patently

/ˈpætəntli//ˈpeɪtntli/

آشکارا، به وضوح، بطور اشکار

جمله های نمونه

1. patently absurd
آشکارا چرند

2. The treatment is patently not working.
[ترجمه گوگل]درمان به وضوح کار نمی کند
[ترجمه ترگمان]این درمان به طور واضح کار نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's patently absurd not to wear a coat in such cold weather.
[ترجمه گوگل]پوشیدن کت در چنین هوای سرد کاملاً پوچ است
[ترجمه ترگمان]اصلا این طور نیست که در این هوای سرد کت بپوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He made his displeasure patently obvious.
[ترجمه رضا افشار مقدم] وی ناراحتی خود را بوضوح آشکار ساخت
|
[ترجمه بهار] او ناراحتی خود را به وضوح نشان داد
|
[ترجمه گوگل]او نارضایتی خود را آشکارا آشکار کرد
[ترجمه ترگمان]He را اشکارا از کار انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was patently obvious that he was lying.
[ترجمه گوگل]کاملاً مشخص بود که او دروغ می گوید
[ترجمه ترگمان]اشکارا واضح بود که او دروغ می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was patently obvious that she was lying.
[ترجمه گوگل]واضح بود که او دروغ می گوید
[ترجمه ترگمان]واقعا واضح بود که او دروغ می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The whole idea was patently ridiculous.
[ترجمه گوگل]کل ایده به وضوح مضحک بود
[ترجمه ترگمان]کل این ایده واقعا مسخره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's patently obvious that you're in love with her.
[ترجمه گوگل]واضح است که شما عاشق او هستید
[ترجمه ترگمان]اشکارا واضح است که تو عاشق او هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The dominance of the academic tradition is patently supported by the major vested interest groups within education and the broader society.
[ترجمه گوگل]سلطه سنت آکادمیک آشکارا توسط گروه‌های ذینفع اصلی در آموزش و پرورش و جامعه گسترده‌تر حمایت می‌شود
[ترجمه ترگمان]سلطه سنت آکادمیک آشکارا توسط گروه های ذی نفع اصلی در زمینه آموزش و جامعه وسیع تر پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was patently lying.
[ترجمه گوگل]او آشکارا دروغ می گفت
[ترجمه ترگمان]اون اشکارا دروغ می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She further offended doctors by clinging to patently wrong ideas.
[ترجمه گوگل]او با چسبیدن به ایده های آشکارا اشتباه پزشکان را آزار داد
[ترجمه ترگمان]او بیشتر پزشکان را با چسبیدن به ایده های کاملا اشتباه آزرده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their claim was patently false.
[ترجمه گوگل]ادعای آنها آشکارا دروغ بود
[ترجمه ترگمان]این ادعا اشکارا نادرست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is patently evident from the way he depicted, on occasion, perfectly symbiotic kisses, embraces and bodies.
[ترجمه گوگل]این به وضوح از شیوه ای که او در مواردی بوسه ها، آغوش ها و بدن های کاملاً همزیستی را به تصویر می کشید، مشهود است
[ترجمه ترگمان]این به وضوح از روشی که او نشان می دهد، به طور خاص، بوسه ها، آغوش و اجساد کاملا مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Jenkins' explanation of the situation is patently absurd.
[ترجمه گوگل]توضیح جنکینز از وضعیت آشکارا پوچ است
[ترجمه ترگمان]توضیح جنکینز از این وضعیت کاملا نامعقول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Because it is patently obvious that Rollins is not bullshitting or manipulating.
[ترجمه گوگل]زیرا آشکارا واضح است که رولینز مزخرف یا دستکاری نمی کند
[ترجمه ترگمان]چون کاملا واضح است که Rollins bullshitting یا دستکاری نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• openly, in an exposed manner, manifestly; clearly, obviously, evidently

پیشنهاد کاربران

بطور آشکار. بطور واضح
pa‧tent‧ly /ˈpeɪtntli $ ˈp� - / adverb formal
very clearly
The treatment is patently not working.
patently false/untrue
To say that the proposal has no disadvantages at all is patently untrue.
It’s patently obvious that you’re in love with her.
Clearly
Obviously
Openly
That is a patently stupid idea
Patently false/absurd dangerous

بپرس