پرسش خود را بپرسید

"دین" یا "دئن" ؟

تاریخ
١ ماه پیش
بازدید
٦٤

کلمه "دین" به معنی إمروزی: مذهب، منسک، شریعه،نحله، آئین، کیش، ...
در فرهنگ قبل از اسلام نبود؛ در هیچ قومی یا ملتی یا زبانی (عربی یا اعجمی).
دِین: إذلالٌ للهِ
دَین: طلب که ذلّت همراهی دارد
مدینة: زمین "ذلیل" شده برای سکونت انسان.
اللهُ الدیّان: الله که همه چیز براش "ذلیل" هست (طوعاً او کرهاً)
لذا دین بجز دین الله وجود ندارد!
چون فقط "ذلّت" شدن برای "الله دیّان الدین"؛ عزّتی دارد.
"المذلةُ للهِ؛ عزةٌ"
المُتَدیّن: المُتَذلِل للهِ وحدهُ لاغیره"
وکلمه "أدیان" به معنی مذاهب ؛ واژه ومصطلح نو (مُستحدث) شده؛ ای بعداز اسلام به وجودآمد.
مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ4 = صاحب وقت  "إذلال" بدون استثناء.
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ = تنها "مذلّتی" قابل قبول حقّ: إسلام است.
وَ مَنْ أَحْسَنُ ديناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهيمَ حَنيفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهيمَ خَليلاً125
"لکم دینکم ولی دین"=
آنچه براش "ذلیل" هستی وتبعیِت میکنی ودنبالش هستی؛
باآنچه من براش "ذلیل" هستم واطاعت میکنم ومیخواهم؛
تفاوتی دارد ویکسان نیست!مذلت خودتان برای خودتان باشد.
يا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا في‏ دينِکُمْ 
"شرع لکم من الدین": شرع جزء از "دین" است.
وجعل لکم الارض ذلولاً (تفاوت  ذلول با دین بعداً توضیح میدم)
...
امّا؛در زبان "پارسی" کهن (پهلوی قدیم):
دئن = نام فرشته
دئن =گاه نما: نام روز 24
دی بدین = نام روز 23
= astavanih  آستاوانیه= کیش داری(نه دین داری)
مازدایاستیه =  آیین زرتشتی (نه دین زرتشتی )
وبه معنی مذهب یا به مفهوم "دِین"  امروزی به هیچ وجه نبود ونیست.
...
خلط وکژ فهمی وتحمیل معنائی ومحتوائی مصطلحات امروز بر زبان کهن(عربی یا أعجمی) در همه 
فرهنگ لغت ها رایج ؛ امر عادی بود ورایج (متداول)هست.
ای؛ مفاهیم واژه ها نو بر مفاهیم اصلی(کهن) غلبه کرد وبا خطاهای فراوان خلط شدند .
...
این کلمات معانی خاص ومتفاوتی دارند وشرح مُفصّل دنبال دارد:
ذلیل - خوار - طریقة - مسلک - مذهب - شرع - شریعت -منسک -منش -...
ادامه دارد...
حالا چی دلیلی بر اینکه دین = دئن وجود دارد (که نیست)؟
؟؟؟؟
 

٩٤,٣٧٧
طلایی
٦٤
نقره‌ای
٢٣٣
برنزی
٢٥٠

تأسف برای افرادمُدّعِی ومُصِّربرخبط وخلط زبان عربی باأعجمی:
1 - عدم تسلط بر زبان عربی
2 - عدم استنادبه معجم لغت قدیم"ع - ع" ( نه معاصر )
3 - عدم استناد به متون واشعار وخطابه عربی قدیم ( نه بعداز اسلام )
4 - عدم رجوع به نوشتهای کهن پارثی - سغدی - پهلوی - اوستائی
5 - واداشتگی وترجیح معنی معاصر واژهابر واژه های کهن ومن درآوردمن درآوردی
6 - عدم رعایت بی طرفی وانصاف وفقط ازطرف زبان فارسی کلمات عربی را معنی وترجمه میکند
7 - تعصب ولجاجت وتوهین. . . اصل فحوای مدرک علمیشونه
8 - مرعوب نام های بزرگ که مانع درست فهمیدن حقیقتو

-
١ ماه پیش

انَ اَشوَن ( اوستا ) : کسی که پیروِراهِ آشه نیست = ( امروز بهش میگن : دشمن دین )

-
٣ هفته پیش

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

کلمه دین که خب تعریف مشخصی دارد ولی دئیسم که از کلمه دئن گرفته شده ، از قرن هجدهم ابداع شد ، هنگامیکه بعضی از فلاسفه انگلیسی و فرانسوی به خدایی اشاره میکردند که چون بسیار عظیم است پس کاری با این کره خاکی و ما آدمیان و افعال ما ندارد ، این کره با هر آنچه که در آن است ، در برابر او هیچ است ، چرا باید با همچین چیزی خود  را مشغول سازد، 

دئیسم هنوز هم طرفدار نی دارد 

٢,١١٠
طلایی
٢
نقره‌ای
٤٧
برنزی
٢٢
تاریخ
٤ هفته پیش

درود

واژه‌ی دئنا در اوستا و دِئن در پهلوی و سغدی به دو چم دین و وجدان به کار می‌رفته، در نام "دینکرد" که نام یکی از نبیگ(کتاب)های دینی زرتشتی ست و در نام "دین‌یشت" که یکی از نَسک (بخش) های اوستا است به‌ ‌کار می‌رود پس آشکار است که این واژه در پارسی کهن  همین چم امروزی دین=آیین را داشته است.

هیچ زبانی در جهان نیست که تهی از وامواژه باشد، تازیان نیز که در گذشته بیشتر مردمی سوداگر و بازرگان بودند هنجارمندانه واژگان فراوانی را از مردمان پیرامون  دریافت می‌کردند از آن میان بیشتر از زبان آرامی که اکنون کمابیش نشانی از آن نمانده،  تازی هرچه از این زبان وام گرفته‌است را به نام خود زده.(به بهانه همخانواده بودن)

در پله دوم، تازی از پارسی وامواژه‌های بسیار فراوانی دریافت کرده و کمابیش همه‌ی این واژه‌ها را هم درون آهنگها(وزنها)ی خود نموده و رنگ‌وبوی تازی  به آن داده به‌گونه‌ای که در نگاه نخست، تازی  نگریسته می‌شوند لیک  ریشه‌ی واژه که بررسی شود  در زبانهای کهن‌تر نیز یافت می‌گردند، نمونه همین واژه‌ی دین را در آهنگهای گوناگون برده و واژه‌های تدین، متدین و... را از آن برساخته.

درباره‌ی واژه‌ی مدینه، این واژه پیوندی با دین ندارد ریشه آن م‌د‌ن است و مدینه هم بر آهنگ [فعیله] ساخته شده، واژه‌هایی مانند مدنی=شهری و تمدن=شهرنشینی این گفته را استوار می‌کند.

٤٠,٣١٣
طلایی
٦
نقره‌ای
١٧٨
برنزی
٣٧٥
تاریخ
١ ماه پیش

درود!
هم تعمیم کردی وهم دلیل از لغتنامه نیآوردی.
کلمه "دین" در عربی کهن به معنی" آیین"، "مذهب" . . . نبود
این مصطلح نو ظهور هست. ومفاهیم معاصر یا جدید ( بعد از اسلام بیگانگان ) که به کلمات تحمیل شده دلیل نیست که همین معنی که میفهمیم همون قبل از دو هزار ساله!

-
١ ماه پیش

مقایسه ی دیٖن با «دئن» و «دِیْن» در مبحث شما هم ، نوعی خلط موضوع است . 

درست است که معنی لغوی دین ، ذل و خاکساری است ولی در معنای مستتر ِ آن ، وقتی می گوییم :« الدین لله »  یعنی خاکساری و تذلل تنها در پیشگاه خالق و معبود مورد قبول و پذیرش است.

چنانکه خود فرموده اید : مدینه . این کلمه نیز از آنجا که اطلاعت و تحت امر حاکم شهر بودن است بمعنای اطاعت و پذیرش امر حاکم است. یعنی خضوع و گوش بفرمان و مطیع حاکم آن شهر بودن است.

و بمعنای جزا و حساب نیز هست ، و در جمله ی : «مالک یوم الدین » صدق میکند .

اینکه گفتم خلط موضوع است ، بدین جهت است که شما فرموده آید اسم فرشته است و نام اعداد ٢٣ و ٢۴ است. 

در معنای مصطلح ، آن چیزی که در اذهان افراد بعنوان معنای بدیهی و مورد قبول است ، همان مجموعه رفتارها و باورها و فرهنگی است که مذهب بعنوان اصل و اصول رفتاری و فکری تعریف شده است.

دین کلمه ای شاخص است و مذهب و مسلک و آیین ، کلماتی هستند که برای تفهیم دین ساخته شده‌اند.

ذلّ بمعنای سایه نیز هست ، در زیر ظلّ خالق و معبود و مولا بودن نیز نشان از اطاعت و حمایت است .

اطاعت ِ عبد و حمایت ِ مولا. 

تاریخ
١ ماه پیش

پاسخ شما