پیشنهادهای Figure (٣,٢٤٠)
تسلیم شدن، کوتاه آمدن Give in Suddenly stop opposing
- فرد بی ملاحظه، فردی که بدون رعایت جوانب رفتار می کند یا سخن می گوید. - احمقانه Insensitive Without considering other people's feelings Rude, C ...
Fishy Something isn't right there's a storm brewing To smell a rat Something is rotten
محشرِ! very good, excellent, cool, awesome . The festival was beastly
Slang: زشت Really ugly, unattractive Brewtiful ; ) . That girl was brew
بچه ننه، بی اراده، کمرو و ضعیف، ترسو و بزدل، سوسول ( به ترکی: باشنا دوی چوریین الینن آل, یاضغ ) A timid, sissy, weak, cowardly, submissive, meek m ...
) To flip the script ( on sb ناگهانی تغییر رویه دادن اقدام غیر منتظره انجام دادن ورق را برگرداندن شرایط را به نفع خود برگرداندن شرایط موجود را تغ ...
It's a crock What a crock ( این حرف ) چرندِ! Bullshit Nonsense Untrue, foolish or wrong
مرور کردن، نگاهی انداختن گوز دولاندرماخ به ترکی
خاک ریزی برای مهار سیل
کنسل کردن The olympic gsmes got called off because of pandemic
کنترل کردن، مهار کردن To check To control
خیلی سریع و خیلی زیاد very quickly and in great amount
پیچ و تاب خوردن The river meandered gently
گیشه His latest movie tanked at the box office
با شکست مواجه شدن To suffer failure, decline To fail completely
عصبانی کردن To agitate
Nuts and bolts زیر و بم ریز و درشت خم و چم Twists and turns جزئیات details ریزه کاری ها fine points Having never owned a credit card in my life, ...
البته، ولو اینکه، هر چند It shows im willing to grow - albeit at snails . pacee
آداب معاشرت، نزاکت رفتار و منش با ملاحظه. رو برو شدن با مسائل با درایت و نکته سنجی
فرافکنی کردن فرد تمایلات نامناسب و ناپسند خویش را به دیگران نسبت می دهد و در نتیجه خود را عاری از هرگونه عیب و نقص می داند. They tried to deal wi ...
Keep schtum/shtoom ساکت باش
کسی که کارش مبارزه با حشرات و حیوانات موذیه. Pest control expert
۱ - عرشه کشتی ۲ - ایوان ۳ - تزئین کردن
لباس شیک, باکلاس و گرانقیمت Expensive, stylish, elegant and fancy clothes
افسردگی بعد از زایمان Baby blues
سطحی، ( به ترکی : اوزدن گئتمه، بی قولایما ) ) Superficial Shallow Lacking debth A surface level friendship surface - level guesswork
دوراندیشی، عاقبت اندیش Using wisdom , reason in dealing with practical affairs like taking action or making decision عقل حکم می کنه که زودتر حرکت کن ...
کارخانه یا کارگاه ذوب آهن A workshop or factory for producing metal casting
مستاصل، درمانده، سردرگم Confused A situation in which you don't know what to do or say Abandoned people may feel at a loss, discarded, undesired, ...
گداختن سنگ معدن برای استخراج فلزات To extract metal from ore by heating and melting Crude iron ( pig iron ) is obtained through the process of smel ...
ترکیب و همزیستی قومیت ها با فرهنگها و زبانهای مختلف در جامعه ای که هر کدام فرهنگ، سنن و آداب و رسوم خود را حفظ می کنند. بر خلاف تئوری "melting pot"
Burger The patties he took from freezer had . still been white with frost
A member of pea family
بالا آوردن Throw up
بالا آوردن Blow one's groceries
نقشه ای/ برنامه ای/ کاری غیر معمول یا غیر منتطره در سر داشتن ( دارای بار منفی ) دست گل به آب دادن خرابکاری کردن By what someone gets up to, you are ...
Relevant
فرآیند/کار/پروسه حدس زدن An estimate Speculation • . I had to rely on pure guesswork • Entering the realms of guesswork and . speculationn • . Th ...
نیمکت تماشاچی
از حال رفتن و غش کردن When clay put his arm around her she slumped against him
به هم ریخته، کثیف و نامرتب، خیس و کثیف Disheveled
نه خیلی باهوش، گیج، Dumb Not very intelligent A bit slow
۱ - از دست دادن خون lose blood ۲ - از دست دادن چیزی طی پروسه ای طولانی، آهسته و مدوام the long, slow and steady process of loosing something ۳ - هو ...
با این مضمون The general meaning rather than the exact words The Quran doesn'give any details other than this, but we find further details in the ...
۱ - نرم و مرطوب و چسبونکی soft, wet, and sticky ۲ - شورش رو درآورده، بیش از حد احساساتی Corny Overly sentimental Mushy Cloying Cheezy Tacky Kitsch ...
جد و جهد و تلاش بسیار به خرج دادن
تلاش برای دستیابی به امری مشکل جد و جهد کردن طلب، جستجو، تلاش، تحقیق کردن - To start something difficult, new, important, or exciting - To star ...
روی سگ آدم رو بالا آوردن کفر آدم رو درآوردن - Make someone lose control of their own actions and do the most abominable act - Cause someone to s ...
کمترین/ پایین ترین حد Lowest level Lowest point - Her confidence is at an all time low - Hit all - time lows - plunge to all - time low • a ...