پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٠٢)
کارمندان، کارکنان، کارگران، شاغلان
به چیزی جلوه مثبتی بخشیدن
کم اهمیت کردن، کم اهمیت سازی، کم اهمیت پنداری
رابطه/ارتباط فردی
هم حسی
پشتیبان، حفاظت کننده، حمایت کننده، حمایت گر، حامی، حافظ، محافظ، محافظتی، حمایتی
خودتخریبگری، خودآسیب زنی، خودآسیب رسانی
گهگدار، منقطع، قطع و وصل شونده
قطع و وصل شونده، منقطع
قطع و وصل شونده، منقطع
( از معرکه ) جان به در بردن
بی واهمه، تاثیرنپذیرفته
نامنظم، گهگدار
نقطه اتحاد متحدکننده، متحدساز، گردآورنده, عامل تجمیع، محل/نقطه تجمع
تبعات
مثبت اندیشی، مثبت نگری، مثبت بینی
ساز مخالف زدن، ساز مخالف کوک کردن ( دفاع سرسختانه از استدلال غیر قابل دفاعی برای داغ کردن مباحثه یا از روی بدعنقی )
مقهورنشدنی
( PMT مخفف ) تنش پیشاقاعدگی/پیش قاعدگی/پیش ازقاعدگی
تنش پیشاقاعدگی/پیش قاعدگی/پیش ازقاعدگی Pre Menstrual Tension ( PMT ) is a condition, occurring before and during a menstrual period, which is charact ...
پیشاقاعدگی، پیش قاعدگی، پیش ازقاعدگی
ازمابهتران
نقش بازی کردن
بی پایان
بلاانقطاع، بی وقفه، بلاوقفه
رابطه عاشقانه/عاطفی
عطش داشتن ( برای )
تاثیرنپذیرفته، نامتاثر
خوش پخت، کاملا پخته
عزیز
خردمندانه، سنجیده، بجا
کم طاقتی، بی صبری، ناشکیبایی، بیتابی
کم خوابی، بی خوابی
ناواردی، نابلدی
دوسر two - ended wrench : آچار دوسر
دست وپا زدن
شفاف سازی برای معانی بیشتر مدخل put the record straight را ببینید
خودابرازگری
خودآسیب رسانی، خودآسیب زنی
خودآسیب رسانی، خودآسیب زنی
رفتار خودآسیب رسان/خودآسیب زن
مفروضه
وقع نهادن/گذاردن
هیچ نظری/ایده ای/ذهنیتی ندارم، هیچ چیزی به ذهنم نمی رسد، بی نظرم
I have ) no idea ) هیچ نظری/ایده ای/ذهنیتی ندارم، هیچ چیزی به ذهنم نمی رسد، بی نظرم
ساعت دَهی
منفی نگری، منفی بینی، سیه فکری، سیه اندیشی، سیاه اندیشی، منفی بافی، تفکر منفی
عقب رفتگی، پس رفتگی، عقب برگشتگی، جابجایی خلفی
دانشجویان
دانشجویان، محصلان، محصلین، فراگیران