پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
بپرسیدم از مرد نیکو سخن کسی کو بسال و خرد بد کهن معنی مصرع دوم این بیت چیست ؟
خورشید و ماه از وی خجل گوهر نثار سنگ دل / کز بیم او پشمین شود هر لحظه کوه آهنین "پشمین شدن کوه آهنین" به چه نوع ترس یا تأثیری اشاره دارد؟
همه غوطهها بخوردی، همه کارها بکردی / منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر چه پیامی درباره استمرار تلاش در این بیت وجود دارد؟ چگونه این بیت میتواند نشاندهنده مفاهیم عرفانی باشد؟
منظور مولانا از "او " در این بیت چیه ؟ زَر از آنِ توست ، زَر او نافرید / نان از آنِ توست ، نان از توش رسید
تفسیر کلی این بیت و معنی "سمند" در اینجا چیه؟ بنده باش و بر زمین رو چون سمند چون جنازه نه که بر گردن برند
معنی کلمه ی "محتسب" در بیت: محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت/مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست
همین میل است اگر دانی همین میل جنیبت در جنیبت ، خیل در خیل معنی این بیت از وحشی بافقی چیست ؟
بیت «چون دست او بشکستهای چون خواب او بربستهای بشکن خمار مست را بر کوی مستان برگذر» چه نوع رهایی از خودآگاهی و موانع را توصیف میکند و مولانا چگونه این آزادی از محدودیتها را در چارچوب عشق و مستی بیان میکند؟
از دو پاره پیه این نور روان موج نورش میزند بر آسمان گوشتپاره که زبان آمد ازو میرود سیلاب حکمت همچو جو سوی سوراخی که نامش گوشهاست تا بباغ جان که میوهش هوشهاست ✏ «مولانا»
عقل من گنجست و من ویرانهام گنج اگر پیدا کنم دیوانهام ✏ «مولانا»