sortie
/ˈsɔːrti//ˈsɔːtiː/
معنی: یورش، یورش اوردن
معانی دیگر: (هواپیمای جنگی) پرواز عملیاتی، پرواز رزمی، جنگ پرواز، تک پرواز، (حمله ی ناگهانی محاصره شده ها به محاصره کنندگان) برون تاخت، برون تک، نیروی برون تاز، قشون یورش برنده، خروج، sortie نظ، حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان

بررسی کلمه
اسم ( noun )
• (1) تعریف: an assault made by a besieged military force against its attackers.
• (2) تعریف: the flying of an aircraft on a combat mission.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: sorties, sortieing, sortied
حالات: sorties, sortieing, sortied
• : تعریف: to go on a sortie.
جمله های نمونه
1. His first sortie into the world of film - making wasn't very successful.
[ترجمه گوگل]اولین سفر او به دنیای فیلم - ساخت چندان موفقیت آمیز نبود
[ترجمه ترگمان]اولین شبیخون او به دنیای فیلم سازی چندان موفقیت آمیز نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین شبیخون او به دنیای فیلم سازی چندان موفقیت آمیز نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We made a sortie from our hotel to the open-air market.
[ترجمه گوگل]از هتلمان به بازار فضای باز سورتی پرواز کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از هتل خود به بازار هوای آزاد فرار کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما از هتل خود به بازار هوای آزاد فرار کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His men made a sortie to Guazatan and took a prisoner.
[ترجمه گوگل]افرادش سورتی به گوازاتان زدند و اسیر کردند
[ترجمه ترگمان]افراد او به سوی Guazatan یورش بردند و زندانی را گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افراد او به سوی Guazatan یورش بردند و زندانی را گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This is the acclaimed historian John Taylor's first sortie into fiction.
[ترجمه گوگل]این اولین سفر مورخ تحسین شده جان تیلور به داستان است
[ترجمه ترگمان]این اولین شبیخون جان تیلور به داستان تخیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اولین شبیخون جان تیلور به داستان تخیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Even this sortie was a test flight.
[ترجمه گوگل]حتی این سورتی پرواز آزمایشی بود
[ترجمه ترگمان]حتی این sortie، یک پرواز آزمایشی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی این sortie، یک پرواز آزمایشی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The sortie with Black's bishop has cost him time and he has no tangible pressure on d
[ترجمه گوگل]سورتی پرواز با اسقف بلک برای او وقت صرف کرده است و او هیچ فشار محسوسی روی د
[ترجمه ترگمان]شبیخون با اسقف سیاه برای او تمام شده است و او هیچ گونه فشار محسوسی در بر نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شبیخون با اسقف سیاه برای او تمام شده است و او هیچ گونه فشار محسوسی در بر نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Now everything was ready for the big sortie.
[ترجمه گوگل]حالا همه چیز برای سورتی پرواز بزرگ آماده بود
[ترجمه ترگمان]اکنون همه چیز برای the بزرگ آماده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون همه چیز برای the بزرگ آماده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Our entire Fleet had to prepare for sortie on such short notice.
[ترجمه گوگل]کل ناوگان ما باید در چنین مهلت کوتاهی برای پرواز آماده می شد
[ترجمه ترگمان]تمامی کشتی های نیروی دریایی ما مجبور بودند که با توجه به این اخطار کوتاه، آماده شبیخون باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمامی کشتی های نیروی دریایی ما مجبور بودند که با توجه به این اخطار کوتاه، آماده شبیخون باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But Middleton received enormous damage on that last sortie which ultimately proved fatal.
[ترجمه گوگل]اما میدلتون در آخرین پرواز خسارت زیادی دریافت کرد که در نهایت مرگبار شد
[ترجمه ترگمان]اما میدلتون این آخرین شبیخون را متحمل شد که در نهایت منجر به مرگ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما میدلتون این آخرین شبیخون را متحمل شد که در نهایت منجر به مرگ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But each time it was a sudden sortie and took Trondur by surprise so he was not ready to spear them.
[ترجمه گوگل]اما هر بار این یک سورتی پرواز ناگهانی بود و ترندور را غافلگیر می کرد و بنابراین او آماده به نیزه زدن آنها نبود
[ترجمه ترگمان]اما هر دفعه یک حمله ناگهانی بود و با شگفتی او را غافلگیر می کرد، بنابراین حاضر نبود که آن ها را نیزه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما هر دفعه یک حمله ناگهانی بود و با شگفتی او را غافلگیر می کرد، بنابراین حاضر نبود که آن ها را نیزه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And he let squadron commanders plan their own sortie schedules.
[ترجمه گوگل]و او به فرماندهان اسکادران اجازه داد برنامه های پرواز خود را برنامه ریزی کنند
[ترجمه ترگمان]و او فرمانده اسواران را برای برنامه sortie خود تدارک دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و او فرمانده اسواران را برای برنامه sortie خود تدارک دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His first sortie into ( ie attempt to enter ) politics was unsuccessful.
[ترجمه گوگل]اولین سفر او به سیاست (یعنی تلاش برای ورود) ناموفق بود
[ترجمه ترگمان]اولین شبیخون او به (یعنی تلاش برای ورود)به سیاست ناموفق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین شبیخون او به (یعنی تلاش برای ورود)به سیاست ناموفق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His first sortie into politics was unsuccessful.
[ترجمه گوگل]اولین سفر او به سیاست ناموفق بود
[ترجمه ترگمان]نخستین شبیخون او به سیاست ناموفق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نخستین شبیخون او به سیاست ناموفق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
یورش (اسم)
offense, rush, attack, assault, offensive, onslaught, onrush, raid, pash, pounce, sally, sortie
یورش اوردن (فعل)
raid, storm, sally, sortie
به انگلیسی
• go on a military sortie; carry out a military sortie; sally forward
raid made by a besieged military force on its attackers; combat flight made by an aircraft; body of troops on a military sortie; short trip away from home
if a military force makes a sortie, it makes an attack or raid by leaving its own position and going briefly into enemy territory.
a sortie is a brief trip away from your home or base, especially a trip to an unfamiliar place; a literary use.
raid made by a besieged military force on its attackers; combat flight made by an aircraft; body of troops on a military sortie; short trip away from home
if a military force makes a sortie, it makes an attack or raid by leaving its own position and going briefly into enemy territory.
a sortie is a brief trip away from your home or base, especially a trip to an unfamiliar place; a literary use.
پیشنهاد کاربران
پرواز عملیاتی
ماموریت/یورش/حمله جنگی ناگهانی بویژه بعد از محاصره شدن ( توسط جنگنده، ناو یا سربازان )
Sally
• the aircraft from this sortie returned safely
• Visitors share chores and organize yoga sessions, hikes and bird - watching sorties
Sally
• the aircraft from this sortie returned safely
• Visitors share chores and organize yoga sessions, hikes and bird - watching sorties
Sortie ( علوم نظامی )
واژه مصوب: نوبت پرواز
تعریف: هریک از پروازهای عملیاتی یک هواگَرد|||متـ . نوبت 3
واژه مصوب: نوبت پرواز
تعریف: هریک از پروازهای عملیاتی یک هواگَرد|||متـ . نوبت 3