پیشنهادهای اعظم نوری (٣٢٧)
جدایی انداختن بین کسانی، بین چند نفر را خراب کردن
آخرین سنگر
هیجان زده
زیادی فشار آوردن به کسی
unsuccessful in an activity or situation or at some disadvantage because of it ناموفق بودن در فعالیتی بخاطر چیزی
هرکی خربزه می خوره، پای لرزش هم میشینه
تمایل بسیار داشتن، اشتیاق داشتن
رویدادی هیجان انگیز که انرژی بسیاری می طلبد
عین هم بودن، کپی هم بودن
احتمالا در آینده موثر و یا موفق واقع می شود
to become involved in ( something, especially something that is considered wrong or improper درگیر چیزی شدن
بدون مانع بدون محدودیت
متقاعد کردن کسی
خودت رو جمع و جور کن
در دعوا و بگو مگوهای کودکانه استفاده می شود "خودتی"، "باباته"، "جد و آبادته"
اتوبوس بین شهری
نوچه
روانکاوانه
نگاه غضب آلود
نگاه حاکی از خشم و عصبانیت
اگر سرگرم باشی و همیشه سرت شلوغ باشد آدم شادی خواهی بود
غیرکلامی
رنگش می پرد
The term lower nature, however, refers to the animal and selfish side of human nature, that part which tends downwards and which has to be regenerate ...
به کار خودش چسبیدن مثلا stick to your knitting یعنی بچسب به کار خودت
کلامی دلگرم کننده
نفس گرفتن نفس گیری در شنا اصطلاحا موقع صحبت کردن وقتی یک نفس حرف می زند وسطش یک نفسی میگیرد
خبره شدن در کاری
وقت تلف کردن
is a way for students to meet other students, become familiar with campus services, and register for fall classes. Every student attending college in ...
جمع آوری پول
افراد کم بضاعت
هیچ وقت به ذهنش نرسیده بود
راه رفتن با انرژی بیشتر که نشان می دهد شما خوشحال و با اعتماد به نفس هستید
پر پرواز چیزی بودن
باعث دردسر شدن
حسابی درگیر کاری بودن کار کردن در جهت پرداخت هزینه تحصیلات بلند مدت
پول بخور و نمیر
بیرون ریختن
خیلی سریع چرخیدن
مواخذه شدن
بخش اصلی و عمده چیزی توده
برای فهمیدن و یا درک چیزی راهی پیدا کنند
ذهن را بیدار کردن شروع به فکر کردن به وضوح درباره چیزی شروع به فکر کردن
چیزی را به وضوح دیدن یا بسیار دیدن معمولا به دیدن چیزی شوکه کننده اشاره دارد
تحت تاثیر قرار دادن
خراب کردن چیزی مداخله کردن در جایی یا کاری
حلقه شانس فرصت طلایی
دیابت نوع دو
پشت سر گذاشتن