فراروی

معنی انگلیسی:

against, encroachment, opposite, transgression

لغت نامه دهخدا

فراروی. [ ف َ ] ( ص مرکب ) سرشناس و معروف : کسانی که نامدار و فراروی بودند همه آنجای حاضر بودند و بنشستند. ( تاریخ بیهقی ).

پیش رو، برابر، به معنی سرشناس ومعروف نیزگفته اند
۱ - پیش روی برابر ۲ - ( صفت ) سرشناس معروف .

(فَ ) ۱ - (ق مر. ) پیش روی ، برابر. ۲ - (ص مر. ) سرشناس ، معروف .

۱. پیشِ رو، برابر.
۲. (صفت ) [قدیمی، مجاز] سرشناس، معروف.

underhand (قید)

فراروی

behind back (قید)

فراروی

in absence (قید)

فراروی

تجاوز

پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید