تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

خود رو ( گیاهان )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سازمان مادر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

تعطیلات در خانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

در کنسرت های گروهی فرد یا گروهی که محبوب تر است و بیشترین تعداد بلیط به خاطر آنها فروخته می شود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

پویش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

همه جانبه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

لارژ بودن مخصوصا در خرج کردن و مهربانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

نوسازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیش نویس یک پروپوزال که به دنبال حمایت مالی برای پروژه های تحقیقی در علوم سلامت می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

هم سو حرکت کردن

پیشنهاد
٠

بخشی از هیئت مدیره بودن، با هیئت مدیره کار کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

اگر برای مکان به کار رود معنای مکانی را می دهد که بازدیدکنندگان فراوانی را به خود جذب می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

دخیل کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

از خود در آوردن ( چیزی که واقعیت ندارد )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

من درآوردی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

روزنه امید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

The term "underserved population'' means a population of individuals, including urban minorities, who have historically been outside the purview of a ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

دارای درک چگونه برخورد کردن با عموم مردم و رسانه ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بلا نسبت!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به شدت درگیر چیزی شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

لبریز شدن، سرشار شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

جامعه شناسانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تایید کارهای کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گوسفند قربانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

پیش رو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

هرچیزی که آینده شما را به باد دهد هرچیزی که آینده شما را نابود کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تن لش 1. A very weak willed, helpless, or cowardly person; one who lacks any real resolve, inner - strength, or motivation 2. One who is completely ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

آدم حوصله سربر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

از عمد کسی را نقد کردن یا اذیت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

خفه شو!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

احمق، عوضی خرابکار، دست و پا چلفتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

متزلزل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

go a long way toward ( s ) doing sth to be very helpful بسیار مفید بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مبتلا شدن به بیماری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تماس نیمه کاره تماسی که در آن فرد به کسی زنگ می زند اما قبل از آنکه طرف مقابل پاسخ دهد خود تماس گیرنده آن را قطع می کند

پیشنهاد
٢٢

an expression that means that you should praise someone who deserves it, although you might dislike some things about them قدردانی از کسی که مستحق آن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

To have a series of abbreviations listed after one's name indicating one's levels of higher education or military honors, thereby denoting a presumed ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

قطع کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تضاد شخصیتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

دوباره از اول آغاز کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

حمله لفظی و یا فیزیکی به کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

از پس چیزی برآمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم بدردنخور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به شدت به کسی حمله کردن

پیشنهاد
١

تا خرخره زیر بار چیزی رفتن در چیزی غرق شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

انتقاد پذیر بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

حسابی سرت شلوغ است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سخت کار کردن، معادل فارسی می توان گفتم انقدر سخت کار کردم پدرم درآمد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

درجایی بودن درگیربودن غر زدن از کسی چغلی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بد اخلاق شدن become threatening and violent become bad or unpleasant