warbler

/ˈwɔːrblər//ˈwɔːblə/

معنی: سراینده، چکاوک، مرغخوش الحان
معانی دیگر: (جانورشناسی ) مرغ آواز خوان (تیره ی parulidae در امریکا و تیره ی sylviidae)، مرهخوش الحان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of numerous small, insect-eating American songbirds, many species of which are brightly colored.

(2) تعریف: any of numerous small brownish or grayish songbirds, mainly of Europe and Asia.

(3) تعریف: one that warbles.

جمله های نمونه

1. A prothonotary warbler adds a splash of gold to a tableau of cherry blossoms along the Tidal Basin in Washington, D. C.
[ترجمه گوگل]یک چرچک پروتونوتاری به تابلویی از شکوفه های گیلاس در امتداد حوضه جزر و مد در واشنگتن دی سی، پاشیدن طلا می افزاید
[ترجمه ترگمان]چکاوک مردابی در امتداد حوضه Tidal در واشنگتن دی، یک موج طلا را به یک تابلو شکوفه گیلاس اضافه می کند ج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This advocacy of the golden-cheeked warbler endangers the economic status of many people.
[ترجمه گوگل]این طرفداری از گیلاس گونه طلایی وضعیت اقتصادی بسیاری از مردم را به خطر می اندازد
[ترجمه ترگمان]این دفاع از چکاوک گونه طلایی وضعیت اقتصادی بسیاری از مردم را به خطر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They, too, have learnt what a great reed warbler egg looks like.
[ترجمه گوگل]آنها نیز یاد گرفته اند که یک تخم مرغ نی بزرگ چه شکلی است
[ترجمه ترگمان]آن ها نیز یاد گرفته اند که یک warbler رید بزرگ چه شکلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Black cap, white throat and grasshopper warbler had been sighted.
[ترجمه گوگل]کلاه سیاه، گلو سفید و خرچنگ ملخ دیده شده بود
[ترجمه ترگمان]کلاه سیاه، گلوی سفید و ملخ warbler دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A tiny reed warbler, faced with a cuckoo, feeds a chick much larger than herself.
[ترجمه گوگل]یک نی چرچک کوچک که با فاخته روبرو می شود، به جوجه ای بسیار بزرگتر از خودش غذا می دهد
[ترجمه ترگمان]یک نی warbler کوچک با فاخته، که از خودش بزرگ تر است، از خودش بزرگ تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Close by, a willow warbler flicked jauntily from one overhanging twig to the next.
[ترجمه گوگل]در همان نزدیکی، یک گیلاس بید با نشاط از یک شاخه آویزان به شاخه دیگر می چرخید
[ترجمه ترگمان]از نزدیک، یک شاخه بید مجنون که خود را با شاخه های آویخته از یک شاخه آویزان به سوی دیگر تکان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In Britain the main hosts are the reed warbler, meadow pipit, dunnock and pied wagtail.
[ترجمه گوگل]در بریتانیا میزبانان اصلی نی، چمنزار، دانوک و دم پایی هستند
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا میزبان اصلی رید، meadow، dunnock و pied wagtail است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. More bird song: willow warbler, wren, robin - all in the first few minutes.
[ترجمه گوگل]آهنگ های بیشتر پرنده: خرچنگ بید، ورن، رابین - همه در چند دقیقه اول
[ترجمه ترگمان]آواز پرندگان بیشتر: warbler - چکاوک، چکاوک، robin - همه در چند دقیقه اول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She idly watched a tame yellow warbler hopping back and forth across the window sill as Victor put the call through.
[ترجمه گوگل]در حالی که ویکتور تماس را انجام می‌داد، بی‌حوصله به یک چرچک زرد رام نگاه می‌کرد که از پشت پنجره جلو و عقب می‌پرید
[ترجمه ترگمان]نا دین به تنبلی چشم می دوخت و از پنجره پنجره بیرون می پرید و از پنجره بیرون می پرید و از پنجره بیرون می پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A myrtle warbler in a flowering maple tree repeatedly probed into the massed flowers.
[ترجمه گوگل]یک خرطومی در درخت افرای گلدار بارها و بارها در گلهای انبوه کاوش می کرد
[ترجمه ترگمان]یک چکاوک کوچک در یک درخت در حال شکوفایی به طور مکرر در میان گل های متراکم مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Just one wide awake sedge warbler sang solo as stars began to twinkle in the darkening night sky.
[ترجمه گوگل]در حالی که ستاره‌ها در آسمان تاریک شب شروع به چشمک زدن کردند، فقط یک گیلاس بیدار به تنهایی آواز خواند
[ترجمه ترگمان]فقط یکی از sedge wide بود که ستارگان در آسمان شب به تاریکی چشمک می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A yellow warbler will do just as well as a vireo, a spotted thrush as well as a song sparrow.
[ترجمه گوگل]یک خرچنگ زرد درست به همان اندازه ویرئو، برفک خالدار و همچنین گنجشک آوازخوان خوب عمل می کند
[ترجمه ترگمان]یک چکاوک زرد نیز همانند یک vireo، یک thrush خالدار و همچنین گنجشک آهنگ انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The willow warbler is even prepared to assault a stuffed cuckoo head.
[ترجمه گوگل]گیلاس بید حتی آماده حمله به سر فاخته پر شده است
[ترجمه ترگمان]بید کتک زن حتی حاضر است سر خود را پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Looks like a worn and moulting Arctic Warbler.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک واربلور قطبی فرسوده و پوست اندازی شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک چکاوک سیاه و moulting در قطب شمال وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A willow warbler is similar to the greater whitethroat but smaller.
[ترجمه موسی مزینانیان] سسک بیدی شبیه به سسک گلوسفید بزرگ ولی از آن کوچکتر است
|
[ترجمه گوگل]بید شبیه گلو سفید بزرگتر اما کوچکتر است
[ترجمه ترگمان]چکاوک A شبیه به whitethroat بزرگ تر اما کوچک تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سراینده (اسم)
composer, poet, chanter, singer, vocalist, warbler

چکاوک (اسم)
warbler, kinglet, skylark

مرغ خوش الحان (اسم)
warbler

انگلیسی به انگلیسی

• one who sings with trilled and modulated voice; small american songbird that eats insects and is sometimes brightly colored

پیشنهاد کاربران

نام یک گروه از پرندگان است که در فارسی به آنها سِسک میگوییم. پرندگانی پرجنب و جوش و کوچک تقریبا به اندازه گنجشک و بعضا کوچکتر، با آوازی زیبا. سسکها مهاجر هستند و در ایران حدود 40 گونه سسک دیده میشود که هریک در فصل خاصی از سال و در مناطق خاصی زندگی میکنند.
سسک ( نوعی پرنده )
سراینده. مرغ خوشااجان

بپرس