پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => واژگان)
لمحه ای مشیخه اساطین نیل مامول معاینت اعلا مصدر علی العمد
بهترین معادل فارسی کلمه niche به معنی حوزه تخصصی, جایگاه خاص یا زمینهای دارای توجه محدود چیست؟
محبوس خانه سیرگاه گاریت چیان تکلتوی اسب اغرای کردن ذمام معرفت زمن تر
که دوا و..... و شربت ها و غذاها را در آنجا مهیا کرده. سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلجی به روسیه _حیرت نامه
رایحت غره شهر سلخ شهر رقیمه جات کراچتن قلمی کردن افعال ذمیه من تبعه
زیرا چهره گرفته و ناشاد و مهموم وی بیانگر اعمال یک عمل....... بود. سفرنامه شاردن
بشائیم بی تجشم دهای صاحب المصلحه شبهای مقمر مصدقت ملابست اعمال
در سراسر دور تالار...... چهارگوشه زربفتی که با گلهای سیمین آراسته شده بود گسترده بودند. سفرنامه شاردن
اقامت بینت الزامت حجت اظهار ایات شمتی مماطله کردن تشدد بال
در صفِ ناوردگهِ لشکرش دست علم بود و زبان خنجرش خنجر او ساخته دندان نثار خوش نبود خنجر دندانهدار ✏ «نظامی»