absenteeism

/ˌæbsənˈtiːˌɪzəm//ˌæbsənˈtiːɪzəm/

معنی: غیبت، حالت غایب بودن
معانی دیگر: تمایل به غیبت، از کار گریزی، غیبت از کار یا مدرسه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: habitual or repeated absence from a place where regular attendance is required, such as work or school.

- The improvement in working conditions is credited for the drop in absenteeism this year.
[ترجمه ناصر اقدمی] بهبود شرایط کاری عامل ( تضمین کننده ) کاهش غیبت از کار در سال جاری بوده است.
|
[ترجمه گوگل] بهبود شرایط کار باعث کاهش غیبت در سال جاری می شود
[ترجمه ترگمان] بهبود شرایط کاری برای افت فعالیت در سال جاری معتبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Absenteeism is a problem in some industries.
[ترجمه مریم سالک زمانی] برخی از صنایع با معضل کارگریزی مواجه هستند.
|
[ترجمه زینب سرآمد] غیبت غیر موجه در برخی صنایع دردسر ساز است.
|
[ترجمه گوگل]غیبت در برخی صنایع مشکل ساز است
[ترجمه ترگمان]absenteeism یک مشکل در برخی صنایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There were strict sanctions against absenteeism.
[ترجمه مریم سالک زمانی] تنبیه ها و مجازات سخت گیرانه در برابرا از کارگریزی وضع شده بود.
|
[ترجمه گوگل]تحریم های شدیدی علیه غیبت وجود داشت
[ترجمه ترگمان]مجازات های شدیدی بر علیه غیبت وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Poor timekeeping and absenteeism will not be tolerated.
[ترجمه مریم سالک زمانی] با از کارگریزی و عدم رعایت دقیق ساعات حضور، مدارا نخواهد شد.
|
[ترجمه گوگل]زمان سنجی ضعیف و غیبت قابل تحمل نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]محرومیت ضعیف و غیبت تحمل نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The high rate of absenteeism is costing the company a lot of money.
[ترجمه مریم سالک زمانی] میزان بالای غیبت های پیاپی، بار مالی زیادی بر شرکت دارد.
|
[ترجمه گوگل]میزان بالای غیبت هزینه زیادی را برای شرکت تحمیل می کند
[ترجمه ترگمان]میزان بالای غیبت هزینه زیادی برای شرکت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His boss discharged him for habitual absenteeism.
[ترجمه گوگل]رئیسش او را به دلیل غیبت از کار مرخص کرد
[ترجمه ترگمان]رئیسش او را به خاطر absenteeism معمولی اخراج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Absenteeism, recurrent minor illnesses, accidents at home and at work and disturbed relationships with colleagues are all commonplace.
[ترجمه گوگل]غیبت، بیماری های جزئی مکرر، حوادث در خانه و محل کار و اختلال در روابط با همکاران، همه امری عادی است
[ترجمه ترگمان]بیماری های خفیف، بیماری های خفیف، تصادفات در خانه و سر کار و روابط آشفته با همکاران، همگی امری پیش پاافتاده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Absenteeism, turnover, and operating costs were all high.
[ترجمه گوگل]غیبت، گردش مالی و هزینه های عملیاتی همه بالا بود
[ترجمه ترگمان]هزینه های عملیاتی، گردش مالی و هزینه های عملیاتی بسیار بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Where absenteeism does become a focus of management attention, there are very tangible improvements.
[ترجمه گوگل]جایی که غیبت به کانون توجه مدیریت تبدیل می شود، پیشرفت های بسیار ملموسی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]جایی که غیبت، کانون توجه مدیریت می شود، پیشرفت های بسیار ملموسی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The direct effect of job on absenteeism is shown to be zero.
[ترجمه گوگل]اثر مستقیم شغل بر غیبت صفر نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که اثر مستقیم کار بر روی غیبت صفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Absenteeism will account for some gaps, and temporary vacancies for inability to state a clerk's name.
[ترجمه گوگل]غیبت باعث ایجاد برخی خلاءها و جای خالی موقت برای ناتوانی در بیان نام منشی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]absenteeism برای برخی از شکاف ها و جاه ای خالی موقت برای ناتوانی در بیان نام یک منشی حساب خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the early 1980s it had the highest absenteeism and dropout rates in Portland.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1980، بالاترین میزان غیبت و ترک تحصیل را در پورتلند داشت
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۸۰، بیش ترین تعداد absenteeism و ترک تحصیل در پورتلند را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Such reduced absenteeism is a social benefit in that it reduces public expenditure through the statutory sick-pay scheme.
[ترجمه گوگل]چنین غیبت کاهش‌یافته‌ای یک مزیت اجتماعی است، زیرا هزینه‌های عمومی را از طریق طرح قانونی پرداخت بیماری کاهش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این غیبت کاهش یافته یک مزیت اجتماعی است که هزینه های عمومی را از طریق طرح پرداخت حقوق قانونی کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In investigating the causes of absenteeism from work, for example, researchers have found different contributory factors.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در بررسی علل غیبت از کار، محققان به عوامل مختلف کمک کننده دست یافته اند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، محققان در تحقیق علل غیبت از کار عوامل موثر دیگری را یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It often saves large sums in absenteeism and recruitment as companies retain a better workforce.
[ترجمه گوگل]اغلب در غیبت و استخدام، مبالغ زیادی را پس انداز می کند زیرا شرکت ها نیروی کار بهتری را حفظ می کنند
[ترجمه ترگمان]آن اغلب مبالغ هنگفتی را در غیبت و استخدام در حالی که شرکت ها نیروی کار بهتری را حفظ می کنند، ذخیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The reason why absenteeism was non-existent on Thursdays was not just because it happened to be pay day.
[ترجمه گوگل]دلیل عدم حضور غیبت در پنجشنبه ها فقط به این دلیل نبود که روز حقوق و دستمزد بود
[ترجمه ترگمان]دلیل اینکه غیبت در روزه ای پنجشنبه غیر ممکن بود، تنها به این دلیل نبود که روز به روز پرداخت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غیبت (اسم)
absence, absenteeism, backbite, fadeaway

حالت غایب بودن (اسم)
absenteeism

انگلیسی به انگلیسی

• tendency to be absent without authorization, repeated absence
absenteeism is the fact or habit of frequently being away from work or school, without a good reason.

پیشنهاد کاربران

غیبت از کار. کارگریزی
مثال:
There were strict sanctions against absenteeism.
مجازاتهای سختی در برابر غیبت از کار وجود داشت.
گریز از کار، کارگریزی، غیبت از کار
the fact of staying away from work, especially without a good reason/ a situation in which people are not at school or work when they should be
نرفتن به سر کار، به خصوص بدون دلیل موجه/ موقعیتی که در آن افراد در زمانی که باید در مدرسه یا کار حاضر باشند، ولی نیستند.
...
[مشاهده متن کامل]

The high levels of absenteeism at the company were caused by poor management.
work/staff absenteeism ) Studies show that staff absenteeism is higher on certain days of the week ( .
Students with chronic absenteeism can pull down the school's performance.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/absenteeism• https://en.wikipedia.org/wiki/Absenteeism
being stay away from work especially without a good reason
غیبت پیاپی
غیبت از کار؛ غیبت از کلاس؛ مدرسه گریزی
[حقوق کار]
تمایل به غیبت
ار کار گریزی منظم
غیبت غیر موجه
Permanent absenteeism
غیبت های همیشگی

بپرس