پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٦)

بازدید
٨,٣١٨
تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

relating to = مربوط به، در رابطه با، در ارتباط با

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

فقط اگر که . . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

هماهنگی یافتن، تطابق یافتن، موافقت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

خودنظم دهی، خودنظم بخشی، خودساماندهی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦١

سازگاری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

ذوق زده کردن، ذوق زده شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

دسترس ناپذیر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

از پس چیزی برآمدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تکرار کردن، تکریر، مجددا/از نو انجام دادن، ازسرگیری، از سرگرفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک جانبه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جهت گیری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

به معنای، به معنی، در خصوص

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

متضاد/مخالف بودن، تضاد داشتن، در تضاد بودن، رد کردن، نافی بودن، منافات داشتن، مخالفت کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

با درنظرگیریِ لحاظ ( کردن )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ابطال ( استدلال )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

از میان برداشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

blockages brought about by political chokeholds = بن بست های حاصل از/ناشی از اختناق سیاسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

سرپیچی، احتراز، اجتناب، دورزنی، دور زدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خفگی، خفقان، اختناق

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

چیزی شبیه، حدود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

عنفی، مبتنی بر زورگویی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشراف گرایانه، وابسته به اشراف گرایی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

واصف

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

گسیل داشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

فراساختار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

خصایص، جزئیات

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

شرح کامل دادن، تشریح کامل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به این معنا که، به بیانی دیگر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

پرده پوشی ( کردن )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

گویا، مشعر، حاکی، نشان دهنده، نمایانگر، نشانگر آشکارسازی، برملاسازی، نمایان سازی، فاش سازی، افشاگری، پرده برداری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

آشکارسازی، بیرون ریزی، برون ریزی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

خصیصه، خصیصه یابی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

( به ) اشتراک گذاری، تشریک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

مشترک/مشترکا داشتن، به طور یکسان دارا بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

توصیف گر، توصیف کننده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

مهارسازی، مهارکننده، بازداری، بازدارنده محدودسازی، محدودکننده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

تغییرپذیر بودن، فرق کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

تغیّر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

اولیه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

سرجمع کردن، جمع بندی کردن، تکمیل شدن، تکمیل کردن، کامل کردن bring to a highly developed, finished, or refined state= thefreedictionary. com/round of

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خصوصیات، خصایص، ویژگی ها

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

وسط حرف کسی پریدن، پابرهنه وسط حرف کسی دویدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اوضاع، حالات، احوال، شرایط

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

اروپای غربی، غرب اروپا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

حدود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

اشباع کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مناطق وحشی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

مخل بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

مسکونی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

پیدایش