
[ترجمه گوگل]گربه ها دارای پنجه های جمع شونده هستند
[ترجمه ترگمان] گربه ها claws جمع میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The main stadium has a retractable roof.
[ترجمه گوگل]استادیوم اصلی دارای سقف جمع شونده است
[ترجمه ترگمان]ورزشگاه اصلی سقف قابل جمع شدن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is equipped with a Grando fully retractable safety cover.
[ترجمه گوگل]این به یک پوشش ایمنی کاملا جمع شونده Grando مجهز شده است
[ترجمه ترگمان]آن مجهز به یک پوشش ایمنی کاملا قابل جمع شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The tailwheel was made to be retractable and a third seat was added along with a gun position.
[ترجمه گوگل]چرخ دم به صورت جمع شدنی ساخته شده بود و صندلی سوم به همراه موقعیت تفنگ اضافه شد
[ترجمه ترگمان]The قرار بود قابل جمع شدن باشد و یک صندلی سوم به همراه یک موقعیت توپ اضافه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The tail-wheel was not retractable, but could be steerable as an option.
[ترجمه گوگل]چرخ دم قابل جمع شدن نبود، اما به عنوان یک گزینه قابل هدایت بود
[ترجمه ترگمان]چرخ - دم قابل جمع شدن نبود، اما می توانست به عنوان یک گزینه انتخاب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Without this retractable umbilical cord, the soul would be utterly lost in the chaos of its dreams.
[ترجمه گوگل]بدون این بند ناف جمع شونده، روح به کلی در هرج و مرج رویاهایش گم می شود
[ترجمه ترگمان]بدون این بندناف جمع شدنی، روحش در آشفتگی رویاهایش محو خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Screwdriver blades might have a retractable sheath or ultrasonic guards, for example.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، تیغه های پیچ گوشتی ممکن است دارای غلاف جمع شونده یا محافظ های اولتراسونیک باشند
[ترجمه ترگمان]تیغ ها ممکن است دارای غلاف قابل جمع یا محافظ مافوق صوت باشند، به عنوان مثال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. From the sheepskin floor mats to the retractable winged hood ornament, the Phantom is a luxury.
[ترجمه گوگل]از تشک های کف گوسفند گرفته تا زیورآلات کاپوت بالدار جمع شونده، فانتوم یک لوکس است
[ترجمه ترگمان]از mats کف دوش گرفته تا the پر بال دار، شبح یک تجمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A retractable handle slides in-and-out for easy towing of your bag and heavy-duty wheels are located on the opposite side for effortless ease of towing as well.
[ترجمه گوگل]یک دسته جمع شونده به داخل و خارج می‌چرخد تا به راحتی کیف شما را بکسل کند و چرخ‌های سنگین نیز در طرف مقابل قرار گرفته‌اند تا بکسل کردن آسان باشد
[ترجمه ترگمان]یک دسته قابل جمع شدن در داخل و خارج برای کشیدن آسان کیسه شما و چرخ های سنگین وظیفه در طرف مقابل برای راحتی بدون تقلا (بکسل کردن)قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Therefore, morphing winglet with retractable grid has the potential of improving aircraft takeoff performance.
[ترجمه گوگل]بنابراین، شکل گیری بالچه با شبکه جمع شونده پتانسیل بهبود عملکرد برخاست هواپیما را دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، morphing winglet با شبکه قابل جمع، پتانسیل بهبود عملکرد هواپیما را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The present invention relates to a retractable mechanism, including a self-body whose interior possesses cylindrical reservoir, in which one end is closed end.
[ترجمه گوگل]اختراع حاضر مربوط به مکانیزم جمع شدنی است، از جمله بدنه خود که داخل آن دارای مخزن استوانه‌ای است که در آن یک انتهای آن بسته است
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود به یک مکانیسم قابل جمع شدن مربوط می شود، از جمله بدن خود - که درون آن دارای یک منبع استوانه ای است که در آن یک سر بسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جمع شدنی (صفت)
retractable, shrinkable

پس رفتنی (صفت)
retractable

انکار پذیر (صفت)
retractable

انگلیسی به انگلیسی

• can be drawn back, can be pulled back; can be taken back, can be withdrawn
retractable parts of a machine can be moved back into a different place or position.

پیشنهاد کاربران

retractable pen
خودکار فشاری/کلیکی
روان نویس فشاری/کلیکی
جمع شدنی
دارای قابلیت جمع شدن به سمت داخل ( مثل دسته ی چاقوی ضامن دار, پنجه ی گربه و یا سقف ورزشگاه ها و. . . )

بپرس