strain every nerve

جمله های نمونه

1. She's straining every nerve to get the work finished on time.
[ترجمه گوگل]او تمام اعصاب خود را تحت فشار قرار می دهد تا کار را به موقع تمام کند
[ترجمه ترگمان]با تمام قوا تلاش می کند تا کار را به موقع تمام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He strained every nerve to snatch victory from defeat.
[ترجمه گوگل]او برای ربودن پیروزی از شکست، هر اعصابی را تحت فشار قرار داد
[ترجمه ترگمان]او تمام اعصابش را به هم زد تا پیروزی را از شکست برهاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was straining every nerve to impress the judges.
[ترجمه گوگل]او هر اعصابی را تحت تأثیر قرار می داد تا داوران را تحت تأثیر قرار دهد
[ترجمه ترگمان]همه عصبی شده بودند تا داور را تحت تاثیر قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You can call me, I will strain every nerve to you find your house.
[ترجمه گوگل]می تونی با من تماس بگیری، من به هر اعصابی فشار می آورم تا خانه ات را پیدا کنی
[ترجمه ترگمان]می توانید به من زنگ بزنید، تمام اعصاب را به شما فشار می دهم تا خانه شما را پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We should strain every nerve to do the work.
[ترجمه گوگل]برای انجام کار باید به هر اعصابی فشار بیاوریم
[ترجمه ترگمان]ما باید تمام عصب رو فشار بدیم تا کار رو انجام بدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We must strain every nerve to live in accordance with the best in us.
[ترجمه گوگل]ما باید هر اعصابی را تحت فشار قرار دهیم تا مطابق با بهترین های خود زندگی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید به تمام اعصاب خود فشار بیاوریم تا با بهترین ها زندگی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You can call me, I will strain every nerve to find your house.
[ترجمه گوگل]می تونی با من تماس بگیری، هر اعصابی را فشار می دهم تا خانه ات را پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]می توانید به من زنگ بزنید، تمام اعصاب شما را فشار می دهم تا خانه شما را پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The beauty of nature, always make every attempt, try various devices to strain every nerve to, splash-ink brush.
[ترجمه گوگل]زیبایی طبیعت، همیشه تمام تلاش خود را بکنید، دستگاه های مختلف را امتحان کنید تا هر اعصابی را به آن فشار دهید، قلم موی جوهر پاشیدن
[ترجمه ترگمان]زیبایی طبیعت، همیشه هر تلاشی را انجام می دهد، وسایل مختلفی را امتحان می کند تا هر عصب را با قلم پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yet I know that I have no alternative but to strain every nerve to make myself better and better.
[ترجمه گوگل]با این حال می دانم که چاره ای جز فشار دادن هر اعصابی برای بهتر و بهتر شدن خودم ندارم
[ترجمه ترگمان]با این حال، می دانم که چاره دیگری ندارم جز این که به تمام اعصاب خود فشار بیاورم تا خودم را بهتر و بهتر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In order to enable us to strengthen understanding and cooperation, yet you will use your company units, parts of the sample design, available to us, we will strain every nerve to meet your needs.
[ترجمه گوگل]برای اینکه بتوانیم تفاهم و همکاری را تقویت کنیم، با این حال شما از واحدهای شرکت خود، بخش هایی از طرح نمونه در دسترس ما استفاده می کنید، ما هر اعصابی را برای رفع نیازهای شما تحت فشار قرار می دهیم
[ترجمه ترگمان]برای اینکه ما را قادر سازیم که درک و هم کاری را تقویت کنیم، با این حال، شما از واحدهای شرکت خود استفاده خواهید کرد، بخش هایی از طرح نمونه که برای ما موجود هستند، ما همه عصب را برای برآورده کردن نیازهای شما فشار خواهیم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Beijing famous stone treasure with customers fris of peer cooperation, strain every nerve for the guests to provide quality services, is your trusted partner.
[ترجمه گوگل]پکن گنج سنگ معروف با مشتریان fris از همکاری همتایان، فشار هر اعصاب برای مهمانان برای ارائه خدمات با کیفیت، شریک مورد اعتماد شما است
[ترجمه ترگمان]گنج سنگی معروف پکن با مشتریان fris از هم کاری همتا، هر عصب آنی برای میهمانان فراهم می کند تا خدمات باکیفیت را تامین کند، شریک مورد اعتماد شما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make every effort possible, give it one's all

پیشنهاد کاربران

to make the greatest possible effort
اصطلاح
بیشترین تلاش و کوشش خود را به کار بردن
She's straining every nerve to get the work finished on time.
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/strain-every-nerve
Also: to strain every sinew
همه توان را به کار بردن exert oneself at full bore
تمام تلاش خود را کردن
To do something with the utmost effort
To make the greatest effort
Doctors strained every nerve to save
. him

بپرس