تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

رادیو ضبط

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱ - خشم و غضب بسیار شدید ۲ - کسی که از کوره در میره • fury surged through her and she slammed the phone down. • She became wild with fury Furiou ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

موجود اما نا آشکار / ناپیدا/ پنهان، نهفته، ناشکوفا، ناشکفته، بروز نیافته A Latent latent : استعداد بالقوه/بروز نیافته، استعداد شکوفا نشده، استعداد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

کلاهبرداری، دله دزدی، سر کسی شیره مالیدن و پولش رو گرفتن Swindle To obtain money through fraud

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کک و مک Flat light brown spots usually dusted across the nose, chicks, arms and chest. They apprear on sun exposed skin He was a long - haired kid ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

قسمت سایبان کلاه the flat peice of a cab which protects eyes from the sun آفتاب گیر داخل خودرو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

دیدگاه نقطه نظر شخصی نظر منظر Perspective Point of view Comprehensive view a position or place that affords a wide or advantageous perspective ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پوشش نایلونی حباب دار ضربه گیر A protective plastic packaging sheets which protects fragile items while shipping I love popping bubble wrap becaus ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خیلی مذهبی؛ کسی که در مورد قوانین دینی سختگیره و مو به مو اونها رو رعایت میکنه و خیلی سخت می گیره تا حدی که هیچ لذتی از چیری نمی بره.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مو به مو To follow the details exactly and precisely Puritanical people follow the morals and . religiouss rules to the letter

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

۱ - یهویی مردن ۲ - گمشو، خفه شو، برو بمیر , لال مونی بگیر ، نمیخوام صداتو بشنوم slang: go away, be quiet ۳ - برای تاکید روی چیزی که خوشگل، جذاب و ج ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

درمیان بودن، در کار بودن، با وجودِ، با حضورِ مثلا وقتی پای بچه در میانه Involved Playing a part in something Opposite= out of the picture, not inv ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

going from couple to family

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

درآمد ناخالص Total amount of income Gross sales Revenue

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

چهل تکه دوزی متنوع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

رویکرد هدفمند،

پیشنهاد
٣

یهویی Unexpectedly made suddenly or without careful thought An informal spur - of - the moment photo = عکسِ همین الان یهویی ؛ ) snapshot On the spu ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Except for The town common was deserted save for a few people

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

"To make one's bed, now lie in it" خود کرده را تدبیر نیست با دست خودش گورش رو کنده خودش کرده و خودش هم باید درستش کنه. • a circumstance where you h ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

عزم را جزم کردن، کمر همت گماشتن، اراده کردن To work hard and diligently We should make our kids apply themselves to stand above the rest instead o ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقتی به سر آدم میزنه تا یه کاری ( عجیب ) ا نجام بده To suddenly decide to do something especially something foolish/silly/strange

پیشنهاد
٤

خود را از پا انداختن To exhaust yourself by working very hard

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خود را به شدت ناراحت، نگران، مضطرب، . . . کردن To make oneself feel upset, angry, nervous

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

( معمولا چیز ناخوشایند ) سرشار، مملو، پر ، آکنده Widespread Prevalent Abundant Full of . The election was rife with the fraud

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

هیچی، Nothing at all هیچ ، صفر Zero, not any There is zilch evidence for the fraud I won three to zilch I have zilch in my bank account During ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی خوش بین نباش، خیلی امیدوار نباش ( که نتیجه بده ) ، خیلی مطمئن نباش، خیلی روش حساب نکن Also: don't build/ hold your hopes up Don't be confiden ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Be purged از اتهامات مبری شدن Clear of a charge The minister is being purged from charges

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

بر هم زدن، به هم خوردن ( برنامه، نقشه ) توسط شخص دیگری به صورت عمدی، نقش بر آب کردن Scotch Sabotage Thwart Hinder Stem Throw a ( monkey ) wrench in ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

۱ - ( ابزار ) محکم، مقاوم، بادوام ، قوی، سنگین heavy - duty/gloves/detergent/electrical equipments ۲ - تمام عیار، اساسی، شدید ، سنگین Heavy - dut ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ - عاطل و باطل گشتن، پلکیدن، ول گشتن، گشتن، چرخی زدن، دوری زدن ۲ - نشست و برخاست کردن Loiter

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

مبرم، اورژانسی : pressing need عدیده: pressing problem اساسی و مهم، درخور توجه a pressing question

پیشنهاد
٢

۱ - بعد از وقفه ای کوتاه یا طولانی دوباره به روال قبل برگشتن، To return to routine to find your rhythm once more ۲ - خود را با شرایط جدید وفق دادن، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

رابطه نزدیک/خوب بین افراد را بهم زدن اختلاف افکندن دشمنی بین افراد انداختن To spoil/damage the good/close friendship that between people have To ca ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

تمایل زیاد، کشش، علاقه وافر, Penchant Affinity Disposition Liking Inclination Affection Fondness Taste Preference

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

چه بد! Is used to indicate disappointment

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Boxing without wearing gloves

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

باتلاق شنی Fine sand saturated with water often found near rivers or coasts Peoplr cant drown in quicksands because they are less dense than them.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گل فرو رفتن to get stuck in mud گرفتار شدن یا بودن، گیر افتادن، غرق ( در مشکلات ) بودن To be trapped in a difficult/sticky situation Entrap E ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

قدم زدن بدون هدف خاصی، پرسه زدن، پلکیدن To pass time idly, without doing anything in particular Hang around Dawdle !Don't lollygag! Or we will m ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

۱ - موضوعی را عَلَم کردن و روی آن مانور دادن مهم جلوه دادن بزرگنمایی کردن Emphasize or exaggerate the extent or importance of something ۲ - درست ک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Informal, US گرفتی؟ افتاد؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

حقیقت تلخ؟!! حقیقتی که اعتراف بهش خیلی سخته. A truth that is difficult to admit A truth that is difficult to accept The fact that powerful sexu ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تجلی، ظهور، نمود، • The universe is an emanation of the essence of the Creator • some emanations of his personality

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مدت ها قبل، مدت ها ( ست ) Long ago They have long since tried to pass the law at every available opportunity

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مسئولیت، تعهد، وظیفه، بار Obligation Responsibility Burden Load We put or responsibility on someone or their shoulders The onus is on the world ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فصیح، بلیغ، نافذ، روشن، بارز Articulate Sharp Keep Clear cut Incisive Vigorous Cutting Clear Distinct

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر طبیعی، ساختگی، تصنعی، نمایشی ، متظاهرانه Affected Not natural Artificial Forced Pretentious Insincere Yet a lot of the dialogue still soun ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Trinket

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

اشیا زینتی و جواهرات بدل ارزان قیمت Knick knack

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به صورت خیلی افراطی تزئین شده, بیش از حد براق زشت و کج سلیقه و مبتذل طراحی، دکوراسیون و یا اشیاء عامه پسند بدلی آبارتلی به ترکی Overly ornamented ...