lay waste


ویران کردن، با خاک یکی کردن، خراب کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to destroy; devastate.
مشابه: desolate, devastate, ravage

- The bomb laid waste the city.
[ترجمه امین] بمب شهر را به طور کامل ویران کرد.
|
[ترجمه گوگل] بمب شهر را ویران کرد
[ترجمه ترگمان] بمب باعث هدر رفتن شهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. And when he speaks to you,believe in him,though his voice may shatter your dream as the north wind lays waste the garden.
[ترجمه گوگل]و هنگامی که با شما صحبت می کند، به او ایمان بیاورید، اگرچه صدای او ممکن است رویای شما را به هم بزند، همانطور که باد شمال باغ را ویران می کند
[ترجمه ترگمان]و وقتی با تو حرف می زند، باور کن، اگر چه صدایش ممکن است رویای شما را به هنگام باد شمالی در باغ به هم بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The island was laid waste and abandoned.
[ترجمه گوگل]جزیره ویران و متروکه شد
[ترجمه ترگمان]جزیره را به هدر داده و رها کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Land is valuable. Not an inch of land is allowed to lie waste.
[ترجمه گوگل]زمین ارزشمند است حتی یک اینچ زمین هم اجازه ی هدر رفتن ندارد
[ترجمه ترگمان]زمین ارزشمند است حتی یک اینچ زمین هم مجاز به دفن زباله نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whole stretches of land were laid waste and depopulated.
[ترجمه گوگل]بخش‌های زیادی از زمین ویران و خالی از سکنه شد
[ترجمه ترگمان]گستره وسیعی از زمین ها بایر و خالی از سکنه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the army retreated, it laid waste to thousands of acres of farmland.
[ترجمه گوگل]با عقب نشینی ارتش، هزاران جریب زمین کشاورزی را ویران کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی ارتش عقب نشینی کرد، هزاران جریب زمین کشاورزی را به هدر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The invading army laid waste to towns and villages on their way to the capital.
[ترجمه گوگل]ارتش متجاوز شهرها و روستاها را در راه خود به سمت پایتخت ویران کرد
[ترجمه ترگمان]ارتش حمله به شهرها و دهکده ها در راه خود به پایتخت ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They should farm the land instead of letting it lie waste.
[ترجمه گوگل]آنها باید زمین را به جای اینکه بگذارند باطل شود، کشاورزی کنند
[ترجمه ترگمان]اونا باید به جای اینکه بهش اجازه بدن هدر بره، زمین رو کشاورزی کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tyrion and the Everqueen fled through a land laid waste by war.
[ترجمه گوگل]تیریون و اورکوئین از سرزمینی که جنگ ویران شده بود فرار کردند
[ترجمه ترگمان]تیریون و the از سرزمینی که جنگ را به هدر داده بودند گریختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Two months ago rains flooded the Incomati river and laid waste to part of the southern end of the town.
[ترجمه گوگل]دو ماه پیش باران رودخانه Incomati را طغیان کرد و بخشی از انتهای جنوبی شهر را خراب کرد
[ترجمه ترگمان]دو ماه پیش باران رودخانه Incomati را زیر و رو کرد و زباله های خود را به بخشی از بخش جنوبی شهر تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Victims lay wasting away, yet heavy in their immobility.
[ترجمه گوگل]قربانیان بی‌حرکت دراز کشیده بودند، اما بی‌حرکتشان سنگین بود
[ترجمه ترگمان]قربانی ها به هدر رفتن، با این حال در سکون و سکون شان خیلی سنگین بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The world abounds in verdant forest tracts that were years ago laid waste by man or natural calamity.
[ترجمه گوگل]جهان سرشار از بخش‌های جنگلی سرسبز است که سال‌ها پیش توسط انسان یا بلای طبیعی ویران شده‌اند
[ترجمه ترگمان]جهان مملو از زمین های سرسبز است که سال ها پیش براثر مصیبت بشر یا بلایای طبیعی به هدر رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But then it runs like a top, roaring through the yard and laying waste to weeds and wildflowers.
[ترجمه گوگل]اما پس از آن مانند یک قله می دود، در حیاط غرش می کند و علف های هرز و گل های وحشی را زباله می کند
[ترجمه ترگمان]اما بعد مثل قله صعود می کند و از میان حیاط نعره می زند و علف های هرز و گل های وحشی را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was about laying waste enemy territory, about the pursuit of a retreating army, about sieges.
[ترجمه گوگل]در مورد تخریب قلمرو دشمن، در مورد تعقیب یک ارتش در حال عقب نشینی، در مورد محاصره بود
[ترجمه ترگمان]نزدیک بود قلمرو دشمن را در نظر بگیریم و در مورد تعقیب یک ارتش عقب نشینی کنیم، در مورد محاصره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These figures move slowly around a terrain apparently laid waste by some great disaster.
[ترجمه گوگل]این ارقام به آرامی در اطراف زمینی حرکت می کنند که ظاهراً توسط یک فاجعه بزرگ ویران شده است
[ترجمه ترگمان]این ارقام به آرامی در اطراف یک زمین حرکت می کنند که ظاهرا در اثر یک فاجعه بزرگ به هدر رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• destroy, completely ruin

پیشنهاد کاربران

Cause damage
با خاک یکسان کردن
( زمین ، مزرعه ) از بین بردن ، تخریب کردن

بپرس