پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٠٢)

بازدید
٥١٦
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

برخاسته از، برگرفته از، حاصل از، ماحصلِ، ناشی از، منتج از، نتیجه ی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

دارای پتانسیلِ a potentially emotional stimulus = محرک دارای پتانسیل هیجانی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

قابل استناد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به طور منفرد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرضیه پردازی کردن، فرض گرفتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرح ( کردن )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظر به ( اینکه ) ، با توجه به

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نابسته

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

سابق الذکر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تشکل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقابل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبان وری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

زبان وری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنش گرایانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واکنش مدارانه، واکنش گرایانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظریه پردازش دوگانه ( روان شناسی ) نظریه ای که می گوید ذهن از دو نظام مجزا و متفاوت تشکیل شده است. یکی نظامی که پردازش آن ناخودآگاه و ناآشکار ( خودک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پردازش دوگانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خلاصه موجز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سریع الرشد، سریعا روبه رشد

پیشنهاد
٠

در را تو روی کسی کوبیدن/بستن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطرح، مطروحه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنیس باز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوناگونی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تعدادی ( از ) ، یک دست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راغب/کنجکاو/مایل بودن به، خواهان چیزی بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ر. ک ( به معنای �رجوع کنید به�، چون کلمه انگلیسی به صورت مخفف است بهتر است ما هم به صورت مخفف ر. ک آن را بگوییم )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

"informal for "try to عامیانه ی try to کوشیدن، تلاش کردن، سعی کردن، سعی داشتن در

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تسهیلگر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

بانی/پایه گذار چیزی بودن پایه ریزی/پایه گذاری کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سرآغاز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیش شناخته

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوگانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

چندکارگی، چندکارکردی بودن، چندقابلیتی بودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پایه ریزی/پایه گذاری کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رهنمود دادن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توان ( انجام کاری را ) داشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توان ( انجام کاری را ) داشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلودستی forehand and backhand throws: پرتاب های جلودستی و پشت دستی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توجه گردانی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تابلوی کیلومترشمار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

هدف گذار ( ِی )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در کنترل، مورد کنترل My breathing is controlled: تنفس من در کنترل است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

برانگیختگی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظم دهی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هدفی که در جهت آن اهدافی که در جهت آنها

پیشنهاد
٠

قیاس گو ش و چشم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تمرین شده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش تعیین شده، ازپیش برگزیده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فهم پذیر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

مطرح