ادبیات فارسی و شعر فارسی
شعری از منوچهری در خود آبادیس در ترجمه غرض ،
بودن آن همگان را غرض و مصلحت خویش
این را غرض و مصلحت شاه جهان است ،
ضمیر آن و این به چه کسی یا چه چیزی اشاره دارند ؟
٢ پاسخ
...این کارِ وزارت که همیرانَد خواجه
نه کارِ فلان بن فلان بن فلانست
بود آن همگان را غرض و مصلحت خویش
این را غرض و مصلحتِ شاه جهانست...
این منظور وزیرِ سلطان محمود است که مصلحت شاه را در نظر دارد و آن همگان، بقیه به غیر از او هستند که به فکر خودشان هستند.
با احترام
بود آن همگان را غرض و مصلحت خویش
این را غرض و مصلحت شاه جهان است
آن همگان: همه ی آنها، همه
این: یکی، این یکی
با احترام
این کارِ وزارت که همی راند خواجه
نه کارِ فلان بن فلان بن فلانست/
بود آن همگان را غرض و مصلحت خویش
این را غرض و مصلحتِ شاه جهانست
شعر مذکور در مورد وزیر سلطان مسعود است.
می گوید کار وزارت کار دیگران نیست و فقط در تبحّر احمد ابن عبدالصّمد است.
بقیه به غیر از او به فکر مصلحت خود هستند و به درد وزارت سلطان نمی خورند، اوست که خواسته و مصلحت شاه را در نظر دارد.
خب اینکه دوباره همون شد ، همه آن ها ، منظور چه کسانی هستند ، و یا این یکی منظور کدام یکی ست ؟