پرسش خود را بپرسید

معادل فارسی "to one's credit"

تاریخ
١ سال پیش
بازدید
٩٠

معادل فارسی

 "to one's credit"

٢,٥٣٩
طلایی
١
نقره‌ای
٨
برنزی
١١٤

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

از حق نگذریم/ولی انصافاً

She wasted your time but to his credit,  she was honest with you.

اون وقتتو تلف کرد ولی انصافاً باهات روراست بود.

٤,٨٧٦
طلایی
٨
نقره‌ای
١٥٣
برنزی
١١
تاریخ
١ سال پیش

پاسخ شما