پیشنهادهای دکتر فربد مفاخری (٤٩٤)
دوره ی همتایان
در دنیای ورزش: بازی
سنجشگرها
بر آن است که. . . بر آن اساس است که. . . .
یونان گرایی در دورانِ هلنیسم، بسیاری از سرزمین هایی که توسط اسکندر مقدونی فتح شده بودند، هلنیزه شدند به این معنا که فرهنگ و هنر یونانی بر آن سرزمینه ...
همگون گردی همرنگی همنوایی
تاکسی سواری سواری
الدنگ بک پکیج است؛ پر رو آویزوون طلبکار تن پرور شُل ساده اندیش و . . .
گفتگوی متقابل شرکت کنندگان این عبارت در مورد پژوهشهای علمی میباشد
کشف پذیری
اثرات آزمون منظور اثرِ پیش آزمون بر نتایج پژوهش میباشد
در پژوهش های علمی گفته میشه: افت مثلا، جایی که پژوهشگر با " افت آزمودنی ها" مواجه میشود
اطلاعات هویتی
به راحتی در معرض استفاده بودن
نیزار کز نیستان تا مرا ببریده اند در نفیرم مرد و زن نالیده اند
اجتناب ناپذیر لاعلاج ناچار
تنفس سریع و سطحی در حمله پنیک دیده میشه طوری که ممکنه آلکالوز اتفاق بیوفته یعنی میزان اکسیژن در خون میره بالا و میزان دی اکسید کربن میاد پایین و پ - ...
سندرم شناختی - توجهی این عبارت در درمانِ فراشناختی مطرح شده است، که مبدع آن آدرین ولز است
مال من نیست
این مال شماست؟
ارائه دهندگان خدمات پزشکی در بیمارستان ها
کارکنان ثابت یک سازمان یا شرکت
ارائه دهندگان خدمات آموزشی در یک سازمان
به کلمات زیر توجه بفرمایید؛ مراد و مرید پیشوا و پیرو رهبر و دنباله رو
فردی غیر دوتایی
آخوند=خاخام= کشیش همگی مبلغان دین هستند و میشه گفت به لحاظ "فرم" یکسان هستند و فقط "محتوا" متفاوت است. به آنها دینیار و عالِم دینی هم گفته میشه
پودمانی چندپارچه چندپارچه ای
استوار گشتن قرار گرفتن برقرار شدن، قرار و ثبات یافتن
فرقه ای در میان یهودیان باستان که مسیح بارها در انجیل به آنها تاخته است. ویژگیهای فریسیان؛ خشکه مذهب ریاکار و اهل تزویر فقط در ظاهر دین دار
پوشیده شده با تخته های چوبین جایی که با تخته های چوبین پوشش داده شده است
راکب و مرکوب راکب یعنی آنکس که سوارِ وسیله یا حیوان میشود مرکوب یعنی آن وسیله یا حیوانی که بر روی آن سوار میشوند
راکب و مرکوب راکب یعنی آنکس که سوارِ وسیله یا حیوان میشود مرکوب یعنی آن وسیله یا حیوانی که بر روی آن سوار میشوند
پشمالو پُرپشم
بزدلان ترسوها
فرهنگ نویس لغت نویس واژه نامه نویس
کنایه به افرادِ متکبر و ممسک
پیشنما فرض بفرمایید شما در یک قاب "یک موضوع اصلی" دارید که تاکیید و تمرکز اصلی روی آن است، حالا آنچه که جلوتر از آن سوژه ی اصلی باشد میشه فورگراند و ...
پیشنما فرض بفرمایید شما در یک قاب "یک موضوع اصلی" دارید که تاکیید و تمرکز اصلی روی آن است، حالا آنچه که جلوتر از آن سوژه ی اصلی باشد میشه فورگراند و ...
عزیزان توجه داشته باشیم که قبل از هیدگر عبارت وانهادگی را نیچه مطرح کرده بود. به این معنا که هیچ نجات دهنده ی غایی وجود ندارد و انسان باید خودش خودش ...
نگهبانِ شب پاسبان در شب به طور تلویحی، به فردی که از جهل و تاریکی نگهبانی می کند نیز گفته میشود
افرادی که از آگاهی و نور ِدانش هراس دارند آنان جرات نابودکردن ارزشهای کهنه را ندارند و مانند شتر باربرِ ارزشهای کهنه و قدیمی هستند
استفان مالارمه شاعر، معلم، مترجم و منتقد فرانسوی ▪︎مالارمه به ادگار آلن پو علاقه بسیار داشت و اثر وی به نام کلاغ ( ۱۸۴۵ ) را در سال ۱۸۷۵ ترجمه و با ...
استفان مالارمه شاعر، معلم، مترجم و منتقد فرانسوی ▪︎مالارمه به ادگار آلن پو علاقه بسیار داشت و اثر وی به نام کلاغ ( ۱۸۴۵ ) را در سال ۱۸۷۵ ترجمه و با ...
زمانبندی ای متفاوت از سرمدیت و زمان تقویمی دهر، روزگار، عصر، زمانه
رشکورز حسود بدسگال
کِشتگاه؛ محل کشت و زراعت، کِشتزار، مزرعه کُشتگاه؛ محل کشتن، کشتارگاه، کشتنگاه، مَسلخ
نَرّاد آنکه نرد بازی کند
تناسب هم آهنگی
تعلیم دادن تعلیم دادن، یاد دادن، آموختن چیزی به کسی
چپاولگر یغماگر غارتگر
مسحور کننده فریبنده
متضاد آن میشود "فراروی" یا پیش رو
متضاد آن میشود "فراپشت"
حیله گرانه، شیادانه رندانه، زیرکانه
کاربافک حشره ای که کارش "بافتن" است
نابودگر ویرانگر آدم کش
کوس و کرنای دُهل و شیپور طبل و شیپور
موش کور نوعی موش گنده که بسیار بدبوی و کریه منظر است و روز ها بیرون نیاید
گورزاد در گذشته چون زن آبستنی که زادنش نزدیک بود می مرد، او را در گور می نهادند و شخصی را روی گور می گماشتند و نی یا لوله ای از درون گور به بیرون می ...
فلاخن قلاب سنگ
درو کننده آنکه علف و غله را درو کند
چند سالی میشه که برخی از حکام جبار و خودشیفته به جای "کرنش" از عبارت زیر استفاده میشه؛ نرمش قهرمانانه
ایستادن بازایسادن توقف در حرکت از حرکت امتناع کردن
من باعثش نبودم من مسببش نبودم
من هرگز نمی توانم آن را رها کنم هرگز نمی تونم ترکش کنم هرگز نمیتونم ولش کنم
طولانی قطور مفصل و جامع دراز
کانتی مطلبی یا مفهومی که توسط کانت مطرح شده
حسی، حسّیانی آنچه بواسطه ی "حس" دریافت شود
تلفظ ؛ مَغاک
عقب تر به عقب نگریستن به عقب جستن
بیسکوئیت با طرح قلب کوکی با طرح قلب
فقط به این دلیل گفتم که. . . . تنها برای این گفتم که. . . . فقط واسه این گفتمش که. . .
هولناک وحشتناک
سومین سومی
حمله ور مهاجم کرار
یکی از بخشهای اصلی" موسیقی اپرا"
سنگ آسیا جهت تبدیل گندم به آرد
مذهبی یار و یاور دین
�منجم عالِم احکام نجوم فال گیر
به شیوه ی به طریقِ به سیاقِ
گذر کننده از دریا دریاگذر دریابر
گاهی معنایش میشود؛ یه باری، یه دفعه ای در چنین گفت زرتشت می خوانیم؛ ابلیس باری با من چنین گفت: "خدا را نیز دوزخی هست: دوزخ او عشق به آدمی است. "
پیتیا یا پیثیا، به زن پیشگوی اوراکل دلفی اشاره دارد که به عنوان واسطه بین آپولو و مردم عمل می کرد به این معنا که پیام های آپولون رو به مردم منتقل میک ...
عنصر مبنا اصطلاح تخصصی مربوط به رشته ی معماری
معادل دقیق آن میشود؛ پویش جست وجو کردن به قصدِ اکتشاف و کسب اطلاع
شرط کافی مثال؛ "برنج" برای" پلو" شرط لازم است، نه شرط کافی برای داشتنِ "پلو" علاوه بر برنج، لازم است که آب و آتش و . . . هم داشته باشیم
شرط لازم
فنجان قهوه خوری
مِتُدیسم جنبش انجیلی پروتستان۱. در ۱۷۳۹ جان وِسلی۲ در درون کلیسای انگلستان۳ آن را پایه گذاری کرد، ولی در ۱۷۹۵ به گروه مستقلی تبدیل شد.
ارنست هکل دانشمند و فیلسوف آلمانی
بن انگاره
هزاردالان
در اصطلاح به افرادِ خودپرستِ بدبینِ گستاخ گویند که در انسان فقط جنبه های منفی اش را میبینند و بر آن پافشاری میکنند
حجم دهنده
بدنیدن
سریع السیر بین شهری ( قطار
intercity express سریع السیر بین شهری ( قطار )
توقف طولانی
More often # less often خیلی کمتر # خیلی بیشتر
More often # Less often خیلی کمتر # خیلی بیشتر
آسیب شناسی پدیدارشناسانه
دیدگاه گیری یعنی داشتنِ چشم انداز از دنیای ذهنی یعنی به آنچه اکنون در ذهنم میگذرد آگاه هستم و میتوانم آنرا مشاهده گنم به دیدگاهی که الان نسبت به اینج ...
بازسازیِ تصویرسازی بازسازی تصویری
حساسیت های عاطفی حساسیت های هیجانی
زوج درمانیِ رفتاریِ یکپارچه نگر زوج درمانیِ یکپارچه رفتاری
لحظه انتخاب اصطلاحی در درمانِ مبتنی بر کارآمدیِ هیجانی؛ لحظه ی زمانی که بین تجربه ی هیجان و پاسخ به هیجان ایجاد میشود که طی درمان، درمانگر سعی دارد ب ...
زیست شیمیایی
عمل مبتنی بر ارزشها
کارآمدیِ هیجانی
بد تنظیمی هیجانی
موج سواری بر روی هیجان هیجان سواری موج سواری روی هیجان
فعال سازی رفتاری یکی از تکنیکهای محوری در درمان شناختی رفتاری که بویژه در مورد مشکل افسردگی همچنان هم کاربرد دارد، ،
آزمایش های رفتاری
تکنیک های آزمایش های رفتاری
تحمل پریشانی به طور ویژه در درمان فراتشخیصی به آن پرداخته میشود
بدتنظیمی رفتار
جبهه های هوایی اقیانوس آرام
عقلم رو از دست دادم
تجارب درونی شامل؛ افکار، احساسات، خاطرات، احساسات بدنی، تصاویر ذهنی، تکانه ها، امیال، آرزوها و غیره
تجربیات درونی ناخوشایند مانند افکار منفی، هیجانات ناخوشایند، احساسات بدنی ناخوشایند، خاطرات تلخ گذشته و غیره
توزیع کردن چیزی پخش کردن چیزی Can you hand the papers out, please میتونی برگه ها رو توزیع کنی لطفاً؟
چیزی را تحویل دادن چیزی را در اختیار دیگران قرار دادن Can I help you hand the books out to everyone میتونم کمکت کنم کتابها رو در اختیار همه قرار بدی ...
هسته ای واقع در سیستم لیمبیک منبع انگیزش در انسان ساختار دخیل در تمام اعتیادها بواسطه ی تولید دوپامین
هسته ای واقع در سیستم لیمبیک منبع انگیزش در انسان ساختار دخیل در تمام اعتیادها
میانی شکمی بخشی که در قسمتِ وسط و پایین قرار دارد
هماهنگی حرکتی هماهنگی فیزیکی
آکسونی بخشی از سلول عصبی
ایجاد سیناپس ها سیناپتوژنز بوجود آمدن سیناپس ها سیناپس زایی
زیستنِ زندگی اصیل زیستِ زندگی اصیل
زندگی اصیل
زندگی اصیل
سرسری انجامش نده
بی اختیاری عاطفی بازیگر فیلم جوکر، واکین فینیکس مبتلا به آن بود
خوبه که . . . خوب است که. .
تجربه ی آهان کشف دورنیِ ناگهانی تلفیقِ چند فکر درونی و یهو به یک کشفی رسیدن
پدر جد برای اینکه گفته شود فلان آدم در یک دانش یا کاری اولین نفر بوده یا پیشگام بوده هم به کار میره؛ مثلا برای اینکه گفته شود گالیله پدر علم فیزیک ا ...
زمانی برای فلان و بهمان
خیلی چیزها را پشت سر گذاشته اید
سرجان فالستاف نام شخصیتی در سه نمایشنامه از شکسپیر
تاریخ یابی
تاریخ پذیری توقیت پذیری
ایضاح آشکار کردن روشن سازی آشکار سازی
اگر به معنای دقیق این واژه توجه نکنیم ممکنه تصور کنیم چندین معنا داره در حالیکه بهترین معادل برای این واژه اصلاح است، ، ، به این معنا؛ مشاهده و بررسی ...
دلالت داشتن به چیزی مربوط بودن به چیزی
از لطفته که اینطوری میگی از لطفتونه که اینطوری میگویید از مهربونیته که اینطوری میگی
نظریه سیستم های بین الاذهانی نظریه سیستم های بینا ذهنیتی
پسا دکارتی Post - Cartesian psychoanalytic perspective دیدگاه روانکاویِ پسا دکارتی
بلوغ زودرس
نیچه فیلسوف برجسته ی آلمانی، ، ، رواندرمانگرِ تمدن غرب
که در طی آن که طی آن که در امتداد آن
پدیدارشناسی زمینه گرا پدیدارشناسی زمینه ای
پدیدارشناسیِ روانکاوانه
دیدگاه پدیدارشناسانه - زمینه گرایانه دیدگاه پدیدارشناختی زمینه گرایانه
روزِ بعدش فرداش فردای آن روز
نکته ی بسیار مهم که گاهی با مخفف VIP مشخص میشه البته VIP رو بیشتر برای مشخص کردن افرادِ خیلی مهم هم به کار می برند که در اون حالت میشه؛ Very Importan ...
چند سویه چند جهته به عنوان مثال در علیت چرخه ای، که در خانواده درمانی بحث میشه روابط بین اعضا چندسویه یا چند جهته است.
علیتِ حلقوی علیتِ چرخه ای علیتِ دوری
مشاور خوانندگان روزنامه فردی که به خوانندگان روزنامه ها یا مجله ها مشاوره میده و اونها رو راهنمایی میکنه. . . ( اغلب خانم )
Newspaper agony aunt مشاور خوانندگان روزنامه فردی که به خوانندگان روزنامه ها یا مجله ها مشاوره میده و اونها رو راهنمایی میکنه. . . ( اغلب خانم )
فیلسوفان قاره ای محورِ فلسفه قاره ای هیدگر با اثر درخشانش هستی و زمان است، ، ، فلسفه ی قاره ای، آن فلسفه ای است که عنوان میکند پرسش اصلیِ فلسفه "پرسش ...
کثرت گراییِ ارزشی
تک بودگی
رابطه مندی انسان در رابطه متولد میشود، ، در رابطه رشد و تحول میابد، ، در رابطه بیمار میشود و در رابطه سلامتی بدست می آورد و نهایتا در رابطه می میرد
بین الاذهانی بینا ذهنیتی بینا ذهنی
نفس گرایی
شبه تله پاتیک شبه دور هم اندیشی شبه دور باهمی
تنش های وجود تنش های اگزیستانس
صحنه پردازیِ روایی صحنه پردازی روایتی
صحنه پردازی
داستان پردازی
یکسان سازی هم ارز نگری
استبداد بایدها اصطلاحی که کارن هورنای مطرح کرد
هم سازی
شفای زمینه ای آن مواردِ اثربخش و شفابخش که در زیر پوسته ی عواملِ اختصاصیِ درمان، مثلِ داروها و تکنیکها و پروتکل ها، در جریان است.
تعلیقِ اعتقاد تعلیقِ باور
جهانِ درمانی دنیای درمان
ساختارمندی
مواضعِ گرایشی مواضعِ سرشتی
به عنوان نوعی. . . . . . . .
مصممیت عزم مصمم
به میزانی که تا اندازه ای که تا حدی که
هستنِ مستمر
مواجهه رویه نوعی روبرو شدن و رفتارِ ما با پدیده ها، ، ، اینکه در برابر پدیده ها چگونه می اندیشیم و رفتار میکنیم
شیوه ی قانون محور
من خوبم خوبم
بزرگواران به تمایز بین طبیب و حکیم که در گذشته بیشتر مورد توجه بود، دقت بفرمایید: Doctor میشه طبیب، ، فردی که درمان میکند Sage میشه حکیم، ، ، فردی ک ...
خودینه بودن
تاثیر پذیری یا تاثر پذیری
روشنگری، وضوح، تشریح، توضیح آشکار کردن و روشن کردن مطلبی
علاوه بر آنچه دوستان گفتند به این نکته توجه بفرمایید که: ویتیلیگو یک بیماریِ خودایمنی است که تابعِ آن سیستم ایمنی بدن ملانوسیت ها را از بین ببرد. ملا ...
متن و زمینه پدیده و بافتی که پدیده در آن قرار دارد متنِ نوشته شده و بافتی که متن در آن نگاشته شده است
هر آنچه که هست. . . . هر آنچه که وجود دارد. . . .
راه اندازِ احساس گناه
سیاح، مسافر گاهی هم میشه راه اندازِ چیزی مثلا guilt tripper میشه راه اندازِ احساس گناه
محض، خالص
دور هرمنوتیکی چرخش هرمنوتیکی
بیاناتِ مطلق و بدون شک
قطعی و بدون شک
اینتنشنالیتی واژه ای که ادموند هوسرل به ما تقدیم کرد به این قصد که شکاف بین سوژه و ابژه را از بین ببرد بزرگواران در فلسفه و روانشناسی معادل دقیقی بر ...
گشودگی برجسته ترین ویژگیِ دازاین
مارتین هایدگر از برجسته ترین فیلسوفان قرن 20 برجسته ترین فیلسوفِ تاثیر گذار در فلسفه ی اگزیستانسیالیم
شهر کانتربری ( در جنوب خاوری انگلیس و مقر اسقف اعظم کلیسای انگلیس )
متناقض پارادوکسیکال در تضاد با منطق درونی
بی منطق
بیش بهاداده شده
اعتیاد به شیرینی از هر نوع؛ آب نبات، بستنی، کیک و . . . .
اعتیاد به شیرینی اعتیاد به هرگونه شیرینی جات، ا زجمله آب نبات، بستنی و کیک و. . . .
هستیِ خودمدارانه اگزیستانسِ خودمدارانه
دختر زئوس و هرا ایزدبانوی جوانی در اسطوره های یونان باستان
بی اشتهایی هیستریک
دنیای چشم انداز
چند شکلی چند دیسِگی
خود بودن
خود کرخت سازی
محمول ماهوی
برگشت ناپذیر
ارجاع ناپذیر برگشت ناپذیر
خود نقش بندی به معنای؛ طراحیِ نقش های خود در زندگی یا طراحی زندگیِ خود
همخوانی زمانی هم زمانی
عوامل جدا کننده
تنهایی معرفت شناسانه
بشرشناسی
تحلیلِ مقوله ای
افکار دزدیده شده ایده های ربوده شده
هستی و زمان برجسته ترین کتاب مارتین هیدگر فیلسوف بزرگ آلمانی
زمانمندسازی
خود نبودن
خود بودن
تیپ قانون مدار
حالتِ دوگانه
تباهی
قطعیتِ یقینی
قطعیتِ تحقیقی
وجود شناختی این اصطلاح رو هیدگر برای پدیدارهای غیرمحسوس و غیر قابل تصور به کار برده است
برابر ایستا چیزی که نمیتوان آنرا به تجربه درآورد اصطلاحی که هایدگر برای فهم انسان عنوان میکند، به این معنا که انسان هیچگاه یک موجود برابر ایستا نیست، ...
مرتبط با غیر به لحاظ ذهنی مرتبط با دنیای بیرونی
مرتبط با روان خود مرتبط با آگاهی فرد از ذهن و شخصیت خود
علاوه بر ترجمه های دوستان، در برخی متون بهتره ترجمه شود؛ پی افکنی
خود بزرگ دانی خود بزرگ پنداری
جهان معنوی
دستگاه روانی
تخیلِ زمینی خیالپردازیِ زمینی
منش شناسی کاراکتر شناسی
طرحِ جهان منظور جهان تجربیِ انسان است، جهانی که برای هر انسانی منحصر به فرد یا یونیک است جهانی که فرد در آن زیست میکند و با پوست و گوشتش تجربه میکند ...
دایره گشتالت
برنامه های از پیش تعیین شده
دایره ی کارکرد
تعامل دَوَرانی
این جهانی سازی دنیوی سازی
باشندگی فراتر از دنیا
روحانی و معنوی و پاک بسیاری از مردان تحتِ تاثیر فرهنگ میلِ ازدواج با زن اثیری را دارند درحالیکه در رفتار جنسی زن لکاته رو ترجیح میدهند این تناقضِ روا ...
بی دنیا
پرش افکار منظم
پرش افکار آشفته
تجربی پدیدارشناختی
دانش استقرایی استدلالی
کمیت سنجی اندازه گیریِ کمیّتِ اشیا و پدیده ها
تقبل کردن پذیرفتن
دریافت
ندانستن
شکل
جهانیّت
گاهی بهتره "ویژگیهای ظاهری" ترجمه بشه
دنیای مشترک این واژه در مقابل واژه ی " دنیای شخصی" آمده که میشه idios kosmos در جمله مشهورِ هراکلیتوس آمده که وقتی انسانها خوابند دنیای شخصی خودشان ر ...
دنیای خودشان دنیای شخصیِ فرد این واژه در مقابل واژه ی دنیای مشترک آمده که میشه koinos kosmos در جمله مشهورِ هراکلیتوس آمده که وقتی انسانها خوابند دنی ...
افکارِ بیش بهاداده شده
ماهیت زدایانه
اجبارِ دقت به عبارتی فرد خودش را برای دقیق بودن مجبور میبیند، ، در بیماران وسواس دیده میشه
بخش بخش شده
اجبارِ خلاصه سازی
اجبارِ تکرار
ماهیت روانی دفاعی
ماهیت روانی اختلال
روان بیماریِ انانکاستیک یکی از انواع وسواس، ، برای افراد وسواسی به کار میره که پدیده های وسواسی جبری، در او به تکاملی سازمان یافته رسیده، ، دیگه این ...
اثر پذیری
اکنونِ من
این جاییِ من
پژواک رفتاری یعنی؛ تکرار غیرارادی حرکات دیگران تقلید حرکات دیگران در اختلال اسکیفرنی دیده می شود
تفکر خودکار به تفکر اتوماتیک و غیر ارادی گفته میشه
توهم جنبشی
بی شکل
کانل کنندگی
تعدد مثلا وقتی قراره درباره ی تعددِ چیزها صحبت کنیم به کار میره
دستگاه حرکتی
دستگاه حسی
ادراک شناسی علمِ مطالعه ی پدیده های حسی
تو دستی اصطلاح فیلسوفِ برجسته قرن ۲۰ اُم، مارتین هایدگر در مقابل واژه ی؛ فرادستی Present at hand
فرادستی اصطلاح فیلسوفِ برجسته ی قرن ۲۰اُم مارتین هایدگر، در برابرِ واژه ی ؛ تودستی Ready to hand
بی تقلایی بی زحمتی نا تلاشگری
بی عاطفگی بی احساسی
جامعه نژندی اصطلاحی که ون دِر برگ عنوان کرد؛ به این معنا که تمام مشکلات روانشناختی محصول تغییرات فرهنگی و اجتماعی است، ، و عنوان کرد که مشکلِ بیمار ...
ایده های نفی افکارِ نفی مثلا بیماری که میگه من مغز ندارم یا میگه من معده ندارم، دچار افکار نفی میباشد
همسان گردی
تاملاتِ نابهنگام نام کتابی از نیچه
کلوین گرا فردی که تابعِ آموزه های جان کلوین است
در خود فرورفته ( روانشناسی )
برجسته نمایی
جان گرایانه
پدیدارشناسیِ قومی مردم پدیدارشناسی
واقعیت سنجی آزمون واقعیت یکی از ارزیابی های روانپزشکی میباشد
احساس اقیانوسی این اصطلاح را فروید مطرح کرده است
مکان درخشان از اصطلاحاتِ مینکفسکی در مبحثِ مکانمندی
مکان تاریک مکان تیره این اصطلاح را مینکفسکی مطرح کرد، ، یکی از اشکالِ مکان میزان شده در مبحثِ مکانمندی میباشد
مکان روشن این اصطلاح را مینکفسکی مطرح کرد، ، یکی از اشکالِ مکان میزان شده در مبحثِ مکانمندی میباشد
مکان جهت دار
مکات میزان شده
هم جور
پیش گرا فردی که نگاهش به آینده است یا به عبارتی آینده نگر است
پس گرا فردی که گذشته نگر است
اکنونی سازی
سرگرمیهای بیرونی تفریحات بیرونی مثل والیبال ساحلی و شنا در دریا و کوهنوردی و غیره
مکان رازورزانه
زمان منسجم
فرازمانمندی
نو فرجام گرایان
علائمِ برآشوبنده علائم مختل کننده
تجربیاتِ رویاگونه رویاى روز
آشفتگی ذهنی آشفتگی روانی
تقلیل برگذرنده تقلیل متعالی یکی از اصولِ بنیانگذارِ پدیدارشناسیِ فلسفی؛ ادموند هوسرل
تقلیل ماهوی یکی از اصولِ بنیانگذارِ پدیدارشناسیِ فلسفی؛ ادموند هوسرل
بی ارادگی فقدان اراده
آماسِ مخ
در متون فلسفی؛ سابجکت میشه؛ فاعلِ شناسایی ( سوژه ) آبجکت میشه؛ موضوعِ شناسایی، مفعولِ موردِ مطالعه ( ابژه ) در روانکاوی ؛ ابژه میشه فرد محبوب ( یا ...
گاهی بهترین ترجمه برای این واژه درون نگری است
مارپیچ رو به پایین
بی ثباتی هیجانی ناپایداری هیجانی
دلواپسی های غائی دغدغه های غایی دغدغه های نهایی
rude and crude گستاخ و ناپخته این دو صفت در جایی برای یک جوانِ اوباش به کار رفته بود، ، ، اینجا ذکر کردم چون در کنار هم بودنش یادگیری رو برای واژه ی ...
مقرراتی دوستان دقت بفرمایید که چطور این واژه چندین معنا رو مثل عصبی بودن و نگران بودن و غیره رو در خودش دارد؛ این صفت برای آدمی به کار میره که یکسری ...
ارزش غایی
حسادت بیمارگونه حسادت بیمارگونه ای حسادت آسیبزا
احیاگریِ معنوی احیای معنوی
جبر انسانی
قطع وابستگی گسلش
جهان شخصی دنیای درونی، شامل احساسات و افکار و عقاید و غیره
کاوش خلاقانه
امور مسلم امورِ گریز ناپذیری که بر بشر حاکم هستند، ، مانند حضور همه جاییِ مرگ، آزادی، تنهایی، بی معنایی
استدلال دوری
وضعیتهای مرزی
بن بست دوسویه گاهی برای فردی که در مخمصه ای گیر افتاده به کار میره، ، ، فردی که نه راه پس داره و نه راه پیش
تسلسل دیالکتیکی
بزرگولران در برخی متون فلسفی "دلهره" ترجمه شده است.
تعرف لحضه ی کشف و شهودی که قهرمان ناگهان پی می برد زندگی اش به مسیر بدی کشیده شده یا به عبارت دیگه فاجعه رخ داده
دیوآسایی تصرف کل شخص یا شخصیت توسط یک احساس یا میل: مثلا، زمانیکه کل انرژیِ روانیِ فرد صرف احساس خشم یا میل جنسی میشود، میشه گفت فرد دچار دیوآسایی ش ...
رضایت درونی
وارستگی واژه ای برای انسانی آزاد و رها از دنیای مادیات و شهرت و قدرت و جایگاه و . . . .
در برخی متون فلسفی " واقع بودگی" ترجمه شده است
درمان کثرت گرایانه در این درمانها مراجع بر رویکرد ارجحیت دارد و درمانگر انعطاف پذیر است، و نسبت به مسائلِ مراجع از رویکردهای مختلف استفاده میکند
به اصطلاح افسردگی در نگاه اگزیستانسیال مبتنی بر پدیدارشناسی که تاکید بر "شدن" است، از واژه اختلال استفاده نمیشه، چون اگزیستانس باورها به انسان نگاهی ...
فروپاشی درونی
قطعه قطعه سازی
یه دنیا تفاوت مثلا وقتی میخوایم بگیم؛ بین من و پارتنرم یه دنیا تفاوت وجود داره یا بین سماجت و حماقت یه دنیا تفاوت وجود داره
فصل جدیدی از زندگی که معمولا افراد در مواجهه با رویدادهای برجسته ی زندگی تجربه میکنند، ، ، چه مثبت و چه منفی
خوشبینی اساسی خوشبینی وافر فردی که باوری عمیق دارد نسبت به اینکه شرایط بهتر میشود
یک صفت است و برای افرادی به کار میره که فضا رو با طراوت میکنن؛ به معنای خوش انرژی قبراق و سرحال
آگاهی بدنی آگاهی جسمانی با انجام مدیتیشن یا مایندفولنس میتوان آگاهی از بدن را افزایش داد
رخنه
تصویر بالینی آنچه از وضعیتِ بیمار دیده میشود و بدست می آید
قدرت انتخاب قدرت تصمیم گیری در متون فلسفی نباید اراده یا اراده ی آزاد ترجمه کنید، ، ، در بسیاری از متون غیر تخصصی، این واژه اراده ی آزاد یا اراده تر ...
یک اصطلاح است به معنای: اگه دست من بود. . . If I had my way, I would make the world the better place
تکانه های غریزی
اضطراب اگزیستانسیال اضطراب وجودی که از رویارو شدنِ فرد با موقعیت اگزیستانسیالش مانند مرگ و تنهایی وجودی ناشی میشود
احساس گناه اگزیستانسیال گناه وجودی احساس گناهی که از قربانی کردن خویشتن خویش و به جریان نینداختنِ اراده برای تحقق بخشیدن به خود واقعی ایجاد میشود احس ...
روان درمانی اگزیستانسیال روان درمانی وجودی
حیوان وار
همخوان ( روانشناسی ) واژه ای که راجرز در نظریه اش برای توصیف انسان سالم به کار برد، ، ، شخص همخوان
خود تأییدی اخلاقی خود اعتراف گری اخلاقی یعنی پیش خودمون اعتراف کنیم و ببینیم اخلاقی عمل کردیم یا نه؟؟ آیا به لحاظ اخلاقی خود را تایید میکنیم یا نه؟؟ ...
شجاعت بودن نام کتاب پل تیلیش
شجاعتِ بودن نام کتاب پل تیلیش
واژه ای که هایدگر به کار برد، به عنوان واژه ای که همزمان دو مفهومِ احساس گناه و مسئولیت را شامل میشود
ضریب بداقبالی که توسط سارتر برای شرایط محدودکننده ی زندگی عنوان شده است
شرایط محدود کننده
اختیار گرا متضاد جبرگرا
احساس پاسخگو بودن حس پاسخگویی حس پاسخگو بودن عاطفه ی پاسخگو بودن
بیماری روان تنی
بیماریهای روان تنی
گروه درمانی
جبرگرای محیط باور ( در روانشناسی )
گاهی میشه: اوج خوشحالی مثال The high point of the weekend came when, , , اوج خوشحالی در آخر هفته زمانی پیش اومد که. . . . .
در خیلی از متن ها، معادلش به فارسی میشه؛ به طرزِ عجیبی به طورِ عجیبی
مخمصه دودلی و تردید در برابر دریافتِ همزمانِ دو پیام متضاد معمولا یکی از این دو پیام آشکار و به صورتِ کلامی، و پیام دیگر به صورت ضمنی و ناآشکار ( زب ...
انسان رشد یافته
دنیای خیالی دنیای تخیلی
پیش گویی خودبرآورانه سه نکته داره؛ فرد انتظار داره اتفاقِ خاصی بیوفته، بعدش، طوری رفتار میکنه که پیشگویی اَش تحقق پیدا کنه. . . فرد به آنچه انجام ...
انبساطِ خاطر جنسی کیف جنسی
مسئولیت گریزی اجتناب از مسئولیت
بزرگواران توجه بفرمایید: Be to = have to Be of = have
بنیانگذار ( چیزی را بنیان نهادن ) تشکیل دهنده شکل دهنده
در ذات خویش
ماهیت دوگانه ی هستی انسان انسان هم در دنیا وجود دارد و هم دنیایش را خودش میسازد و معنا میدهد، ،
جدایی ناپذیر
مجازات کننده
مجازات کردن
بی تفاوتی کائنات بی تفاوتی کیهانی
در یک موقعیت به یادماندنی. . . .
خاستگاه اصلی منبع اصلی
دیگریِ غالب یعنی فرد دیگری که در رابطه، تسلط و کنترل را بدست گیرد، ، ، افراد وابسته و افراد مازوخیست به دنبال چنین افرادی میگردند
حضور همه جایی
هویت زدایی
امکان ممکن از قول کیرکگور زندگی یعنی، بتوانیم هر امکانی رو به صورت ممکن تصور کنیم، ، ما آزادیم و انتخابهای آزادانه داریم و میتوانیم هر امکانی را ممکن ...
تجربه ی ناگهانی
شخصیت نابسنده یعنی فردی که به لحاظ هویتی مشکل دارد، ، ، این فرد هویت مستقل و مجزایی ندارد بنابراین هویتش کامل نیست یا نابسنده و ناکافی است
رابطه ی همزیستانه نوعی رابطه ی غلط در ازدواج یا دوستی، ، ، که طی آن هیچ یک از طرفین، خود را به عنوان یک کل مستقل تجربه نمی کند، هر یک نیازمندِ چیزی ا ...
زندگی های نازیسته زندکی های نزیسته
نزیسته یا نازیسته مثال: Unlived lives زندگیهای نازیسته، زندگیهای نزیسته
گاهی بهترین ترجمه برای این واژه میشه: کسالت بار ملال آور مثال: The ostensibly prosaic fact of the inevitability of death. . واقعیتِ آشکارا ملال آ ...
بزرگواران این واژه در متون مختلف " مبدل پوشی" ترجمه شده است
فاقد ذهنیت روانشناختی فردی که از آنچه که در دنیای ذهنی و درونی اش جریان دارد، آگاهی و دانش ندارد، ، ، به عبارتی به تجربیاتِ درونی اش مانند افکار و اح ...
ایجادِ درد مثال؛ The urge to inflict pain on oneself اشتیاق و میلِ به ایجاد درد در خود که در افراد مازوخیست وجود داره
خود پنهانگری این فرد خویشتنِ خود رو در روابط پنهان میکند و چیزی از خواسته ها و احساساتِ واقعی خودش بیان نمیکند، تا از سوی دیگری طرد نشود، ، ، گویی که ...
فزون پرورده مثلا؛ Hypertrophic belief باور فزون پرورده، ، ، ، یعنی باوری که فرد زیادی بهش پر و بال داده و پرورشش داده
میشه این واژه رو پیش رفتن یا ادامه دادن ترجمه کرد اما به این نکته توجه بفرمایید که؛ این فعل دارای ۲ عملِ همزمان است؛ اقدام کردن و ادامه دادن
آرزوی دیدار
ontogeny recapitulates phylogeny رشد فردیِ هر انسان تکرارِ رشد گونه انسان در طول تکامل است. این موضوع به نظریه بازپدیدآیی معروف است
رشد فردی تکرارِ رشد گونه ی انسانی است به عبارتی: آنتوژنی، فیلوژنی را تکرار میکند این امر به نظریه بازپدیدآیی معروف است
نجات دهنده ی غایی
سندرم شکست خوردن از موفقیت
گاهی بهتره ترجمه بشه: مظهر مثال: runaway of the emergent مظهر لگام گسیختگی
لگام گسیخته لجام گسیخته
تمهیدات ساز و کارها
خودمداری خود محوری که به انواع مختلف متجلی میشه؛ من با بقیه فرق میکنم، من استثنا هستم، دیگران مثل من فکر میکنن، دیدگاهِ دیگران نسبت به موضوعات، مشابه ...
اگر برای انسان به کار بره میتوتید ابن واژه را "طینت" ترجمه کنید، ، مثلا It is difficult to go against biological grain and. . . . سخت است که بر خلا ...
غریزه ی پرورش دهنده این غریزه موجب میشه انسان از فرزندانش مراقبت کند و آنها را پرورش دهد
کودکان معصوم بچه های بیگناه بچه های معصوم
در روانشناسی: جسمی سازی طی آن فشار ها یا ناراحتی های روانی به علائم جسمی تبدیل میشود
سورن کیرکگارد ( فیلسوف دانمارکی ) یا سورن کیر کگور پدر اگزیستانسیالیسم بسیاری اندیشه ها و آثارِ کیر کگور را نقطه ی آغازِ مکتبِ فلسفیِ رسمیِ اگزیستا ...
شکنندگی وجود شکنندگیِ هستی هستی و نیستی در هم آمیخته اند، ، ، و هر لحظه هستی می تواند به نیستی بدل شود
اضطراب مرگ اضطرابی ناشی از رویاییِ جدی با مرگ و نابود شدن و هیچ شدن
ترس از فنا ترس از میرایی ترس از نابودی
هراس از میرایی وحشت از میرایی معادل fear of death
به من فقیر و بیچاره کمک کنید
گاهی بهترین ترجمه میشه: هم پهلو مثلا زمانیکه دو مسئله به هم مربوط هستند و در کنار هم هستند
به صورت ضمنی بیان میکنه: همه چیز میگذرد این نیز بگذرد
خود برگذرنده از خود فراتر روی از خود برگذرنده
در فلسفه و روانشناسی؛ اندیشه ی معکوس
رومیایی یا به سبک رومی
گیاه واری وضعیتِ بی هدفی و بی علاقگی شدید به زندگی، ، زندگی همچون گیاه، ، بی تفاوت و بی هدف
موقعیت اگزیستانسیال وضعیت اگزیستانسیال وضعیتی که در آن انسان با مسائلی اساسی و بنیادین رویارو میشود. مانند اینکه؛ آیا زندگی کردن معنا دارد؟ آیا این ...
طرحواره معنای زندگی
غیرمتعالی نامتعالی
جهادگری
روان نژندیِ اگزیستانسیال نوروز اگزیستانسیال
خلا اگزیستانسیال خلا وجودی
پارادوکس لذت گرایانه یا پارادوکس لذت طلبانه یعنی: هرچه بیشتر بدنبال خوشی باشید، خوشی بیشتر از شما می گریزد.
ویژگی اصلی ویژگی محوری ویژگی اساسی
نوعی دیدگاه در فلسفه به معنای: کل نگری ( متضاد جزئی نگری ) با این منطق که، کلِ یکپارچه ی یک پدیده چیزی بیشتر از جمع جبری اجزایش دارد مثلا، فهمِ کا ...
در مورد شرایط جوی و آب و هوایی میشه: گرداب و گردباد و هر گونه چرخشِ آب و هوایی اما در مورد گرفتاریها و مصیبتهای انسانی هم به کار میره، به معنای: مخم ...
در پژوهش های کیفی: فردی که نقشه و مدل از دل داده ها استخراج میکند
معنای این جهانی به این اشاره دارد که " معنای زندگی من چیست؟"
اگر در مورد طبیعت باشه، میشه: باتلاق یا مرداب اما اگر در مورد مشکلات و مصیبت هایی باشه که فرد حسابی توش گیر کرده، میشه: منجلاب یا مخمصه
ناخوشیِ اگزیستانسیال حالِ بدی که ناشی از مواجهه انسان با موقعیت اگزیستانسیال از جمله بی معنایی و پوچی است
متضادش میشه: Leap in
به روش مشابه به طرزی مشابه به شیوه ی مشابهی
فراهم آورنده ی امکان
Intermittent میشه: متناوب Sequential میشه: متوالی
وقتی میگیم مراقب فلان چیز یا فلان کس باش یعنی ؛ بهش توجه کن، مسئولیت پذیر باش، بهش اهمیت بده، ازش حمایت کن، و خیلی چیزای دیگه در عشق خیلی روی " مراقب ...
بزرگواران معنای این کلمه میشه: مراقبت و مواظبت و اگر معانی مختلفی از این واژه میبینید به این دلیل است که در دل مراقب بودن ( از کسی یا چیزی ) چندین وا ...
بزرگواران معنای این کلمه میشه: مراقبت کردن و اگر معانی مختلفی از این واژه میبینید به این دلیل است که در دل مراقبت کردن ( از کسی یا چیزی ) چندین واژه ...
ملال و متضادآن میشه: euphoria به معنای شنگول بودن و شیدایی
خلافِ واقع ( بر خلاف واقعیت )
تجربیات زیسته تجربه هایی که محصول زندگی واقعی افراد هستند، ، ، تجربه هایی که افراد با گوشت و خونشون اونها رو لمس کردن، ، ، یعنی اینها تجربه هایی نیست ...
این عبارت خیلی در پژوهشها به کار میره: Inclusion criteria معیارهای ورود
تسریع کننده تسهیل کننده کاتالیزور
نگرش طرز برخورد مَنِش
در بافتهای زیادی به معنای "کندوکاو" و " ته و توی یه چیزی رو درآوردن"
بزرگواران Cure یعنی " شفا دادن" و مربوط میشه به اینکه، فرد دیگه اون شرایط بیماری رو تجربه نکنه اما Treatment یعنی " درمان کردن" مربوط میشه به یک پیشر ...
سد هیجانی، ، فروبستگی هیجانی مثل سد آبی که جلوی آب رو میگیره و آب پشت اون جمع میشه، ، ، در اینجا هم سدی جلوی بروز هیجان رو گرفته و هیجانات پشتِ آن ا ...
پیچیده و سخت فهم، ، غامض
خود خوارنگری
نمونه های بالینی موارد بالینی
گاهی این معنا رو داره: محسوس و نامحسوس
کمال
قصد متضاد تابع آن درمانگر از بیمار میخواهد که علائمی که دارد را عمداً تشدید کند، ، ، نتیجه جالب است: کاهش و محو این علائم رخ میدهد
فردیت زدایی
All epoques همه ی دوران، ، همه ی اعصار
Inception to present day از آغاز تا به امروز
سرسختی ( در معنی مثبت ) To our clients, from whom we learn courage, resilience, and bloody mindedness برای مراجعانمان که از آنها شجاعت، تاب آوری و ...
ترجمه رسوب درست نیست، ، ، به فرایندی گفته میشه که چیزی بتدریج ته نشین میشه اما چیزی نیست که مثل رسوب بچسبه حتی در مورد افکاری که طی سالیان سال بتدریج ...
جسمیت بخشی مثلا در اتاق درمان وقتی مراجع یک هیجانی رو تجربه میکنه میتونیم این هیجان رو جسمیت ببخشیم و به مراجع بگیم این هیجان رو الان کجای بدنت داری ...
قابلیتهای بالقوه
اضطراب غریبگی
علائم نباتی ( مثل خواب و اشتها )
برای رقص هم این واژه بکار میره به معنای؛ تکون بده
عدم، ، غیبت دقت بفرمایید که کلمه ی اَبسنس ( عدم ) در فلسفه، در مقابل کلمه ی اگزیستنس ( وجود ) قرار میگیره
دغدغه های وجودی نگرانیهای وجودی
به عنوان . . . . . . . یاد میشود
درمانجو
درمانجو
همانطور که مشهود است توسطِ
ممکن است نوید بخش باشد
از نظرِ از لحاظِ
درگیری مکرر
یادیار