تاریخ
٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

پاچه خواری دیگران را کردن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

دو زار هم نمی ارزد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

مطمئن شدن از انجام کاری If you take care to do something, you make sure that you do it.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشتباه نامگذاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فک راهب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

انسان فلورسی ( گونه ای منقرض شده از انسان که 12000 سال پیش در جزایر اندونزی می زیسته است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بلند و برافراشته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

میمون جیغ کش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی میمون بومی جنگل های برزیل با نام تامارین شیری طلایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عقاب هاست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبهه انقراض

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

طوطی ماکائو اسپیکس پرنده ی بومی برزیل به رنگ آبی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی مورچه خوار با نام: حشره خوار جهنده صورت خاکستری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حلقه های زنجیره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

گونه ی حیوانات همه چیز پسند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گونه حیوانات ویژه پسند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

درنای کاکل قرمز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شاهین بحری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سینه بادکنک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اردک ماندارین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صعوه جنگلی ( نوعی پرنده شبیه به گنجشک )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با آب به ساحل آمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاو دریایی نر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

استتار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرچنگ شیاردار

پیشنهاد
٠

ستاره ی دریایی تاج تیغی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خز دریایی اُبلیا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به بیرون پرتاب کردن، مخصوصا زبان. مثل پرتاب شدن زبان قورباغه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون فلس ( برای پوست ماهی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شقایق نگینی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شقایق دانه ریز شقایق دریای سرخ نام دیگر: beadlet anemones

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شقایق دانه ریز شقایق دریای سرخ نام دیگر: Actinia equina

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

گهواره ی دریایی ( یک موجود نرم تن که در دریا ها زندگی می کند )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کوزه داران ( نوعی نرم تن دریایی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوزه داران ( نوعی نرم تن دریایی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرفره اسباب بازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدف سر ماهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حلزون نفیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حلزون نوک دار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

این رنگدانه دارای رنگی قهوه ای یا سبز زیتونی است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام یک گیاه دریایی به نام "شاخه دار"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

علف مرجانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسفنج تکه نانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بارهنگ شاخ گوزنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خاره چسب اسپرا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خاره چسب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گلسنگ های لبه دار ( گیاه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گل شقایق شاخدار زرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شقایق دریایی مارپیچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حلزون نفیر سگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

رنگ یا رنگدانه ای قرمز در گیاهان دریایی نظیر کتانجک که رنگدانه سبز کلوروفیل را می پوشاند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فوکوزانتین رنگ یا رنگدانه ای در گیاهان دریایی مثل جلبک دریایی. این رنگدانه کلوروفیل را می گپوشاند، رنگدانه ی سبزی که در بیشتر گیاهان وجود دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برگ شاخه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پای رود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کیسه تنان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پری شاهرخ ( نوعی پرنده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرندگان شکار شونده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرنده ای شکاری با نام کورکور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرغ مگس زنبوری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تاثیر بسیار جدی، سخت یا بدی روی چیزی داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تپه ماهور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سسک ( نوعی پرنده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سسک تالابی زیتونی ( نوعی پرنده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سسک جنگلی ( نوعی پرنده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چرخ ریسک زغالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشیم کابلی بزرگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرار کردن با قدم های کوچک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم طوقی کوچک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

چرخ ریسک تاب دانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

همه کاره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاید واژه کرم ساحلی بهتر باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست دراز کردن و دنبال چیزی گشتن با دست دنبال چیزی گشتن با انگشتان دنبال چیزی گشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرغ روغن گونه ای از پرندگان شبگردسانان است. و معمولا در آمریکای جنوبی یافت می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در امتداد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چنگر پرنده ای آبزی به رنگ سیاه است که رنگ سر و گردنش براق تر و نوک و پیشانی اش سفید رنگ است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برکه نورد ( نوعی پرنده )

پیشنهاد
٠

خروس جنگی قرمز ژاپنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پشت به چیزی بودن رویگردان بودن از

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قوی گُنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عروس هلندی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

روزلای سرخ طوطی بومی شرق و جنوب شرقی استرالیا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دم چنگالی

پیشنهاد
٠

قرقاول بانو آمهرست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی قرقاول مختص سرزمین چین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

فرایندی است که در آن یک زاغ کبود روی زمین پرهای خود را باز می کند و درحالیکه دمش را میان پاهایش تا کرده است، مورچه ای را به نوک می گیرد و پیش از آنکه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پودر شدن یا پودر کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قلاب ماهیگیری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

a sudden increase in something, especially for a short period افزایش ناگهانی در چیزی، مخصوصا برای یک دوره کوتاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در شرایط بسیار سختی بودن طوری که سر و کله زدن با آن بسیار دشوار است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Epiphany is an “Aha!” moment. As a literary device, epiphany is the moment when a character is suddenly struck with a life - changing realization whi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فوق العاده کاری را خوب انجام دادن به هدف زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاری را با موفقیت انجام دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چپه شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تغییر زمین بازی در باز ی تنیس یا فوتبال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

قربانی شدن صدمه خوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

هجوم بردن حمله کردن عجله کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

to fit together جفت و جور بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بکسل شدن یدک کشی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به چیزی برخورد کردن و متلاشی شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلافاصله درجا بدون فوت وقت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

to do something which causes you to risk losing something such as your reputation or your job. برای انجام کاری چیزی مثل آبرو و زندگی را وسط گذاشتن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

وصل کردن به چیزی مثل وصل کردن بیمار به دستگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

روزی که شما احساس کسل بودن و سرحال نبودن دارید یا غمگین و افسرده هستید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گرفتن نمرات بالا در تمام دروس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی حواسش را جمع کاری کند و تلاش کند تا آن را انجام دهد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

a lot of something مقدار زیادی از چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

strongly affect someone. به شدت برکسی تاثیر گذاشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

used to describe a situation in which an important or powerful person, organization, etc. , is being controlled by someone or something that is much ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

با بی خیالی شانه بالا انداختن

پیشنهاد
١

از یقه کسی گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

از دور خارج شدن مخصوصا در رقابت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

سر تعظیم فرود آوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

رنگ ارغوانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گل سوسن صورتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پاره کردن یا جدا کردن از چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتی نمی خواهید و یا نمی توانید کسی را که به شما خیانت کرده، شما را ناراحت کرده، و یا اعتماد شما را از بین برده ببخشید کینه داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آبی تخم مرغی یک رنگ آبی روشن ( تقریبا فیروزه ای ) رنگ تخم سینه سرخ آمریکایی است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سبک بار شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قابلیت دریافت وحی و الهام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بصیرت و روشن بینی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

perception of what is not normally perceptible پذیرش چیزی که به طور معمول پذیرفتنی نیست the ability to perceive emotional or psychic energy that is ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در آب و هوای بد بیرون رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

گرفتار شدن در روزمرگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

If something sees the light of day at a particular time, it comes into existence or is made known to the public at that time. شناخته شدن در معرض دید ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

احساسات قوی مانند خشم احساساتی که تحت فشار هستند و آماده منفجر شدن می باشند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

شمشیرها را غلاف کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

a way of showing what people think of different products in relation to each other: On the positioning map, you can see that Brand X is perceived as ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نقشه موقعیت محصول در افکار عمومی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نوعی بازی بچگانه، که در آن بچه ها با خواندن شعر دست هایشان را به هم می زنند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

برای روز مبادا کنار گذاشتن به گوشه ای انداختن کنار گذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اذیت کردن، ناراحت کردن مثل خوره خوردن ناراحتی کم اما متداوم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

cause slight but persistent annoyance, discomfort, or anxiety. "Doreen wanted to discuss matters that niggled at her mind"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

به ثمر رساندن تحقق بخشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نوعی بازی کامپیوتری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سابیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

احساس حیرت، ناراحتی و سردرگمی بسیار داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اشتباه گرفتن She looks so young I took her for your sister. او انقدر جوان به نظر می رسد که من او را با خواهرت اشتباه گرفتم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اینکه به کسی یا چیزی به اشتباه باور داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

چراغ چشمک زن ماشین را روشن کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

راهنمای ماشین را زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

لباس هایی که طراحی دوخت و توزیع آن ها به شیوه ای است که دوستدار محیط زیست باشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کنار گذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کنار گذاشتن به عنوان چیزی بی ارزش و غیر ضروری دور انداختن

پیشنهاد
٢

داری مسخره بازی در می آوری؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

To force someone to obey one's wishes or commands; to make someone act in accordance with one's authority.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اطاعت کردن از دستور کسی اطاعت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیدا کردن جا و موقعیت کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کورمال حرکت کردن

پیشنهاد
٢

to look further than what is obvious فراتر رفتن، کمی آن طرف تر را نگاه کردن،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی را دست انداختن

پیشنهاد
٠

قورباغه رو قورت دادن

پیشنهاد
١

قال قضیه رو کندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

قابل پیش بینی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناخودآگاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

رنگ فندقی ملایم و براق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

رنگ بژ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

از کوره در رفتن

پیشنهاد

final thing that makes something perfect

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کرک دار، لباسی که کرک داده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

طاقت طاق شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دل از شادی قنج رفتن

پیشنهاد
٠

بودن در شرایط قریب الوقوع اینکه ممکن است هر لحظه اتفاقی بیافتد

پیشنهاد
٠

phrase. If you say that someone has the Sword of Damocles hanging over their head, you mean that they are in a situation in which something very bad ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیش از حد آسان گیرانه بیش از حد شل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پر انرژی و بیش فعال مخصوصا در دوران نوجوانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اغراق کردن، بزرگ نمایی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

to make you respond in an emotional way, for example by feeling sympathy or pleasure 2. If something strikes a chord, it causes people to approve of ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

شرکت دولتی؛ شرکتی که دولت آن را تاسیس و قوانین آن را تدوین کرده باشد ( مخصوصا این عبارت برای شرکت های دولتی کانادا استفاده می شود )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دمت را روی کولت بگذار و برو عمدا آرام کار کردن کاسه کوزه راجمع کردن و رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دل دل کردن مِن و مِن کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

قوز بالا قوز کاری که یک شرایط بد را بدتر کند مخصوصا اگر فرد را مجبور به انجام کاری کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مخ زدن

پیشنهاد
٢

هرچه که به ذهنتان می رسد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مقیاسی رایج در ساخت قطارها و ریل های اسباب بازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سریع تغییر موضوع دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

با کوبیدن مشت به هم سلام دادن ( به جای دست دادن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که ظاهرش را خیلی خوب جلوه می دهد، از درون ضعیف است اما ظاهری سخت و محکم و گاهی خشن دارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کوک بودن ( در مورد ابزار موسیقی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

لایه برداری کردن، تراشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیچ خوردن مچ پا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بالاخره کار خودت رو کردی؟ اینکه کسی کاری احمقانه و نادرست انجام دهد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تحقیر و تمسخر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بدبین بودن، شکاک بودن، مخصوصا نسبت به آینده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

کسی که ذاتش خراب است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلوپنجره رادیاتور ماشین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناخوانده، دعوت نشده

پیشنهاد
٤

اینکه خاصیت و یا توانایی مهمی از کسی از بین برود The illness robbed him of a normal childhood بیماری کودکی معمولی را از او ربود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرمدعا، افاده ای، پر فیس و افاده

پیشنهاد
٥

آخرین قطره ای که کاسه را لبریز می کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیال کسی را راحت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی تفاوت از کنار کسی رد شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گچ گرفتن تمام بدن، وقتی که فردی تمام بدنش بخاط تصادف یا حادثه ای گچ گرفته می شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاچه خوار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاک کردن رد پاهایش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

حقوق بخور و نمیر میزان بسیار کم ذره ذره نابود کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

خط مشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

the most carefully made plans بهترین و دقیق ترین طرح ها و نقشه ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

the quality of being fictional ( = imaginary )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

اجلاس سران

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

مشت کردن دستها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

گره کردن دستها در یکدیگر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خبر تکان دهنده

پیشنهاد
١٩

جدایی انداختن بین کسانی، بین چند نفر را خراب کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

آخرین سنگر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

هیجان زده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

زیادی فشار آوردن به کسی

پیشنهاد
١

unsuccessful in an activity or situation or at some disadvantage because of it ناموفق بودن در فعالیتی بخاطر چیزی

پیشنهاد
٨

هرکی خربزه می خوره، پای لرزش هم میشینه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تمایل بسیار داشتن، اشتیاق داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

رویدادی هیجان انگیز که انرژی بسیاری می طلبد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

عین هم بودن، کپی هم بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

احتمالا در آینده موثر و یا موفق واقع می شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

to become involved in ( something, especially something that is considered wrong or improper درگیر چیزی شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

بدون مانع بدون محدودیت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

متقاعد کردن کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خودت رو جمع و جور کن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

در دعوا و بگو مگوهای کودکانه استفاده می شود "خودتی"، "باباته"، "جد و آبادته"

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اتوبوس بین شهری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوچه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

روانکاوانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نگاه غضب آلود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نگاه حاکی از خشم و عصبانیت

پیشنهاد
٠

اگر سرگرم باشی و همیشه سرت شلوغ باشد آدم شادی خواهی بود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

غیرکلامی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

رنگش می پرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

The term lower nature, however, refers to the animal and selfish side of human nature, that part which tends downwards and which has to be regenerate ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

به کار خودش چسبیدن مثلا stick to your knitting یعنی بچسب به کار خودت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلامی دلگرم کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

نفس گرفتن نفس گیری در شنا اصطلاحا موقع صحبت کردن وقتی یک نفس حرف می زند وسطش یک نفسی میگیرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

خبره شدن در کاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

وقت تلف کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

is a way for students to meet other students, become familiar with campus services, and register for fall classes. Every student attending college in ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

جمع آوری پول

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

افراد کم بضاعت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

هیچ وقت به ذهنش نرسیده بود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

راه رفتن با انرژی بیشتر که نشان می دهد شما خوشحال و با اعتماد به نفس هستید

پیشنهاد
٠

پر پرواز چیزی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

باعث دردسر شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

حسابی درگیر کاری بودن کار کردن در جهت پرداخت هزینه تحصیلات بلند مدت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پول بخور و نمیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

بیرون ریختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیلی سریع چرخیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

مواخذه شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

بخش اصلی و عمده چیزی توده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای فهمیدن و یا درک چیزی راهی پیدا کنند

پیشنهاد
٠

ذهن را بیدار کردن شروع به فکر کردن به وضوح درباره چیزی شروع به فکر کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیزی را به وضوح دیدن یا بسیار دیدن معمولا به دیدن چیزی شوکه کننده اشاره دارد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

تحت تاثیر قرار دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

خراب کردن چیزی مداخله کردن در جایی یا کاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

حلقه شانس فرصت طلایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دیابت نوع دو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشت سر گذاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

زیرپوستی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

در کمال تعجب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشیده شدن، ادامه یافتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

چماق و هویج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بیش از حد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

محقق شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

ترکوندن، به اوج سود و یا موفقیت رسیدن موفق شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخت کشیدن چیزی، مثل طناب

پیشنهاد
١

نشریه سالانه ریچارد بیچاره که توسط بنجامین فرانکلین در طی سال های 1732 تا 1758 چاپ می شده است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

اندوختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

برداشت پول

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

فرمول دار بدون هیچ خلاقیت و یا فکری پشت آن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

باز آفرینی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

پیشرفت چشمگیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزشمند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

سر در آوردن از چیزی مخصوصا که چالش برانگیز، گیج کننده و مفهومی جدید باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

To comprehend something that one considers challenging, confusing, or a foreign concept.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

شلوارک مخصوصا شلوارکی که از قیچی کردن شلوار لی درست می کنند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

توقیف شدن ماشین را از جایی به جایی دیگر انتقال دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دانسته یا ندانسته آگاهانه یا ناآگاهانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شانس خیلی کمی در کاری یا چیزی داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

در بازار سهام به معنای میانگین کم کردن است میانگین کم کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

خودش است درست حدس زدید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

برایش مثل پیک مرگ می شوم عزرائیلش می شوم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرکار گذاشتن کسی سربه سر کسی گذاشتن to fool ( someone ) completely

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

برگه ترخیص

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

پا از گلیم خود فراتر گذاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

بد اخلاق شدن become threatening and violent become bad or unpleasant

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

درجایی بودن درگیربودن غر زدن از کسی چغلی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سخت کار کردن، معادل فارسی می توان گفتم انقدر سخت کار کردم پدرم درآمد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

حسابی سرت شلوغ است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

انتقاد پذیر بودن

پیشنهاد
١

تا خرخره زیر بار چیزی رفتن در چیزی غرق شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به شدت به کسی حمله کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم بدردنخور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

از پس چیزی برآمدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

حمله لفظی و یا فیزیکی به کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

دوباره از اول آغاز کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تضاد شخصیتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

قطع کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

To have a series of abbreviations listed after one's name indicating one's levels of higher education or military honors, thereby denoting a presumed ...

پیشنهاد
٢٢

an expression that means that you should praise someone who deserves it, although you might dislike some things about them قدردانی از کسی که مستحق آن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

تماس نیمه کاره تماسی که در آن فرد به کسی زنگ می زند اما قبل از آنکه طرف مقابل پاسخ دهد خود تماس گیرنده آن را قطع می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

مبتلا شدن به بیماری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

go a long way toward ( s ) doing sth to be very helpful بسیار مفید بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

متزلزل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

احمق، عوضی خرابکار، دست و پا چلفتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خفه شو!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

از عمد کسی را نقد کردن یا اذیت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

آدم حوصله سربر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تن لش 1. A very weak willed, helpless, or cowardly person; one who lacks any real resolve, inner - strength, or motivation 2. One who is completely ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١١

هرچیزی که آینده شما را به باد دهد هرچیزی که آینده شما را نابود کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

پیش رو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

گوسفند قربانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تایید کارهای کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

جامعه شناسانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

لبریز شدن، سرشار شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

به شدت درگیر چیزی شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بلا نسبت!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

دارای درک چگونه برخورد کردن با عموم مردم و رسانه ها

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

The term "underserved population'' means a population of individuals, including urban minorities, who have historically been outside the purview of a ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

روزنه امید

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

از خود در آوردن ( چیزی که واقعیت ندارد )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

من درآوردی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

دخیل کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اگر برای مکان به کار رود معنای مکانی را می دهد که بازدیدکنندگان فراوانی را به خود جذب می کند

پیشنهاد
٠

بخشی از هیئت مدیره بودن، با هیئت مدیره کار کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

هم سو حرکت کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیش نویس یک پروپوزال که به دنبال حمایت مالی برای پروژه های تحقیقی در علوم سلامت می باشد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

نوسازی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

لارژ بودن مخصوصا در خرج کردن و مهربانی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

همه جانبه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

پویش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

در کنسرت های گروهی فرد یا گروهی که محبوب تر است و بیشترین تعداد بلیط به خاطر آنها فروخته می شود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

تعطیلات در خانه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سازمان مادر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

خود رو ( گیاهان )