tripper

/ˈtrɪpər//ˈtrɪpə/

معنی: سیاح، مسافر، گشت گر، دستگاه لغزاننده
معانی دیگر: (شخص یا اسباب) کشنده، رهاساز، ضامن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or thing that trips.

(2) تعریف: a mechanism or device that trips a cam or that operates a railroad or other signal.
اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) one who is under the influence of a hallucinogen.

جمله های نمونه

1. Thousands of day trippers flock to resorts on the south coast.
[ترجمه گوگل]هزاران مسافر یک روزه به استراحتگاه های ساحل جنوبی سرازیر می شوند
[ترجمه ترگمان]هزاران روز trippers در ساحل جنوبی به resorts رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At weekends the beach is crowded with noisy trippers.
[ترجمه گوگل]در تعطیلات آخر هفته، ساحل مملو از مسافران پر سر و صدا است
[ترجمه ترگمان]در تعطیلات آخر هفته، ساحل پر از trippers پر سر و صدا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The beach was packed with day trippers.
[ترجمه گوگل]ساحل مملو از مسافران یک روزه بود
[ترجمه ترگمان]ساحل پر از trippers بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We mention it particularly with Blackpool trippers in mind.
[ترجمه گوگل]ما به ویژه با در نظر گرفتن مسافران بلکپول به آن اشاره می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به این نکته اشاره کردیم مخصوصا با Blackpool که در ذهن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Six day trippers escaped unhurt when their hot air balloon hit power lines.
[ترجمه سجاد نظری] مسافران شش روزه بدون آسیب از حادثه برخورد بالن هوای داغ شان به خطوط فشارقوی جان بدر بردند
|
[ترجمه گوگل]مسافران شش روزه هنگامی که بالون هوای گرمشان به خطوط برق برخورد کرد، سالم فرار کردند
[ترجمه ترگمان]شش روز بعد، زمانی که بالون هوای گرم آن ها به خطوط برق اصابت کرد، trippers آسیبی ندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Opportunist photographers were now on hand for trippers who wanted their picture taken.
[ترجمه گوگل]اکنون عکاسان فرصت طلب برای مسافرانی که می خواستند از آنها عکس بگیرند، آماده بودند
[ترجمه ترگمان]اکنون عکاسان opportunist برای trippers که می خواستند تصویر آن ها گرفته شود، دست به دست هم داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A new - style audio remote tripper is presented, which adopts DTMF ( Dual Tone Multiple Frequency ) technology.
[ترجمه گوگل]یک تریپر از راه دور صوتی به سبک جدید ارائه شده است که از فناوری DTMF (فرکانس چندگانه صدای دوگانه) استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]یک tripper دوردست صوتی به سبک جدید ارایه شده است، که تکنولوژی DTMF (دوبرابر فرکانس چند فرکانس)را اتخاذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the parameters of each component in tripper - circuit the experiment of 350 W xenon lamps.
[ترجمه گوگل]و پارامترهای هر جزء در تریپر - آزمایش لامپ زنون 350 وات را مدار کنید
[ترجمه ترگمان]و پارامترهای هر جز در مدار tripper مدار ۳۵۰ W lamps را بررسی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Not another ego tripper running for public office!
[ترجمه گوگل]نه یکی دیگر از افرادی که برای مناصب دولتی در حال دویدن هستند!
[ترجمه ترگمان]دیگر نفس نفس کشیدن برای اداره دولتی نیست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mantle slammed his third round - tripper of the day 21 st of the season.
[ترجمه گوگل]مانتل سومین راند خود - تریپر روز 21 فصل را به شدت زد
[ترجمه ترگمان]Mantle سومین دور خود را در بیست و یکمین فصل این فصل به شدت محکوم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The pressure activates the tripper and releases the water.
[ترجمه گوگل]فشار باعث فعال شدن تریپر و آزاد شدن آب می شود
[ترجمه ترگمان]فشار خون را فعال می کند و آب را آزاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. From April to September the reserve is visited by day trippers six days a week.
[ترجمه گوگل]از آوریل تا سپتامبر این رزرو توسط مسافران یک روزه شش روز در هفته بازدید می شود
[ترجمه ترگمان]از ماه آوریل تا سپتامبر، این ذخیره تا شش روز در هفته به طول می انجامد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. From here, up in the windy pier gardens, you could look down and watch the trippers.
[ترجمه گوگل]از اینجا، در باغ های بادگیر اسکله، می توانید به پایین نگاه کنید و مسافران را تماشا کنید
[ترجمه ترگمان]از این جا، در باغ های پر باد، می توانید پایین را نگاه کنید و the را تماشا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Blackpool now specialises in business conferences and both have many day trippers coming by car and coach.
[ترجمه گوگل]بلکپول اکنون در کنفرانس های تجاری تخصص دارد و هر دو مسافران یک روزه زیادی با ماشین و مربی دارند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر بلک پول در کنفرانس های تجاری تخصص دارد و هر دوی آن ها روز به روز با خودرو و کالسکه می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیاح (اسم)
traveler, explorer, tourist, globe trotter, tripper, visitor

مسافر (اسم)
traveler, fare, lodger, tripper, passenger, pilgrim, roomer, viator, peregrine

گشت گر (اسم)
tourist, tripper, visitor

دستگاه لغزاننده (اسم)
tripper

تخصصی

[زمین شناسی] نوار انتقال مواد - از این وسیله برای انتقال مواد از یک نوار دیگربه نوارنقاله اصلی استفاده می شود که در واقع یک نوار واسط است.این نوار می تواندثابت یامتحرک باشدکه دربیشتر اوقات ازنوع متحرک است.درهر دو نوع این نوار شامل دو طبلک است که طبلک بالایی نقطه تخلیه می باشد.

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that trips; control lever or mechanism (machinery); tourist, traveler (british); person who is under the influence of hallucinogenic drugs (slang)
a tripper is a person who is on a trip or on holiday; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

بپرس